بریدههای کتاب ساینا ساینا 1404/3/4 جز از کل استیو تولتز 4.1 216 صفحۀ 17 همه ما مذبوحانه تلاش میکنیم از گور اجداد مون فاصله بگیریم ولی صدای غمناک مردن شون توی گوش مون طنین انداز می اندازه و توی دهن مون بزرگ ترین ظلمی رو که در حق خودشون روا داشتن حس میکنیم : شرم زندگی های نزیسته شون.فقط انباشته شدن مدام حسرت ها و شکست ها و شرم یا زندگی های نزیسته خودمونه که دری رو به فهم گذشتگان مون باز می کنه. اگر به خاطر لغزش سرنوشت،زندگی دلربایی نصیب مون بشه و از این موفقیت به اون موفقیت بپریم هرگز نخواهیم تونست درکشون کنیم،هرگز! 0 1 ساینا 1403/1/6 نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها تیک نات هان 3.4 35 صفحۀ 27 ما با رنج، پشیمانی و غم هایمان کاری را می کنیم که حیوانات نشخوار کننده با غذا هایشان می کنند! جویدن، بلعیدن, بالا اوردن و سپس دوباره خوردن ان ها! 0 8 ساینا 1403/1/6 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 224 صفحۀ 30 او هیچ وقت نمیتوانست از ترس بگریزد ترس مثل تار عنکبوتی اهنی او را در خود گیر انداخته بود 0 32 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 216 می تونی همه چیز داشته باشی و هیج چیز حس نکنی! 0 14 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 265 هر ذره شادی و غم. یک لحظه ممکن بود سرشار از لذت باشد و هم سرشار از درد انگار این دو خس مثل پاندولی متحرک به یکدیگر وابسته بودند! 0 2 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 336 اسمان تاریک و تاریک تر میشود سیاهی و کبودی در رقابتند اما ستاره ها هنوز برای تو می درخشند 0 1 ساینا 1403/1/6 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 197 صفحۀ 298 او هیچ جا نیست با وجود این انگار همه جا هست! 0 4 ساینا 1402/12/6 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 224 صفحۀ 212 اگر بتوانی با یک نفر نیمی از یک ساعت را ساکت بنشینی و کاملاً احساس راحتی کنی، میتوانی با آن فرد دوست شوی، در غیر این صورت هرگز دوستان هم نخواهید شد و نیازی نیست برای این کار وقتت را تلف کنی. 2 50
بریدههای کتاب ساینا ساینا 1404/3/4 جز از کل استیو تولتز 4.1 216 صفحۀ 17 همه ما مذبوحانه تلاش میکنیم از گور اجداد مون فاصله بگیریم ولی صدای غمناک مردن شون توی گوش مون طنین انداز می اندازه و توی دهن مون بزرگ ترین ظلمی رو که در حق خودشون روا داشتن حس میکنیم : شرم زندگی های نزیسته شون.فقط انباشته شدن مدام حسرت ها و شکست ها و شرم یا زندگی های نزیسته خودمونه که دری رو به فهم گذشتگان مون باز می کنه. اگر به خاطر لغزش سرنوشت،زندگی دلربایی نصیب مون بشه و از این موفقیت به اون موفقیت بپریم هرگز نخواهیم تونست درکشون کنیم،هرگز! 0 1 ساینا 1403/1/6 نیلوفر و مرداب: هنر دگرگون کردن رنج ها تیک نات هان 3.4 35 صفحۀ 27 ما با رنج، پشیمانی و غم هایمان کاری را می کنیم که حیوانات نشخوار کننده با غذا هایشان می کنند! جویدن، بلعیدن, بالا اوردن و سپس دوباره خوردن ان ها! 0 8 ساینا 1403/1/6 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 224 صفحۀ 30 او هیچ وقت نمیتوانست از ترس بگریزد ترس مثل تار عنکبوتی اهنی او را در خود گیر انداخته بود 0 32 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 216 می تونی همه چیز داشته باشی و هیج چیز حس نکنی! 0 14 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 265 هر ذره شادی و غم. یک لحظه ممکن بود سرشار از لذت باشد و هم سرشار از درد انگار این دو خس مثل پاندولی متحرک به یکدیگر وابسته بودند! 0 2 ساینا 1403/1/6 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 505 صفحۀ 336 اسمان تاریک و تاریک تر میشود سیاهی و کبودی در رقابتند اما ستاره ها هنوز برای تو می درخشند 0 1 ساینا 1403/1/6 ما تمامش می کنیم کالین هوور 3.7 197 صفحۀ 298 او هیچ جا نیست با وجود این انگار همه جا هست! 0 4 ساینا 1402/12/6 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 224 صفحۀ 212 اگر بتوانی با یک نفر نیمی از یک ساعت را ساکت بنشینی و کاملاً احساس راحتی کنی، میتوانی با آن فرد دوست شوی، در غیر این صورت هرگز دوستان هم نخواهید شد و نیازی نیست برای این کار وقتت را تلف کنی. 2 50