بریدههای کتاب mahsa kia mahsa kia 2 روز پیش که عشق آسان نمود اول: روانشناسی عشق رمانتیک رابرت الکس جانسون 3.0 1 صفحۀ 150 #آنیما تشخص ظرفیت یک #مرد در زمینه برقراری ارتباط با خود درونیاش، با قلمرو درونی روانی خودش، و با ضمیر ناخوداگاه خودش به شمار میآید. نکته جالب این است که آنیما مرد را از ارتباطات انسانی دور میکند. وقتی تکامل روانی ما به سطح معینی میرسد، بین ارتباط داشتن ما با دنیای انسانی و شخصیمان برخورد مرگباری پیش میآید_ و این برخورد، محک و آزمون آگاهی ماست. 0 3 mahsa kia 4 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 438 آی زندگانی تورا هیچ حالیم نشد. از کجا آمدم؟ کجا میروم؟ کجا هستم؟ کجا بودم؟ چی بودم؟ چی هستم؟ آی زندگانی! همیشه پیش چشمم در حجاب بودهای. 0 10 mahsa kia 4 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 430 بزرگترین حُسن زن همین است که میتواند مرد را به شوق درآورد، و بزرگترین عیب زن این است که میتواند مرد را به بیزاری بکشاند؛ زن است دیگر! 0 3 mahsa kia 5 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 399 یک حس غریب او را بر آتش میداشت؛ گرفتار در وسوسهای جانکاه! 0 4 mahsa kia 5 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 399 که او لب ناگشوده خود فریاد بود... 2 37 mahsa kia 1404/7/20 - 08:51 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 307 گیج و غریب چندان بود که خبر از خود نداشت. آنچه در او میگذشت، حتی به صراحت نمیتوانست دریابد. جوهر آشفتگی بر تمام عصب و پیوندهایش چیره شده بود. هیچ نمیدانست و هیچ نمیفهمید. یگانه حس روشن او احساس خفگی بود، خفگی و دود؛ دودی غلیظ در بیابان گم روح! تیرگی روانش را انباشته بود و هیچ نمیدید. :) 0 6 mahsa kia 1404/7/15 - 14:08 وینیکات آدام فیلیپس 0.0 صفحۀ 52 دیدگاهی که وینیکات برای توصیف علائم کودکان استفاده کرد، خجالتی بودن، شب ادراری، بیقراری و اگزما دیگر مشکلات فیزیولوژیک محسوب نمیشدند. این علائم راهحلهای هوشمندانه و قابل درکی برای حل تعارضات هیجانی به حساب میآمدند. وقنی علائم در انتقال پیامها ناکارآمد میشوند و نمیتوانند از رشد کودک محافظت کنند، بخشی از بیماری میشوند و به شکل عادتی انعطاف ناپذیر در میآیند. 0 3 mahsa kia 1404/7/15 - 14:03 که عشق آسان نمود اول: روانشناسی عشق رمانتیک رابرت الکس جانسون 3.0 1 صفحۀ 210 برای یک مرد، بازگرداندن آنیما به کلیسای جامع به این معناست که چیزی را در سطح ایگویی خود قربانی کند. بابد از زندگی کردن نفس خود از طریق فرافکندن آن به بک زن دست بردارد. به این معنا است که بار را از دوش یک شخص بیرونی بردارد و آن را در یک مکان قدرتمند درونی که برای همین کار ساخته شده قرار دهد. گاهی رویاها وقتی به سراغ ما میآیند که باید با "مرگ ایگو" روبهرو شویم_یعنی نوع زندگی جاری خود را قربانی کنیم_تا ترسها و توقعات برنیاوردنی خود را که باعث دلتنگی ما میشوند جبران کنیم. 0 5 mahsa kia 1404/7/9 - 21:33 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 276 + مرد، بی زن ناقص است. _ پس چرا زن نمیگیری تو؟ + برای اینکه میترسم زن بِشکَندم. 0 5 mahsa kia 1404/7/9 - 20:21 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 270 عشق به آدمی چه بهانه ناچیزی میطلبد. 0 2 mahsa kia 1404/7/6 - 23:36 روان شناسی توده ای و تحلیل اگو زیگموند فروید 3.6 0 صفحۀ 50 لیبیدو در پی ارضای نیازهای مهم است و نخستین ابژههای برگزیدهاش افرادیاند که در این فرآیند سهیماند. در کل فرایند رشد بشر به طور کلی نیز _همچون رشد افراد_ عشق عاملی تمدنساز است، در این معنی که تحولی از خودخواهی به دگرخواهی ایجاد میکند. 0 0 mahsa kia 1404/7/6 - 23:36 روان شناسی توده ای و تحلیل اگو زیگموند فروید 3.6 0 صفحۀ 42 دین حتی اگر خود را دین عشق بنامد، باید نسبت به کسانی که به آن تعلق ندارند سختگیر و نامهربان باشد؛ اساساََ هر دینی به همین شیوه برای آنانی که در برمیگیردشان دین عشق است؛ در حالی که خشونت و عدن مدارا نسبت به کسانی که به آن تعلق ندارند، جزک طبیعت هر دینی است. 0 0 mahsa kia 1404/7/2 - 02:45 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 140 اول باید در خودت قرار بگیری. اول باید دل به او بدهی. بعد از آن توجه کنی. بعد از آن روزنهای به دیدار جمالش بجویی. اما من؛ نه قرار دارم، نه دل دارم، نه توجه دارم. من از هم پاشیدهام... خدایا! پاره پارههای مرا جمع کن. خدای من! پاره پارههای روح مرا جمع کن. 0 22 mahsa kia 1404/6/31 - 00:55 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 30 به طلب قدرت است که آدمیزاد، گرگِ آدمیزاد میشود. 0 7 mahsa kia 1404/6/29 - 13:39 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 205 ملت را نباید متکی بر هیجان و جنجال بار آورد. اساس فکر مردم باید تغییر کند رفیق. تا چنین کاری انجام نشود، مردم ماده خام هستند که برای مدتی به هر شکلی میشود درشان آورد. مثل خمیرند. هرکسی، هر دستی، هر قدرتی میتواند شکل دلخواه خودش را از آنها بسازد؛ اما برای اینکه مردم بتوانند خودشان خود را به هرشکلی که میخواهند بسازند، باید خودشان صاحب فکر بشوند. 0 8 mahsa kia 1404/6/29 - 03:20 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 200 گرفتار در تار پندارهای گزنده بود که راه به جایی نمیبرد و نمیدانست چگونه باید، چگونه خواهد توانست روح خود را برهاند. تاامروز خود را در چنین تنگنایی نیافته بود. 0 31 mahsa kia 1404/6/27 - 20:47 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 74 که بروز درد خود گونهای رهاییست... 0 2 mahsa kia 1404/6/27 - 20:18 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 71 جنگ و عشق از کدام گونه سرشتی میتواند بزاید؟ بر کدام گونه سرشتی میتواند ببارد؟ مگر نه اینکه جنگ بی سازش از جان پر ایمان تا ایمان کور برمیخیزد؟ و نه اینکه عشق همه آدمی را میطلبد؟ 0 1 mahsa kia 1404/6/27 - 20:16 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 71 ربط دو انسان گاه نمیتواند نیمهکاره ادامه یابد؛ این سوی یا آنسوی.. 0 1 mahsa kia 1404/6/27 - 20:04 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 70 و نمیتوانست جلوی یورش عطوفت خود را بگیرد. 0 1
بریدههای کتاب mahsa kia mahsa kia 2 روز پیش که عشق آسان نمود اول: روانشناسی عشق رمانتیک رابرت الکس جانسون 3.0 1 صفحۀ 150 #آنیما تشخص ظرفیت یک #مرد در زمینه برقراری ارتباط با خود درونیاش، با قلمرو درونی روانی خودش، و با ضمیر ناخوداگاه خودش به شمار میآید. نکته جالب این است که آنیما مرد را از ارتباطات انسانی دور میکند. وقتی تکامل روانی ما به سطح معینی میرسد، بین ارتباط داشتن ما با دنیای انسانی و شخصیمان برخورد مرگباری پیش میآید_ و این برخورد، محک و آزمون آگاهی ماست. 0 3 mahsa kia 4 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 438 آی زندگانی تورا هیچ حالیم نشد. از کجا آمدم؟ کجا میروم؟ کجا هستم؟ کجا بودم؟ چی بودم؟ چی هستم؟ آی زندگانی! همیشه پیش چشمم در حجاب بودهای. 0 10 mahsa kia 4 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 430 بزرگترین حُسن زن همین است که میتواند مرد را به شوق درآورد، و بزرگترین عیب زن این است که میتواند مرد را به بیزاری بکشاند؛ زن است دیگر! 0 3 mahsa kia 5 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 399 یک حس غریب او را بر آتش میداشت؛ گرفتار در وسوسهای جانکاه! 0 4 mahsa kia 5 روز پیش کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 399 که او لب ناگشوده خود فریاد بود... 2 37 mahsa kia 1404/7/20 - 08:51 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 307 گیج و غریب چندان بود که خبر از خود نداشت. آنچه در او میگذشت، حتی به صراحت نمیتوانست دریابد. جوهر آشفتگی بر تمام عصب و پیوندهایش چیره شده بود. هیچ نمیدانست و هیچ نمیفهمید. یگانه حس روشن او احساس خفگی بود، خفگی و دود؛ دودی غلیظ در بیابان گم روح! تیرگی روانش را انباشته بود و هیچ نمیدید. :) 0 6 mahsa kia 1404/7/15 - 14:08 وینیکات آدام فیلیپس 0.0 صفحۀ 52 دیدگاهی که وینیکات برای توصیف علائم کودکان استفاده کرد، خجالتی بودن، شب ادراری، بیقراری و اگزما دیگر مشکلات فیزیولوژیک محسوب نمیشدند. این علائم راهحلهای هوشمندانه و قابل درکی برای حل تعارضات هیجانی به حساب میآمدند. وقنی علائم در انتقال پیامها ناکارآمد میشوند و نمیتوانند از رشد کودک محافظت کنند، بخشی از بیماری میشوند و به شکل عادتی انعطاف ناپذیر در میآیند. 0 3 mahsa kia 1404/7/15 - 14:03 که عشق آسان نمود اول: روانشناسی عشق رمانتیک رابرت الکس جانسون 3.0 1 صفحۀ 210 برای یک مرد، بازگرداندن آنیما به کلیسای جامع به این معناست که چیزی را در سطح ایگویی خود قربانی کند. بابد از زندگی کردن نفس خود از طریق فرافکندن آن به بک زن دست بردارد. به این معنا است که بار را از دوش یک شخص بیرونی بردارد و آن را در یک مکان قدرتمند درونی که برای همین کار ساخته شده قرار دهد. گاهی رویاها وقتی به سراغ ما میآیند که باید با "مرگ ایگو" روبهرو شویم_یعنی نوع زندگی جاری خود را قربانی کنیم_تا ترسها و توقعات برنیاوردنی خود را که باعث دلتنگی ما میشوند جبران کنیم. 0 5 mahsa kia 1404/7/9 - 21:33 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 276 + مرد، بی زن ناقص است. _ پس چرا زن نمیگیری تو؟ + برای اینکه میترسم زن بِشکَندم. 0 5 mahsa kia 1404/7/9 - 20:21 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 270 عشق به آدمی چه بهانه ناچیزی میطلبد. 0 2 mahsa kia 1404/7/6 - 23:36 روان شناسی توده ای و تحلیل اگو زیگموند فروید 3.6 0 صفحۀ 50 لیبیدو در پی ارضای نیازهای مهم است و نخستین ابژههای برگزیدهاش افرادیاند که در این فرآیند سهیماند. در کل فرایند رشد بشر به طور کلی نیز _همچون رشد افراد_ عشق عاملی تمدنساز است، در این معنی که تحولی از خودخواهی به دگرخواهی ایجاد میکند. 0 0 mahsa kia 1404/7/6 - 23:36 روان شناسی توده ای و تحلیل اگو زیگموند فروید 3.6 0 صفحۀ 42 دین حتی اگر خود را دین عشق بنامد، باید نسبت به کسانی که به آن تعلق ندارند سختگیر و نامهربان باشد؛ اساساََ هر دینی به همین شیوه برای آنانی که در برمیگیردشان دین عشق است؛ در حالی که خشونت و عدن مدارا نسبت به کسانی که به آن تعلق ندارند، جزک طبیعت هر دینی است. 0 0 mahsa kia 1404/7/2 - 02:45 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 140 اول باید در خودت قرار بگیری. اول باید دل به او بدهی. بعد از آن توجه کنی. بعد از آن روزنهای به دیدار جمالش بجویی. اما من؛ نه قرار دارم، نه دل دارم، نه توجه دارم. من از هم پاشیدهام... خدایا! پاره پارههای مرا جمع کن. خدای من! پاره پارههای روح مرا جمع کن. 0 22 mahsa kia 1404/6/31 - 00:55 کلیدر؛ جلد پنجم و ششم جلد 3 محمود دولت آبادی 4.5 20 صفحۀ 30 به طلب قدرت است که آدمیزاد، گرگِ آدمیزاد میشود. 0 7 mahsa kia 1404/6/29 - 13:39 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 205 ملت را نباید متکی بر هیجان و جنجال بار آورد. اساس فکر مردم باید تغییر کند رفیق. تا چنین کاری انجام نشود، مردم ماده خام هستند که برای مدتی به هر شکلی میشود درشان آورد. مثل خمیرند. هرکسی، هر دستی، هر قدرتی میتواند شکل دلخواه خودش را از آنها بسازد؛ اما برای اینکه مردم بتوانند خودشان خود را به هرشکلی که میخواهند بسازند، باید خودشان صاحب فکر بشوند. 0 8 mahsa kia 1404/6/29 - 03:20 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 200 گرفتار در تار پندارهای گزنده بود که راه به جایی نمیبرد و نمیدانست چگونه باید، چگونه خواهد توانست روح خود را برهاند. تاامروز خود را در چنین تنگنایی نیافته بود. 0 31 mahsa kia 1404/6/27 - 20:47 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 74 که بروز درد خود گونهای رهاییست... 0 2 mahsa kia 1404/6/27 - 20:18 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 71 جنگ و عشق از کدام گونه سرشتی میتواند بزاید؟ بر کدام گونه سرشتی میتواند ببارد؟ مگر نه اینکه جنگ بی سازش از جان پر ایمان تا ایمان کور برمیخیزد؟ و نه اینکه عشق همه آدمی را میطلبد؟ 0 1 mahsa kia 1404/6/27 - 20:16 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 71 ربط دو انسان گاه نمیتواند نیمهکاره ادامه یابد؛ این سوی یا آنسوی.. 0 1 mahsa kia 1404/6/27 - 20:04 کلیدر؛ جلد سوم و چهارم جلد 2 محمود دولت آبادی 4.5 33 صفحۀ 70 و نمیتوانست جلوی یورش عطوفت خود را بگیرد. 0 1