بریده‌های کتاب مهتاب صانعی

کاش فرشته مهربون یه خط تلفن اضطراری داشت.

هرکاری که بکنی، نمی تونی همه رو از خودت راضی نگه داری. این سخت ترین درسیه که باید یاد گرفت.

وقتی پای قضاوت کردن و حکم صادر کردن برای دیگران در میون باشه، مردم حسابی ذوق و سلیقه به خرج میدن.

برو دنبال آرزوهات، بیلی. چه هاروارد باشه، یا چیزای دیگه. مهم نیست پدرت چی می گه، یا چقدر داد و فریاد می ندازه. خودش یادش رفته یه زمانی آرزوی یکی دیگه بود...

بهترین خوشی ها توی زندگی، اونایی هستن که هیچ وقت انتظارشون رو نداریم.

رازها قدرتمندند و وقتی رازی رو به بقیه می گی، این قدرت کاهش پیدا می کنه، پس بهتره رازها رو پیش خودت نگه داری و به خوبی ازشون مراقبت کنی.

سلیا می گوید:<<تو نمی تونی جلوی چیزی رو بگیری، فقط می تونی برای اتفاقاتی که میفته، آماده باشی.>>

عشق، ناپایدار و دمدمی مزاجه. تو هیچ بازی نمیشه ازش به عنوان پایه محکم برای تصمیم گیری استفاده کرد.