بریده کتابهای مهنا مهنا 1403/4/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.1 22 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیزها را بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 0 11 مهنا 1403/4/7 تب مژگان محمدرضا حدادپور جهرمی 3.7 37 صفحۀ 150 مادرت رو از زندگی شما "حذف" کردن تا بتونن به خونه شما "نفود" کنن. همین کاری که همه جا میکنن. هرجا مادر حذف یا خراب بشه دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه! 0 5 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -بانو! تو آن گونه نبودی که رنج من را تحمل کنی؛ تو بیشتر از آن رنج مرا به جان پذیرفته ای؛ بیش از چهل سال 0 3 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 فرصت را غنیمت بدانید. فرصت ناگهان به پایان خواهد رسید. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -دنیا پیچیده در صعوبت و رنج است. آن ها که در لباس علم و دین می خواهند از رنج و فقر بگریزند، در شقاوت ابدی خواهند بود. خود را بی چشم داشت وقف دین کنید. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -شیطان برای همه ما ریسمان و زنجیر فراهم کرده؛ برای همه. طمع از هیچ کس نبریده. برخی را با ریسمان زر و سیم، برخی را با ریسمان شهوت، برخی را با ریسمان قدرت و جاه و برخی مثل و شما را با ریسمان علم و شهرت. 1 6 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -برای زیستن در سفر باید سبک بال بود. تخّففوا، تلحقوا [سبك بار شويد تا برسيد]. آنچه را وبال کرده اید، بگذارید و از ماندن بهراسید. هر یک لحظه که به ایستادن بیندیشید، یک عمر از مقصد باز مانده اید... 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 221 به نام خداوند غفور و رحیم. عزیزانم! راه دراز است و دشوار. سخن گفتن از راه، برای آن ها که در عزیمت گاه مانده اند، بیهوده است؛ اما برای آن ها که از ماندن می هراسند، باید از راه گفت. خوشا آنان که در هیچ موقفی توقف نکرده اند و مرد هجرت دائمی اند؛ آنان که زیستن در سفر را برگزیده اند. به سخت مولایمان زنگار دل را بشویید که فرمود:"ای بی خبران! اگر ببینید آنچه را گذشتگانتان دیدند، بی تابی و زاری کنید و بترسید، آن گاه بشنوید و به فرمان آیید. اما سوگمندانه دیدگانتان از آن همه حقایقی که آن ها دیده اند نابیناست و چه زود پرده ها کنار رود. رستاخیز پیش رویتان است و ساربان مرگ بانگ "الرحیل" سر داده و شما را به پیش می راند، سبک بار شوید که ره سپردگان به انتظار آخرین مسافرند تا دادگاه بزرگ الهی حسابرسی بندگان را آغاز کند. 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 216 -اين راه كه مي رويم، مسير حكومت حضرت حجت است. بايد هزاران هزار سیاه پوش این خاک را با پای پیاده بکوبند تا آماده قدوم سربازان آن حضرت شود. در خبر آمده که شیعیان در صفوفی متراکم به زیارت خواهند آمد و در اربعین، نجف را به کربلا وصل خواهند کرد. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 روزگار مي گذرد، بدون توقف. روزگار دستور دارد كه متوقف نماند. آن چنان مي گذرد كه گويي از ماندن مي هراسد. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 شیخ! فرصتی نیست. خداوند بندگانی دارد که ذخیره او برای کشیدن بار دین و دین داران هستند. برای ما کسی که بناست نائب امام باشد، حق این است که مرتبه ایمان و طهارتش را به صورت ملکوتی خود امام نزدیک تر کند. إن الله لايختار إلّا الأزكي و إلّا الأ طيب. [خداوند جز پاكيزه ترين ها و طيب ترين ها را برنمي گزيند] 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 ایمان و طهارت مراتبی دارد شیخ! و برای هر مرتبه تجسم و صورتی هست. اعلی درجه ایمان این است که حاصل و صورت برزخی همه ایمان و قوای عقلانی ما شبیه اهل بیت درآید. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 تو رهایی از خلق را رهایی دانستی؛ ولی جز این نیست که رهایی وقتی کامل می شود که شانه هایت را برای کشیدن بار مردم پایین بیاوری. 0 3 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 144 در هر حرفهای گری نوعی دوری از حقیقت آن امر وجود دارد. حرفهای شدن وجه دیگری از حادثه عادی شدن است. به محض حرفهای شدن در کاری، جوشش متوقف میشود و ارتباط با یک حقیقت، به تکرار یک آیین بدل میشود. حرفهای شدن نتیجه ماندن و یک جا ایستادن است. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 133 شیخ، فقیرانه بدون آراستگی زائد و آمیخته با مردم بود؛ ولی شگفت است که قانون خلقت بر این است که افتادگان را بالا ببرد و گمنامان را به چشم بیاورد. 0 1 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 پس تو هم آگاهانه زهد بخواه. خواستن زهد، از سختی آن میکاهد و آن را شیرین میکند. نیت کن. زهد نیاز به نیت دارد. اگر بدون نیت باشد زهد نیست بلکه حسرت داشتن است در نداری. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 ولی منزل نباید اسم مکان برای نزول باشد. مسافر به سبکباری عادت میکند. باری جز آنچه سفرش را آسانتر میکند، برنمیدارد. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 از ماندن میهراسم. ماندن، شوق را میمیراند و آتش تمنا را سرد میکند. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 131 -دلتنگم. - به دلتنگی امان نده که پیش بیاید. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 129 چشم پر کن ها خود را به رخ میکشند و به چشم میآورند. چیزی بیشتر از آنچه هستند را به خود میافزایند؛ به لباسشان، به چهرهشان، به راه رفتنشان، به حرف زدنشان. چشمپرکنها به خودشان از چشم دیگران نگاه میکنند و آنگاه حظ میبرند و احساس رضایت میکنند. آنها چیزی از درون میکاهند و به بیرون میافزایند. غنای نفس ندارند؛ تهی هستند و فربهی مینمایند. مثل خانهای که پای بستش بر شن روان است و در شرف ویران، ولی صاحبش بر ایوان نقش میافزاید. 0 0
بریده کتابهای مهنا مهنا 1403/4/8 جنگی که بالاخره نجاتم داد کیمبرلی بروبیکر برادلی 4.1 22 صفحۀ 7 ما شاید خیلی چیزها را بدانیم، ولی لزوماً باورشان نداریم. 0 11 مهنا 1403/4/7 تب مژگان محمدرضا حدادپور جهرمی 3.7 37 صفحۀ 150 مادرت رو از زندگی شما "حذف" کردن تا بتونن به خونه شما "نفود" کنن. همین کاری که همه جا میکنن. هرجا مادر حذف یا خراب بشه دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه! 0 5 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -بانو! تو آن گونه نبودی که رنج من را تحمل کنی؛ تو بیشتر از آن رنج مرا به جان پذیرفته ای؛ بیش از چهل سال 0 3 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 فرصت را غنیمت بدانید. فرصت ناگهان به پایان خواهد رسید. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -دنیا پیچیده در صعوبت و رنج است. آن ها که در لباس علم و دین می خواهند از رنج و فقر بگریزند، در شقاوت ابدی خواهند بود. خود را بی چشم داشت وقف دین کنید. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -شیطان برای همه ما ریسمان و زنجیر فراهم کرده؛ برای همه. طمع از هیچ کس نبریده. برخی را با ریسمان زر و سیم، برخی را با ریسمان شهوت، برخی را با ریسمان قدرت و جاه و برخی مثل و شما را با ریسمان علم و شهرت. 1 6 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 222 -برای زیستن در سفر باید سبک بال بود. تخّففوا، تلحقوا [سبك بار شويد تا برسيد]. آنچه را وبال کرده اید، بگذارید و از ماندن بهراسید. هر یک لحظه که به ایستادن بیندیشید، یک عمر از مقصد باز مانده اید... 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 221 به نام خداوند غفور و رحیم. عزیزانم! راه دراز است و دشوار. سخن گفتن از راه، برای آن ها که در عزیمت گاه مانده اند، بیهوده است؛ اما برای آن ها که از ماندن می هراسند، باید از راه گفت. خوشا آنان که در هیچ موقفی توقف نکرده اند و مرد هجرت دائمی اند؛ آنان که زیستن در سفر را برگزیده اند. به سخت مولایمان زنگار دل را بشویید که فرمود:"ای بی خبران! اگر ببینید آنچه را گذشتگانتان دیدند، بی تابی و زاری کنید و بترسید، آن گاه بشنوید و به فرمان آیید. اما سوگمندانه دیدگانتان از آن همه حقایقی که آن ها دیده اند نابیناست و چه زود پرده ها کنار رود. رستاخیز پیش رویتان است و ساربان مرگ بانگ "الرحیل" سر داده و شما را به پیش می راند، سبک بار شوید که ره سپردگان به انتظار آخرین مسافرند تا دادگاه بزرگ الهی حسابرسی بندگان را آغاز کند. 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 216 -اين راه كه مي رويم، مسير حكومت حضرت حجت است. بايد هزاران هزار سیاه پوش این خاک را با پای پیاده بکوبند تا آماده قدوم سربازان آن حضرت شود. در خبر آمده که شیعیان در صفوفی متراکم به زیارت خواهند آمد و در اربعین، نجف را به کربلا وصل خواهند کرد. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 روزگار مي گذرد، بدون توقف. روزگار دستور دارد كه متوقف نماند. آن چنان مي گذرد كه گويي از ماندن مي هراسد. 0 1 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 شیخ! فرصتی نیست. خداوند بندگانی دارد که ذخیره او برای کشیدن بار دین و دین داران هستند. برای ما کسی که بناست نائب امام باشد، حق این است که مرتبه ایمان و طهارتش را به صورت ملکوتی خود امام نزدیک تر کند. إن الله لايختار إلّا الأزكي و إلّا الأ طيب. [خداوند جز پاكيزه ترين ها و طيب ترين ها را برنمي گزيند] 0 0 مهنا 1403/4/4 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 ایمان و طهارت مراتبی دارد شیخ! و برای هر مرتبه تجسم و صورتی هست. اعلی درجه ایمان این است که حاصل و صورت برزخی همه ایمان و قوای عقلانی ما شبیه اهل بیت درآید. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 211 تو رهایی از خلق را رهایی دانستی؛ ولی جز این نیست که رهایی وقتی کامل می شود که شانه هایت را برای کشیدن بار مردم پایین بیاوری. 0 3 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 144 در هر حرفهای گری نوعی دوری از حقیقت آن امر وجود دارد. حرفهای شدن وجه دیگری از حادثه عادی شدن است. به محض حرفهای شدن در کاری، جوشش متوقف میشود و ارتباط با یک حقیقت، به تکرار یک آیین بدل میشود. حرفهای شدن نتیجه ماندن و یک جا ایستادن است. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 133 شیخ، فقیرانه بدون آراستگی زائد و آمیخته با مردم بود؛ ولی شگفت است که قانون خلقت بر این است که افتادگان را بالا ببرد و گمنامان را به چشم بیاورد. 0 1 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 پس تو هم آگاهانه زهد بخواه. خواستن زهد، از سختی آن میکاهد و آن را شیرین میکند. نیت کن. زهد نیاز به نیت دارد. اگر بدون نیت باشد زهد نیست بلکه حسرت داشتن است در نداری. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 ولی منزل نباید اسم مکان برای نزول باشد. مسافر به سبکباری عادت میکند. باری جز آنچه سفرش را آسانتر میکند، برنمیدارد. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 132 از ماندن میهراسم. ماندن، شوق را میمیراند و آتش تمنا را سرد میکند. 0 2 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 131 -دلتنگم. - به دلتنگی امان نده که پیش بیاید. 0 0 مهنا 1403/4/2 نخل و نارنج وحید یامین پور 4.4 143 صفحۀ 129 چشم پر کن ها خود را به رخ میکشند و به چشم میآورند. چیزی بیشتر از آنچه هستند را به خود میافزایند؛ به لباسشان، به چهرهشان، به راه رفتنشان، به حرف زدنشان. چشمپرکنها به خودشان از چشم دیگران نگاه میکنند و آنگاه حظ میبرند و احساس رضایت میکنند. آنها چیزی از درون میکاهند و به بیرون میافزایند. غنای نفس ندارند؛ تهی هستند و فربهی مینمایند. مثل خانهای که پای بستش بر شن روان است و در شرف ویران، ولی صاحبش بر ایوان نقش میافزاید. 0 0