بریده‌های کتاب Ali Heydari

خودم را ملزم به هدف کردم و آزادی ام را کاهش دادم اما با اینکار درواقع بازدهی و شادی ام را زیاد کردم.

برای دراز مدت کار کنید ولی پیشرفت خود را در کوتاه مدت بسنجید.

آنگاه المیترا پرسید ای پیر خردمند از پیوند زناشویی چه می‌گویی؟ پیامبر گفت: یکدیگر را دوست بدارید اما از عشق برای‌ یکدیگر زنجیر نسازید.

گفتم: انسان حتی طالب خوشبختی هم نیست. به وقت کشی قناعت‌ می‌کند تا اینکه وقت او را بکشد.

هر آنچه زندگی نبود را ریشه‌کن کن، تا آن دم که مرگ به سراغت آمد نپنداری که نزیسته ای.

من لبخند بر لب در گذرم چون کیف دستی ام پر از کتاب هایی است که انتظار دارم همان شب بر من رازهایی بگشایند که خودم نمی دانم.😎

تو داری به این فکر می کنی که من دارم به چه چیزی فکر می کنم و این خود ضعف است.

من مرد واقعیت ها هستم.مرد مشاهده و آزمایش و دشمن فرضیه های بی پایه و اساس.

کسی را دوست دارم که برای آموختن زندگی می‌کند و آموختن را برای زنده ماندن و انسان برتر شدن می خواهد.

از کسی که تاکنون به هیمالیا نزدیک نشده است درباره صعود به اورست صحبت نکن.

آداب و رسوم و سنت باعث شده است ما حقیقت را با باورهای خود اشتباه بگیریم.