بریده‌های کتاب 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

فقط احمق ها از چیزی که ترسناکه، نمی ترسن؛

ارتباط مردم وقتی باهم فایده داره که مطمئن باشی حرفی که می شنوی حقیقت داره!

بعضی وقت ها بعضی حرف های راست را نباید گفت تا وقتش برسد.

تو فکر می کنی عزیزان ما وقتی از این دنیا رفتن ما رو تنها می گذارن؟ مگه هر موقع که توی دردسر می افتیم واضح تر از همیشه اونا رو به یاد نمیاریم؟

چیزی که بیشتر از همه تو رو می ترسونه خود ترسه!

من بهت احتیاج دارم الساندرا. بگو که مال من می شی و من هم مال تو می شم.

اگه به یکی خیلی اهمیت بدی، به یه جایی می رسی که کلا نداشتنش بدتر از داشتنش و خطر از دست دادنشه. می فهمی که این ریسک ارزشش رو داره. چون خوشبختی، هر چقدر هم که کوتاه مدت باشه، همیشه ارزش خطر کردن رو داره.

من می خوام با تو زندگی کنم الساندرا. یه زندگی بدون سایه های میان ما.

اینکه تو رو نداشته باشم و ببینم با کسی دیگه هستی بدتر از اینه که نداشته باشمت.

-تنها چیز خطرناک اینجا منم. +و من باید ازت بترسم؟ -هیچ وقت.

آدم باید همیشه برای اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی آماده باشه.

یادت باشه که آدم ها عوض می شن، ولی گذشته تغییر ناپذیره.

وقتی فکر می کنی عاشق شدی، حاضری سماجت به خرج بدی و خودت رو به آب و آتیش بزنی تا اون احساس، به عشق واقعی تبدیل بشه.

بعضی آدم ها هیچ وقت عوض نمی شن.

بدیهی است که تا کنون در جامعه، قهرمانان اشتباه را مورد تقدیر و تمجید قرار داده اند؛ زیرا من معتقدم بلند کردن یک ساختمان، نسبت به ترک دائمی یک موقعیت بد، قدرت کمتری لازم دارد.

وقتی جوون تر هستیم، خیلی زود تحت تاثیر قرار می گیریم؛ و وقتی سال ها بهت میگن تو هیچی نیستی، کم کم اینو باور می کنی و شروع می کنی به هیچی شدن...)💔

بعد از این همه سال، یک چیز هنوز تغییر نکرده بود: هنوز هم به سوی خطر فریفته می‌شدم.

هر چی بالاتر باشی، سخت تر سقوط می‌کنی.