بریدههای کتاب رجا رجا 5 روز پیش آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 203 همه سختگیریها و امرونهیها فقط مختص تولیدکنندگان داخلی بود و هیچ بازرس نفتی در برابر محصولات خارجی و نمایندگان فنی آنها جرئت چنین اظهار نظرهایی نداشت. 0 7 رجا 5 روز پیش آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 184 تکیه حداکثری به تولیدکنندگان داخلی، بیش از آنکه تصمیم مدیران صنعت نفت باشد، ناشی از تحریمهای جدید و همهجانبه آمریکایی و اروپایی در سال 86 و 87 بود که آثار آن به تدریج در حال ظاهر شدن بود. عملا امکان خرید از شرکتهای معتبر جهانی وجود نداشت. مدیران نفتی در چنین شرایطی، به ناچار از توقعات ایدهآل خود کمی پائین آمدند و به جای فلان پمپ اروپایی و بهمان کمپرسور آمریکایی، به محصولات داخلی هم فکر کردند! 0 7 رجا 1404/4/12 آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 147 سیاست اغلب شرکتهای خارجی همین بود. جان میدادند؛ اما علم و فناوری نمیدادند! 0 14 رجا 1404/2/17 پرواز شبانه آنتوان دو سنت اگزوپری 3.2 8 صفحۀ 19 - لورو در جوانی سروکاری با عشق و عاشقی داشتهای؟ - عشق و عاشقی، قربان، آخر... - خیال میکنم وقتش را نداشتهای... مثل خود من. - قربان، خیلی فرصتش را نکردهام. 0 12 رجا 1404/2/17 پرواز شبانه آنتوان دو سنت اگزوپری 3.2 8 صفحۀ 18 ...همیشه چیزهایی که زندگی را برای مردم شیرین میکند «برای وقتی که فرصت آن را داشته باشم» به تعویق افکنده بود. 0 18 رجا 1404/1/31 جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز کای برد 2.0 1 صفحۀ 279 حدس میزنم اگر اسرائیلیها ما را مستقیما وارد جنگ جهانی سوم کنند، باز هم به آنان فشار نمیآوریم. 1 16 رجا 1404/1/17 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 14 ما تحول ماشینی جدید را همچون لقمهای جویده به دهان گذاشتهایم. این است که متخصص و کارشناس نداریم و اگر هم داریم در چشم غربزدهی ما یک کارشناس فرنگی به هر صورت مرجع است و برای ما همان تعدادی تعمیر کننده کافی است. و به همین دلایل بوده است که در صنعت تنها به قندسازی و آهکپزی (سیمان) قناعت کردهایم و تا بخواهید به ظواهر فریبنده پرداختهایم. و چنین بوده است که اکنون تهران را داریم، این بیحیاترین شهر عالم را. و... 0 12 رجا 1404/1/17 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 47 ...کلاهم را از روی توده کلاهها برداشتم و راه افتادیم. تا به «لندرور» برسیم، دو سه بار نگاهی به کلاهم انداختم و به خودم گفتم: ـ نه. کلاهی را که پدران تو قاضی میکردند چنین مفلوک نبود و چنین عاریه نبود. تو میخواهی این را قاضی کنی که از بیگانگان عاریه کردهای. و اصلا کدام بیگانه؟ در اینجا بیگانه تویی و آن جوانک دکتر که چنان میغرید! و اینها صاحب خانهاند. تو با طیاره آنها به اینجا آمدهای و با «لندرور»شان جزیره را میگردی و تازه برای چه؟ برای این که شاید از دم جاروب تمدنی که با خود آوردهاند چیزی را از میان خس و خاشاک نجات دهی... 0 12 رجا 1404/1/6 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 12 خارک ... از دم جاروب بولدوزرهای بزرگ روفته میشد، از خانهها و نخل هایش گرفته که مزاحم فرودگاهها و باراندازها بودند تا بزهایش که دست و پا گیر شده بودند و حتی ساکنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه کاران هیچ کاره بودند، گیج و گول مانده بودند. نخلها را میانداختند و خانهها را خراب میکردند و صاحبان آن را به پولی راضی میکردند تا به جای آن همه، مهمانسرا بسازند یا خوابگاه یا زمین تنیس. و گرچه خبر خوشی نیست. 0 10 رجا 1404/1/4 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 6 وقد قیل انالدرةالیتیمه اخرجت من هناک... (ابوریحان بیرونی، ذیل الجماهر فی معرفة الجواهر) 0 6 رجا 1403/12/23 راه نیرنگ ویکتور استروفسکی 3.8 0 صفحۀ 126 بین ۶۰ تا ۶۵ درصد کل اطلاعات جمعآوریشده از وسایل ارتباطی عمومی -رادیو، روزنامهها و تلویزیون- است؛ حدود ۲۵ درصد آن از طریق ماهوارهها، تلکس، تلفن و ارتباطات رادیویی است؛ ۵ تا ۱۰ درصد از طریق رابطها (سرویس اطلاعاتی کشورهای دوست) به دست میآید؛ و بین ۲ تا ۴ درصد از عوامل انسانی (جاسوسها) حاصل میشود اما همین درصد کم از اطلاعات، بهترین بخش اطلاعات کسبشده است. 0 7 رجا 1403/12/20 مدیر مدرسه جلال آل احمد 3.8 154 صفحۀ 69 و چه وحشتی! میدیدم که این مردان آینده، در این کلاسها و امتحانها آنقدر خواهند ترسید و مغزها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسیه، اصلا آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره. آدم وقتی معلم است،متوجه این چیزها نیست، چون طرف مخاصم است. باید مدیر بود، یعنی کنار گود ایستاد و به این صفبندی هر روزه و هر ماهه معلم و شاگرد چشم دوخت تا دریافت که یک ورقه دیپلم یا لیسانس یعنی چه! یعنی تصدیق به اینکه صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرکش ترس است و ترس است و ترس. 0 14
بریدههای کتاب رجا رجا 5 روز پیش آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 203 همه سختگیریها و امرونهیها فقط مختص تولیدکنندگان داخلی بود و هیچ بازرس نفتی در برابر محصولات خارجی و نمایندگان فنی آنها جرئت چنین اظهار نظرهایی نداشت. 0 7 رجا 5 روز پیش آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 184 تکیه حداکثری به تولیدکنندگان داخلی، بیش از آنکه تصمیم مدیران صنعت نفت باشد، ناشی از تحریمهای جدید و همهجانبه آمریکایی و اروپایی در سال 86 و 87 بود که آثار آن به تدریج در حال ظاهر شدن بود. عملا امکان خرید از شرکتهای معتبر جهانی وجود نداشت. مدیران نفتی در چنین شرایطی، به ناچار از توقعات ایدهآل خود کمی پائین آمدند و به جای فلان پمپ اروپایی و بهمان کمپرسور آمریکایی، به محصولات داخلی هم فکر کردند! 0 7 رجا 1404/4/12 آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 5 صفحۀ 147 سیاست اغلب شرکتهای خارجی همین بود. جان میدادند؛ اما علم و فناوری نمیدادند! 0 14 رجا 1404/2/17 پرواز شبانه آنتوان دو سنت اگزوپری 3.2 8 صفحۀ 19 - لورو در جوانی سروکاری با عشق و عاشقی داشتهای؟ - عشق و عاشقی، قربان، آخر... - خیال میکنم وقتش را نداشتهای... مثل خود من. - قربان، خیلی فرصتش را نکردهام. 0 12 رجا 1404/2/17 پرواز شبانه آنتوان دو سنت اگزوپری 3.2 8 صفحۀ 18 ...همیشه چیزهایی که زندگی را برای مردم شیرین میکند «برای وقتی که فرصت آن را داشته باشم» به تعویق افکنده بود. 0 18 رجا 1404/1/31 جاسوس خوب: زندگی و مرگ رابرت ایمز کای برد 2.0 1 صفحۀ 279 حدس میزنم اگر اسرائیلیها ما را مستقیما وارد جنگ جهانی سوم کنند، باز هم به آنان فشار نمیآوریم. 1 16 رجا 1404/1/17 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 14 ما تحول ماشینی جدید را همچون لقمهای جویده به دهان گذاشتهایم. این است که متخصص و کارشناس نداریم و اگر هم داریم در چشم غربزدهی ما یک کارشناس فرنگی به هر صورت مرجع است و برای ما همان تعدادی تعمیر کننده کافی است. و به همین دلایل بوده است که در صنعت تنها به قندسازی و آهکپزی (سیمان) قناعت کردهایم و تا بخواهید به ظواهر فریبنده پرداختهایم. و چنین بوده است که اکنون تهران را داریم، این بیحیاترین شهر عالم را. و... 0 12 رجا 1404/1/17 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 47 ...کلاهم را از روی توده کلاهها برداشتم و راه افتادیم. تا به «لندرور» برسیم، دو سه بار نگاهی به کلاهم انداختم و به خودم گفتم: ـ نه. کلاهی را که پدران تو قاضی میکردند چنین مفلوک نبود و چنین عاریه نبود. تو میخواهی این را قاضی کنی که از بیگانگان عاریه کردهای. و اصلا کدام بیگانه؟ در اینجا بیگانه تویی و آن جوانک دکتر که چنان میغرید! و اینها صاحب خانهاند. تو با طیاره آنها به اینجا آمدهای و با «لندرور»شان جزیره را میگردی و تازه برای چه؟ برای این که شاید از دم جاروب تمدنی که با خود آوردهاند چیزی را از میان خس و خاشاک نجات دهی... 0 12 رجا 1404/1/6 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 12 خارک ... از دم جاروب بولدوزرهای بزرگ روفته میشد، از خانهها و نخل هایش گرفته که مزاحم فرودگاهها و باراندازها بودند تا بزهایش که دست و پا گیر شده بودند و حتی ساکنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه کاران هیچ کاره بودند، گیج و گول مانده بودند. نخلها را میانداختند و خانهها را خراب میکردند و صاحبان آن را به پولی راضی میکردند تا به جای آن همه، مهمانسرا بسازند یا خوابگاه یا زمین تنیس. و گرچه خبر خوشی نیست. 0 10 رجا 1404/1/4 جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس جلال آل احمد 3.8 1 صفحۀ 6 وقد قیل انالدرةالیتیمه اخرجت من هناک... (ابوریحان بیرونی، ذیل الجماهر فی معرفة الجواهر) 0 6 رجا 1403/12/23 راه نیرنگ ویکتور استروفسکی 3.8 0 صفحۀ 126 بین ۶۰ تا ۶۵ درصد کل اطلاعات جمعآوریشده از وسایل ارتباطی عمومی -رادیو، روزنامهها و تلویزیون- است؛ حدود ۲۵ درصد آن از طریق ماهوارهها، تلکس، تلفن و ارتباطات رادیویی است؛ ۵ تا ۱۰ درصد از طریق رابطها (سرویس اطلاعاتی کشورهای دوست) به دست میآید؛ و بین ۲ تا ۴ درصد از عوامل انسانی (جاسوسها) حاصل میشود اما همین درصد کم از اطلاعات، بهترین بخش اطلاعات کسبشده است. 0 7 رجا 1403/12/20 مدیر مدرسه جلال آل احمد 3.8 154 صفحۀ 69 و چه وحشتی! میدیدم که این مردان آینده، در این کلاسها و امتحانها آنقدر خواهند ترسید و مغزها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهند انداخت که وقتی دیپلمه بشوند یا لیسانسیه، اصلا آدم نوع جدیدی خواهند شد. آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره. آدم وقتی معلم است،متوجه این چیزها نیست، چون طرف مخاصم است. باید مدیر بود، یعنی کنار گود ایستاد و به این صفبندی هر روزه و هر ماهه معلم و شاگرد چشم دوخت تا دریافت که یک ورقه دیپلم یا لیسانس یعنی چه! یعنی تصدیق به اینکه صاحب این ورقه دوازده سال یا پانزده سال تمام و سالی چهار بار یا ده بار در فشار ترس قرار گرفته و قدرت محرکش ترس است و ترس است و ترس. 0 14