بریده کتابهای آیلین آیلین 1403/5/24 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 انگار اسیر دنیایی در گذشته بود ؛ خودش در اینجا ولی روحش جای دیگر سیر می کرد. 0 8 آیلین 1403/5/24 سقوط مرگبار: باران سیاه معین فرد 4.5 3 صفحۀ 2 《چرا فکر میکنی انشان ها دنیا رو نابود کردن ؟》 چون اسم انسان ها با نابودی پیوند خورده. انسان ها هر جا که برن با خودشون نابودی میبرن. همه چیز رو نابود کردن، فقط بدبختی و نابودی رو برای ما گذاشتن. 0 0 آیلین 1403/5/24 سقوط مرگبار: باران سیاه معین فرد 4.5 3 صفحۀ 30 الان چرا ما از بقیه حیوان ها بهتریم؟ طبیعت اینگونه انتخاب کرده و دست هیچکس نیست. 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 گفت:《بهت گفتم که امشب به راحتی تموم نمی شه. امیدوارم که به تلخی تموم نشه.》 0 1 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 نگاهش پر از حرف بود ولی من نمیتوانستم درک کنم. 0 1 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 این سرگذشت ما بود ساده ولی خشن.》 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 تلخ و تند شد در سکوتش خانه ای ساخت تا خودش را در ان زندانی کند. 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 شاید الان اینجا نشسته باشیم ولی شاید یک دقیقه دیگر هیچکدوم اینجا نباشیم. این دنیا برای کسی دلسوزی نمیکنه》 _ اینکه دلسوزی نمیکنه رو باور دارم 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سرنوشت ما در دو کلمه خلاصه می شود . مرگ یا زندگی! 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 گفت:زندگی بهم یاد داد که اینجا جای بزدل ها نیست. اون رحمی نداره و همه چیزت رو ازت میگیره. ایندفعه من میخواهم که روی دستش بزنم و نزارم از این یکی لذت ببره》 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 20 دوست داشتن چیزی جز وفاداری نیست. 0 1 آیلین 1403/5/19 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 کفتار هیچوقت شیر نمیشه ، حتی اگه شیری هم وجود نداشته باشه. 0 2 آیلین 1403/5/19 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سکوت از هر چیز بهتره 0 0 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ادم ها را تو موقعیت سخت میشه شناخت 0 1 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سرعت یورش ابرها در میدان جنگ برای تسخیر اسمان فزونی داشت. سیاهی و پنبه ای بودن انها، حاکی از دل پری بود که هر لحظه اماده سرازیر شدن بارشش بود. 0 1 آیلین 1403/5/17 کتابخانه نیمه شب 3.8 16 صفحۀ 2 نورا دوست داشت در جاهانی خالی از هر گونه شرارت و ظلم زندگی کند اما متاسفانه تمام دنیا ها یی که می توانست انتخاب کند پر از انسان بودند 0 1 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 هزاران فکر درون ذهنم طوفان به راه انداخته بود. 0 1 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 اسمان ارامش داشت اما ان ارامش قبل از طوفان بود 0 0 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ما اسیر دست اطرافمان هستیم و ان هم زنجیر کلفت به دورمان انداخته و هر کجا که میخواهد ، ما را میکشاند. 0 1 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ترس ما را درون چند حلبی و سنگ و چوب زندانی کرده بود و همین ترس قفسی دور فکرمان درست کرده بود که اجازه نمیداد افکار جدید وارد و افکار قدیمی خارج بشن 0 0
بریده کتابهای آیلین آیلین 1403/5/24 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 انگار اسیر دنیایی در گذشته بود ؛ خودش در اینجا ولی روحش جای دیگر سیر می کرد. 0 8 آیلین 1403/5/24 سقوط مرگبار: باران سیاه معین فرد 4.5 3 صفحۀ 2 《چرا فکر میکنی انشان ها دنیا رو نابود کردن ؟》 چون اسم انسان ها با نابودی پیوند خورده. انسان ها هر جا که برن با خودشون نابودی میبرن. همه چیز رو نابود کردن، فقط بدبختی و نابودی رو برای ما گذاشتن. 0 0 آیلین 1403/5/24 سقوط مرگبار: باران سیاه معین فرد 4.5 3 صفحۀ 30 الان چرا ما از بقیه حیوان ها بهتریم؟ طبیعت اینگونه انتخاب کرده و دست هیچکس نیست. 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 گفت:《بهت گفتم که امشب به راحتی تموم نمی شه. امیدوارم که به تلخی تموم نشه.》 0 1 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 نگاهش پر از حرف بود ولی من نمیتوانستم درک کنم. 0 1 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 این سرگذشت ما بود ساده ولی خشن.》 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 تلخ و تند شد در سکوتش خانه ای ساخت تا خودش را در ان زندانی کند. 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 شاید الان اینجا نشسته باشیم ولی شاید یک دقیقه دیگر هیچکدوم اینجا نباشیم. این دنیا برای کسی دلسوزی نمیکنه》 _ اینکه دلسوزی نمیکنه رو باور دارم 0 0 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سرنوشت ما در دو کلمه خلاصه می شود . مرگ یا زندگی! 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 گفت:زندگی بهم یاد داد که اینجا جای بزدل ها نیست. اون رحمی نداره و همه چیزت رو ازت میگیره. ایندفعه من میخواهم که روی دستش بزنم و نزارم از این یکی لذت ببره》 0 2 آیلین 1403/5/21 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 20 دوست داشتن چیزی جز وفاداری نیست. 0 1 آیلین 1403/5/19 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 کفتار هیچوقت شیر نمیشه ، حتی اگه شیری هم وجود نداشته باشه. 0 2 آیلین 1403/5/19 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سکوت از هر چیز بهتره 0 0 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ادم ها را تو موقعیت سخت میشه شناخت 0 1 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 سرعت یورش ابرها در میدان جنگ برای تسخیر اسمان فزونی داشت. سیاهی و پنبه ای بودن انها، حاکی از دل پری بود که هر لحظه اماده سرازیر شدن بارشش بود. 0 1 آیلین 1403/5/17 کتابخانه نیمه شب 3.8 16 صفحۀ 2 نورا دوست داشت در جاهانی خالی از هر گونه شرارت و ظلم زندگی کند اما متاسفانه تمام دنیا ها یی که می توانست انتخاب کند پر از انسان بودند 0 1 آیلین 1403/5/17 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 هزاران فکر درون ذهنم طوفان به راه انداخته بود. 0 1 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 اسمان ارامش داشت اما ان ارامش قبل از طوفان بود 0 0 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ما اسیر دست اطرافمان هستیم و ان هم زنجیر کلفت به دورمان انداخته و هر کجا که میخواهد ، ما را میکشاند. 0 1 آیلین 1403/5/16 جوینده جلد 1 امین فرد 4.3 7 صفحۀ 2 ترس ما را درون چند حلبی و سنگ و چوب زندانی کرده بود و همین ترس قفسی دور فکرمان درست کرده بود که اجازه نمیداد افکار جدید وارد و افکار قدیمی خارج بشن 0 0