بریدهای از کتاب جزیره خارگ در یتیم خلیج فارس اثر جلال آل احمد
1404/1/6
صفحۀ 12
خارک ... از دم جاروب بولدوزرهای بزرگ روفته میشد، از خانهها و نخل هایش گرفته که مزاحم فرودگاهها و باراندازها بودند تا بزهایش که دست و پا گیر شده بودند و حتی ساکنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه کاران هیچ کاره بودند، گیج و گول مانده بودند. نخلها را میانداختند و خانهها را خراب میکردند و صاحبان آن را به پولی راضی میکردند تا به جای آن همه، مهمانسرا بسازند یا خوابگاه یا زمین تنیس. و گرچه خبر خوشی نیست.
خارک ... از دم جاروب بولدوزرهای بزرگ روفته میشد، از خانهها و نخل هایش گرفته که مزاحم فرودگاهها و باراندازها بودند تا بزهایش که دست و پا گیر شده بودند و حتی ساکنانش در چنان گرم بازار متخصصان و مهندسان و مقاطعه کاران هیچ کاره بودند، گیج و گول مانده بودند. نخلها را میانداختند و خانهها را خراب میکردند و صاحبان آن را به پولی راضی میکردند تا به جای آن همه، مهمانسرا بسازند یا خوابگاه یا زمین تنیس. و گرچه خبر خوشی نیست.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.