بریدههای کتاب ریحانه سادات✨️ ریحانه سادات✨️ 1 ساعت پیش پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 46 امید ثمر دهنده ی امروز است؛ حتی اگر هسته ای باشد برای سالهای بعد. امید رمز حرکت به سمت آینده ی نورانی است. شاید فرصت نشود که خودت از ثمر کارهای مخلصانه ات برداشت کنی اما همیشه شیعیانی هستند که کامشان به خرمای نخل های کاشته شده به دست تو شیرین میشود. علی وار بار آینده را به دوش بکش درخت ظهور دارد به ثمر مینشیند از قافله ی امام جا نمانی... 0 1 ریحانه سادات✨️ دیروز پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 23 0 1 ریحانه سادات✨️ 3 روز پیش پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 8 علی بلندت میکند از زمین چسبناک تا خدا. زمینی شدن و دل به دنیا بستن،خسته ات کرده بود. دلت آسمان میخواست و همهٔ خدا را... علی تو را میکَنَد از زمین و وصل میکند به خدا... علی حکم پدری اش از جانب خدا آمده. راحت بگو: _سلام بابا. و در آغوش خودت را رهـــا کن:) 0 2 ریحانه سادات✨️ 1404/1/30 تولد در لس آنجلس بهزاد دانشگر 4.1 54 صفحۀ 129 0 2 ریحانه سادات✨️ 1403/8/25 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 497 صفحۀ 321 این زندگی هایی که در حسرت نزیستنشان هستیم مشکل حقیقی ما نیستند. مشکل خود حسرت است. این حسرت است که ما را پژمرده و تباه میکند و باعث میشود خودمان و افراد دیگر را بدترین دشمنان خود احساس کنیم 0 7 ریحانه سادات✨️ 1403/8/25 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 497 صفحۀ 259 حق داری فکر کنی این زندگی ها شبیه پیانوییاند که تو مشغول نواختن آهنگهایی هستی که با واقعیت هماهنگ نیستند. تو داری فراموش میکنی کیای. وقتی هرکسی میشی،هیچ کسی نمیشی. داری زندگی اصلیت رو فراموش میکنی. داری فراموش میکنی چیبرات فایده داره و چی فایده نداره. داری حسرتهات رو فراموش میکنی. 0 0 ریحانه سادات✨️ 1403/7/8 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 122 عبدالرحمن لب های خشکش را گشود و گفت: در عجبم که تو هنوز علی را نشناختهای؛ علی با همه ی خصومتی که با او دارم،مردی است که من به مروّت و مردانگیاش اعتراف میکنم. 0 0 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 104 0 1 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 81 0 1 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 77 من امروز اگر اوناسیس هم بودم، به اندازه ای که امروز از برکت نام علی در آرامشم،خوشبخت نبودم؛ 0 0
بریدههای کتاب ریحانه سادات✨️ ریحانه سادات✨️ 1 ساعت پیش پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 46 امید ثمر دهنده ی امروز است؛ حتی اگر هسته ای باشد برای سالهای بعد. امید رمز حرکت به سمت آینده ی نورانی است. شاید فرصت نشود که خودت از ثمر کارهای مخلصانه ات برداشت کنی اما همیشه شیعیانی هستند که کامشان به خرمای نخل های کاشته شده به دست تو شیرین میشود. علی وار بار آینده را به دوش بکش درخت ظهور دارد به ثمر مینشیند از قافله ی امام جا نمانی... 0 1 ریحانه سادات✨️ دیروز پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 23 0 1 ریحانه سادات✨️ 3 روز پیش پدر نرجس شکوریان فرد 4.4 21 صفحۀ 8 علی بلندت میکند از زمین چسبناک تا خدا. زمینی شدن و دل به دنیا بستن،خسته ات کرده بود. دلت آسمان میخواست و همهٔ خدا را... علی تو را میکَنَد از زمین و وصل میکند به خدا... علی حکم پدری اش از جانب خدا آمده. راحت بگو: _سلام بابا. و در آغوش خودت را رهـــا کن:) 0 2 ریحانه سادات✨️ 1404/1/30 تولد در لس آنجلس بهزاد دانشگر 4.1 54 صفحۀ 129 0 2 ریحانه سادات✨️ 1403/8/25 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 497 صفحۀ 321 این زندگی هایی که در حسرت نزیستنشان هستیم مشکل حقیقی ما نیستند. مشکل خود حسرت است. این حسرت است که ما را پژمرده و تباه میکند و باعث میشود خودمان و افراد دیگر را بدترین دشمنان خود احساس کنیم 0 7 ریحانه سادات✨️ 1403/8/25 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 497 صفحۀ 259 حق داری فکر کنی این زندگی ها شبیه پیانوییاند که تو مشغول نواختن آهنگهایی هستی که با واقعیت هماهنگ نیستند. تو داری فراموش میکنی کیای. وقتی هرکسی میشی،هیچ کسی نمیشی. داری زندگی اصلیت رو فراموش میکنی. داری فراموش میکنی چیبرات فایده داره و چی فایده نداره. داری حسرتهات رو فراموش میکنی. 0 0 ریحانه سادات✨️ 1403/7/8 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 122 عبدالرحمن لب های خشکش را گشود و گفت: در عجبم که تو هنوز علی را نشناختهای؛ علی با همه ی خصومتی که با او دارم،مردی است که من به مروّت و مردانگیاش اعتراف میکنم. 0 0 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 104 0 1 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 81 0 1 ریحانه سادات✨️ 1403/7/7 ناقوس ها به صدا در می آیند ابراهیم حسن بیگی 3.9 120 صفحۀ 77 من امروز اگر اوناسیس هم بودم، به اندازه ای که امروز از برکت نام علی در آرامشم،خوشبخت نبودم؛ 0 0