بریده‌های کتاب MwBy

خانه همیشه همان جایی نیست که انتظارش را داری. می‌تواند عوض بشود، همانطور که زندگی عوض می‌شود...

لحظات فعلی معمولاً نتیجه‌ی اقدامات پیشین هستند که پتانسیل وقوع تغییری بزرگ را ایجاد خواهند کرد.

هیچ چیزی خطرناک تر از این نیست که کسی به حقیقتی وحشتناک، نصف و نیمه نزدیک بشود.

سوال نپرسیده بی‌ارزش‌ترین چیز دنیاست.

اگر چیزی ارزش رسیدگی داشته باشد، ارزش آن را دارد که درست بهش برسی.

یکی از دکترها می‌گوید باور کردن وجود شیاطین آسان تر از اعتقاد به وجود آدم‌های شیطان‌صفت است. او می‌گوید که یک آدم شرور خیلی وحشتناک‌تر از شیطانی تخیلی است.

بعضی چیزها مهم‌تر از آن است که امروزی و باحال بنظر بیایی.

یوسف می‌گفت:«برای پدران ما آسانتر بود و اگر ما نجنبیم برای پسران ما سخت‌تر می‌شود.....» ملک‌رستم گفت:«هیچ کاری هم که نتوانیم بکنیم به بچه‌هایمان راه را نشان داده‌ایم‌.» ملک‌سهراب گفت:«اگر من یک تن باشم و تنها و دشمن باهم باشد و هزارتا به میدان پشت نمی‌کنم.» ملک‌رستم گفت:«‌‌و تا هراران سال خون همه، به کین ما خواهد جوشید.»جامش را سرکشید و ادامه داد:«خون سیاووشان!»

اگر آدم گناه کرد و موفق شد، آن گناه به عقیده‌ی خودش و دیگران گناه نیست ولی اگر موفق نشد، آن‌وقت گناه گناه است و باید جبرانش کرد.

پدر می‌گفت: «زمانی که آدم ثروتمند می‌شود، در هر سنی باشد احساس پیری می‌کند.»

پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجره‌ی خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.

آدم‌ها هرکار بخواهند می‌توانند بکنند به شرطی که طبیعت سرجنگ نداشته باشد.

ولی همیشه هم تقصیر تو نیست. نمی‌گذارند تو از اول راه را درست بروی و بعد مجبوری انقدر جوش و جلا بزنی و سرت به سنگ بخورد تا راهی را که کج رفته‌ای جبران کنی.

روشن‌دلی لازم است تا بتوان با روشن‌فکری و بی دخالت غیر، برای مردم این مملکت کاری کرد....