بریدههای کتاب گلسا بنائی گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 67 نادیده گرفتنِ آنچه که دوست داری کار مشکلی است. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 71 نفرت یک انتخاب است.اما عشق این طور نیست. هیچ چیز به اندازه عشق از کنترل ما آدم ها خارج نیست. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 96 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 149 از دست دادن چیزی که اسمش را نبردی خیلی ساده تر از،از دست دادن چیزی است که آن قدر دوستش داشتی که آن را بر زبان راندی 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 167 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 225 من از او نمیترسم.از دوست داشتنِ او میترسم 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 225 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 231 هیچ کس بهتر از خود انسان نمی تواند آدم بکشد. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 249 یک تکه از وجود من رو با خودش نبرد.بلکه یک تکه از وجود خودش رو گذاشت 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 365 همه چیز در زندگی مثل قمار می مونه،عزیزم،حتی عشق. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 375 چرا که آدم هارا فقط یکبار از دست نمیدهی. با شنیدن آهنگی که تورا به یاد لبخند آنها می اندازد دوباره آنها را از دست می دهی. با گذشتن از کنار نشانه ای قدیمی.خندیدن به جوکی که اگر آن ها بودند به آنها می خندیدند.بارها و بارها آن ها را از دست می دهی. 0 14 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 382 دوست داشتنش رو شروع کردم اما هرگز نتونستم تمومش کنم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 389 موسیقی تنها همدمِ همیشگیِ او شد:) 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 417 حاضر بودم تظاهر کنم آدمِ دیگری هستم فقط برای اینکه تو را راضی کنم 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 453 اما اگر دوستت نداشتم همچیز خیلی ساده تر میشد 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 460 من از تنها بودن نمیترسم.من از تنها بودن بدونِ او میترسم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 494 اگر تصمیم بگیریم چیز هایی رو دوست داشته باشیم که هیچ وقت از دست نمیدیم، پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز رو دوست نداشتیم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 513 عشق های اول هر کدام به نحوی از دست میروند. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 131 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت می گذره و آخرش چیز های ساده رو از دست میدی،اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن؛ولی راستش هستن. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 284 صفحۀ 310 آدم ها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن،همیشه وقت دارن و لذت داشته هاشون رو نمی برن،حتی حرف هاشون رو هم به هم نمیگن و صبر میکنن.اما من فهمیدم که ما آدم ها واقعا وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم. 0 0
بریدههای کتاب گلسا بنائی گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 67 نادیده گرفتنِ آنچه که دوست داری کار مشکلی است. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 71 نفرت یک انتخاب است.اما عشق این طور نیست. هیچ چیز به اندازه عشق از کنترل ما آدم ها خارج نیست. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 96 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 149 از دست دادن چیزی که اسمش را نبردی خیلی ساده تر از،از دست دادن چیزی است که آن قدر دوستش داشتی که آن را بر زبان راندی 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 167 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 225 من از او نمیترسم.از دوست داشتنِ او میترسم 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 225 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 231 هیچ کس بهتر از خود انسان نمی تواند آدم بکشد. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 249 یک تکه از وجود من رو با خودش نبرد.بلکه یک تکه از وجود خودش رو گذاشت 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 365 همه چیز در زندگی مثل قمار می مونه،عزیزم،حتی عشق. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 375 چرا که آدم هارا فقط یکبار از دست نمیدهی. با شنیدن آهنگی که تورا به یاد لبخند آنها می اندازد دوباره آنها را از دست می دهی. با گذشتن از کنار نشانه ای قدیمی.خندیدن به جوکی که اگر آن ها بودند به آنها می خندیدند.بارها و بارها آن ها را از دست می دهی. 0 14 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 382 دوست داشتنش رو شروع کردم اما هرگز نتونستم تمومش کنم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 389 موسیقی تنها همدمِ همیشگیِ او شد:) 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 417 حاضر بودم تظاهر کنم آدمِ دیگری هستم فقط برای اینکه تو را راضی کنم 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 453 اما اگر دوستت نداشتم همچیز خیلی ساده تر میشد 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 460 من از تنها بودن نمیترسم.من از تنها بودن بدونِ او میترسم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 494 اگر تصمیم بگیریم چیز هایی رو دوست داشته باشیم که هیچ وقت از دست نمیدیم، پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز رو دوست نداشتیم. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 به امید دل بستم لان کالی 4.2 122 صفحۀ 513 عشق های اول هر کدام به نحوی از دست میروند. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 سم هستم، بفرمایید داستین تائو 3.4 131 صفحۀ 315 زندگی درست از کنارت می گذره و آخرش چیز های ساده رو از دست میدی،اون لحظه هایی که به نظرت مهم نیستن؛ولی راستش هستن. 0 0 گلسا بنائی 1404/2/5 هر دو در نهایت می میرند آدام سیلورا 4.1 284 صفحۀ 310 آدم ها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن،همیشه وقت دارن و لذت داشته هاشون رو نمی برن،حتی حرف هاشون رو هم به هم نمیگن و صبر میکنن.اما من فهمیدم که ما آدم ها واقعا وقتی برای منتظر شدن و تلف کردن نداریم. 0 0