بریده کتابهای Roshi Roshi 1403/2/15 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 245 تو شاید وحشتناک باشی. ممکن است همهی چیزهایی که دربارهات میگویند واقعیت داشته باشد، ولی برای من اهمیتی ندارد. 0 4 Roshi 1403/2/15 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 216 گفت:«میدانی، من هیچوقت واقعا زندگی نکردهام. من فقط نفس میکشیدم. همهی درها همیشه بهرویم بسته بودند.» 0 9 Roshi 1403/2/13 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 117 والنسی گفت:«میدانید همهی ما مردهایم، تمام خاندان استرلینگ. فقط بعضیهایمان دفن شدهاند و بعضی هنوز دفن نشدهایم. این تنها تفاوت بین ما و آنهاست.» 0 2 Roshi 1403/1/25 راز هفت ساعت آگاتا کریستی 3.8 0 صفحۀ 107 «هیچکس همهچیز را بروز نمیدهد» 0 2 Roshi 1403/1/22 راز هفت ساعت آگاتا کریستی 3.8 0 صفحۀ 58 آدمی که دنبال دردسر میگردد معمولا نصیبش میشود. 0 24 Roshi 1403/1/11 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 151 از گرسنگی متنفرم. از اتفاقی که برای مادرم افتاده متنفرم. از بودن در این جای بدبوی سرد نمور بدون پنجره که توی آن هیچ کاری نداریم بکنیم متنفرم. از اینکه همه باید جلوی همدیگر دستشویی برویم و هیچکس حریم خصوصی ندارد متنفرم، از اینکه برای دوستانم و بقیهی آدمهای آن بالا ناراحت باشم متنفرم. از این اتفاق متنفرم، و از هر کسی که باعث آن شد متنفرم. 0 1 Roshi 1403/1/11 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 150 او بهترین دوست من است، و در حال حاضر، تنها دوستم. 0 1 Roshi 1403/1/10 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 74 جنگ تقریبا هیچوقت معنی نداره_اما این هیچوقت، تا حالا مانع جنگ نشده. 0 1 Roshi 1403/1/1 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 50 رونی گفت:«احتمالا ما فردا دیگه زنده نیستیم.» اما فرقی نمیکرد، به هر حال تنبیه در انتظارم بود. 0 10 Roshi 1402/12/27 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 9 احمقانهست که دو نفر، در دو نقطهی مقابل دنیا، به راحتی بتوانند برای پایان دادن به زندگی انسانها تصمیمگیری کنند. 0 22 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 427 _بعید است بتوانی یکی مثل خودت برای من پیدا کنی. اگر این را میدانستی وضعت این نبود. به خوشبختی نزدیک میشدی. بله، آن را به چنگ میآوردی. هر چه برای خوشبختی لازم است جور شده، فقط باید بجنبی و مواد اولیه را ترکیب کنی. دست تقدیر آنها را از هم جدا کرده، بگذار کنار هم قرار بگیرند تا خوشبختی به بار آید. 0 1 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 426 سردت است، چون تنهایی. هیچ تکان و حرکتی آتشی را که در دلت است روشن نمیکند. بیماری، چون بهترین، بالاترین و شیرینترین احساسهایی که به بشر داده شده، از تو دور است. احمقی چون رنج میکشی، اما نمیگذاری آن احساسها به تو نزدیک شوند. حتی یک قدم برنمیداری تا با آنچه در انتظارت است. روبهرو شوی. 0 1 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 425 _چرا نمیلرزی؟ _سردم نیست. _چرا رنگت نپریده؟ _بیمار نیستم. _چرا فالت را نمیپرسی؟ _چون احمق نیستم. 0 3 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 305 هرچند که مصوبهی جدیدی لازم است. برای تلفیق بیسابقهی شرایط، قوانین بیسابقه هم لازم است. 0 2 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 304 خاطرهی آلوده، زندگی را تا ابد به کام انسان تلخ میکند. 0 3 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 302 خطا پشیمانی به بار میآورد و پشیمانی زهر زندگیست. 0 1 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 301 پشیمانی زهر زندگیست. 0 1 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 276 مهم نبود کی این اتفاق میافتاد، همهی ما پایان خودمان را داشتیم. 0 3 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 276 فرقی هست بین پریدن از روی صخره و خوش گذراندن. وقتی از روی صخره میپری، دیگر راه برگشتی نداری، نمیشود میان زمین و هوا، همه چیز را متوقف کرد و به عقب برگرداند. اما خوش گذراندن در چنین جاهایی و جلوی روی غریبه ها، شجاعت و روی خاصی را میطلبد. 0 1 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 75 اگه قراره همهی توانم رو بذارم و خودم رو عوض کنم، تو هم باید تا دیر نشده، همین کار رو بکنی، رفیق. باید بری دنبالش. 0 5
بریده کتابهای Roshi Roshi 1403/2/15 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 245 تو شاید وحشتناک باشی. ممکن است همهی چیزهایی که دربارهات میگویند واقعیت داشته باشد، ولی برای من اهمیتی ندارد. 0 4 Roshi 1403/2/15 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 216 گفت:«میدانی، من هیچوقت واقعا زندگی نکردهام. من فقط نفس میکشیدم. همهی درها همیشه بهرویم بسته بودند.» 0 9 Roshi 1403/2/13 قصر آبی لوسی مود مونتگمری 4.4 171 صفحۀ 117 والنسی گفت:«میدانید همهی ما مردهایم، تمام خاندان استرلینگ. فقط بعضیهایمان دفن شدهاند و بعضی هنوز دفن نشدهایم. این تنها تفاوت بین ما و آنهاست.» 0 2 Roshi 1403/1/25 راز هفت ساعت آگاتا کریستی 3.8 0 صفحۀ 107 «هیچکس همهچیز را بروز نمیدهد» 0 2 Roshi 1403/1/22 راز هفت ساعت آگاتا کریستی 3.8 0 صفحۀ 58 آدمی که دنبال دردسر میگردد معمولا نصیبش میشود. 0 24 Roshi 1403/1/11 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 151 از گرسنگی متنفرم. از اتفاقی که برای مادرم افتاده متنفرم. از بودن در این جای بدبوی سرد نمور بدون پنجره که توی آن هیچ کاری نداریم بکنیم متنفرم. از اینکه همه باید جلوی همدیگر دستشویی برویم و هیچکس حریم خصوصی ندارد متنفرم، از اینکه برای دوستانم و بقیهی آدمهای آن بالا ناراحت باشم متنفرم. از این اتفاق متنفرم، و از هر کسی که باعث آن شد متنفرم. 0 1 Roshi 1403/1/11 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 150 او بهترین دوست من است، و در حال حاضر، تنها دوستم. 0 1 Roshi 1403/1/10 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 74 جنگ تقریبا هیچوقت معنی نداره_اما این هیچوقت، تا حالا مانع جنگ نشده. 0 1 Roshi 1403/1/1 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 50 رونی گفت:«احتمالا ما فردا دیگه زنده نیستیم.» اما فرقی نمیکرد، به هر حال تنبیه در انتظارم بود. 0 10 Roshi 1402/12/27 غبار اتمی تاد استراسر 0.0 صفحۀ 9 احمقانهست که دو نفر، در دو نقطهی مقابل دنیا، به راحتی بتوانند برای پایان دادن به زندگی انسانها تصمیمگیری کنند. 0 22 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 427 _بعید است بتوانی یکی مثل خودت برای من پیدا کنی. اگر این را میدانستی وضعت این نبود. به خوشبختی نزدیک میشدی. بله، آن را به چنگ میآوردی. هر چه برای خوشبختی لازم است جور شده، فقط باید بجنبی و مواد اولیه را ترکیب کنی. دست تقدیر آنها را از هم جدا کرده، بگذار کنار هم قرار بگیرند تا خوشبختی به بار آید. 0 1 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 426 سردت است، چون تنهایی. هیچ تکان و حرکتی آتشی را که در دلت است روشن نمیکند. بیماری، چون بهترین، بالاترین و شیرینترین احساسهایی که به بشر داده شده، از تو دور است. احمقی چون رنج میکشی، اما نمیگذاری آن احساسها به تو نزدیک شوند. حتی یک قدم برنمیداری تا با آنچه در انتظارت است. روبهرو شوی. 0 1 Roshi 1402/12/27 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 425 _چرا نمیلرزی؟ _سردم نیست. _چرا رنگت نپریده؟ _بیمار نیستم. _چرا فالت را نمیپرسی؟ _چون احمق نیستم. 0 3 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 305 هرچند که مصوبهی جدیدی لازم است. برای تلفیق بیسابقهی شرایط، قوانین بیسابقه هم لازم است. 0 2 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 304 خاطرهی آلوده، زندگی را تا ابد به کام انسان تلخ میکند. 0 3 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 302 خطا پشیمانی به بار میآورد و پشیمانی زهر زندگیست. 0 1 Roshi 1402/12/19 جین ایر جلد 1 شارلوت برونته 4.2 148 صفحۀ 301 پشیمانی زهر زندگیست. 0 1 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 276 مهم نبود کی این اتفاق میافتاد، همهی ما پایان خودمان را داشتیم. 0 3 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 276 فرقی هست بین پریدن از روی صخره و خوش گذراندن. وقتی از روی صخره میپری، دیگر راه برگشتی نداری، نمیشود میان زمین و هوا، همه چیز را متوقف کرد و به عقب برگرداند. اما خوش گذراندن در چنین جاهایی و جلوی روی غریبه ها، شجاعت و روی خاصی را میطلبد. 0 1 Roshi 1402/12/18 هر دو در نهایت میمیرند آدام سیلورا 4.1 222 صفحۀ 75 اگه قراره همهی توانم رو بذارم و خودم رو عوض کنم، تو هم باید تا دیر نشده، همین کار رو بکنی، رفیق. باید بری دنبالش. 0 5