بریدههای کتاب میر میثم آلرسول میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 48 0 1 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 55 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 97 0 2 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 138 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 159 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 164 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 166 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 173 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 178 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 179 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 181 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 187 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 185 ملتها بسیار فریب خورده اند. زیرا همواره اغواگری میجستهاند. یعنی شرابی از برای احساسشان. همین که بتوانند آن را به دست آورند، به نانِ بد، بسنده میکنند. ١٨۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 183 دولتمردان موذی، کمدی خود را، زیر ردای سازواری خشن بازی میکنند. ١٨٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 175 اگر میخواستیم و پروا نمیکردیم که معماری منطبق بر سبک روانیمان برپای داریم (برای این کار بسی بزدلیم) الگوی ما میبایست یک لابیرنت میبود. ١٧۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 159 یکی تهیست و میخواهد سرشار شود. یکی دیگر سرشار است و تهی شدن میخواهد. هر دو بر آنند، برای خویش فردیتی بجویند که در این کار به کارشان بیاید. و این رخداد را به والاترین معنایش با یک واژه میتوان نام نهاد. «عشق». چگونه عشق میبایست چیزی غیرخودخواهانه باشد؟ ١۵٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 157 راستی را آدمی به تمامی چه به دیوانگان نزدیک میشود وقتی به آرزوهای روشنفکرانهٔ نهانیاش گوش میسپارد. ١۵٧ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 132 هیچ راه گریز و گریزی به جهان واقع نیست. ما در تارهای خویشیم، ما عنکبوتان. و در آنها، چه به چنگ میآوریم؟ هیچ چیز. جز آنچه در تارهامان به چنگ آمدنیست. ١٣٢ - سپیدهدمان - نیچه 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 129 آنجا که قافیه تنگ آید، دیگر نمیتوانیم به دقت بنگریم. زیرا ظریفاندیشیدن در چنان حالتی رنجبار است. حتی ناخواسته به این نتیجه میرسیم؛ آنجا که گسترهٔ سخن پایان مییابد، قلمرو هستی نیز به سرانجام میرسد. ١٢٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 102 به نقل از لوتر: اصلا هیچ زندگی دانشورانهٔ راستینی وجود ندارد. ما خود را فریفتهایم! قدیسان هیچ منزلتی بیش از همهٔ ما نداشتهاند. ١٠٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0
بریدههای کتاب میر میثم آلرسول میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 48 0 1 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 55 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 97 0 2 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 138 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 159 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 164 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 166 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 173 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 178 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 179 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 181 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 187 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 185 ملتها بسیار فریب خورده اند. زیرا همواره اغواگری میجستهاند. یعنی شرابی از برای احساسشان. همین که بتوانند آن را به دست آورند، به نانِ بد، بسنده میکنند. ١٨۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 183 دولتمردان موذی، کمدی خود را، زیر ردای سازواری خشن بازی میکنند. ١٨٣ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 175 اگر میخواستیم و پروا نمیکردیم که معماری منطبق بر سبک روانیمان برپای داریم (برای این کار بسی بزدلیم) الگوی ما میبایست یک لابیرنت میبود. ١٧۵ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 159 یکی تهیست و میخواهد سرشار شود. یکی دیگر سرشار است و تهی شدن میخواهد. هر دو بر آنند، برای خویش فردیتی بجویند که در این کار به کارشان بیاید. و این رخداد را به والاترین معنایش با یک واژه میتوان نام نهاد. «عشق». چگونه عشق میبایست چیزی غیرخودخواهانه باشد؟ ١۵٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 157 راستی را آدمی به تمامی چه به دیوانگان نزدیک میشود وقتی به آرزوهای روشنفکرانهٔ نهانیاش گوش میسپارد. ١۵٧ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 132 هیچ راه گریز و گریزی به جهان واقع نیست. ما در تارهای خویشیم، ما عنکبوتان. و در آنها، چه به چنگ میآوریم؟ هیچ چیز. جز آنچه در تارهامان به چنگ آمدنیست. ١٣٢ - سپیدهدمان - نیچه 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 129 آنجا که قافیه تنگ آید، دیگر نمیتوانیم به دقت بنگریم. زیرا ظریفاندیشیدن در چنان حالتی رنجبار است. حتی ناخواسته به این نتیجه میرسیم؛ آنجا که گسترهٔ سخن پایان مییابد، قلمرو هستی نیز به سرانجام میرسد. ١٢٩ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0 میر میثم آلرسول 1404/5/12 سپیده دمان فریدریش ویلهلم نیچه 3.0 0 صفحۀ 102 به نقل از لوتر: اصلا هیچ زندگی دانشورانهٔ راستینی وجود ندارد. ما خود را فریفتهایم! قدیسان هیچ منزلتی بیش از همهٔ ما نداشتهاند. ١٠٢ - سپیدهدمان - نیچه - علی عبداللهی 0 0