بریدههای کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 55 به قول یک نفر نفرت همان عشق است، فقط مسیر را اشتباه رفته. - آنی شرلی. 0 9 Maryam 🌱 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 31 «گیلبرت! تا به حال متوجه شده ای چند نوع سکوت وجود دارد؟ سکوت جنگل... سکوت ساحل... مرغزار... شب... بعدازظهر تابستانی. و هر یک با دیگری تفاوت دارد، چرا که هر کدام از گونه ای متفاوت است و حال و هوای خاص خودش را دارد. مطمئنم اگر نابینا بودم و حتی نمی توانستم گرما و سرما را حس کنم، باز هم از نوع سکوت اطرافم می فهمیدم، کجایم.» 0 0 Maryam 🌱 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 190 «بین همه اتفاق های نامطمئن زندگی، ازدواج کردن از همه نامطمئن تر است.» 0 4 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 82 ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آن قدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری. 2 25 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/15 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 131 آدم فقط وقتی میتواند لذت واقعی نوشیدن آب را درک کند که از شدت تشنگی درحال هلاکت باشد. 0 30 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 130 به هر حال گاهی اوقات بهتر است دنیا را به حال خود بگذاریم و همانطور که هست، قبولش کنیم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 55 به قول یک نفر نفرت همان عشق است، فقط مسیر را اشتباه رفته. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 67 چیزی در وجودش بود که باعث میشد با خیال راحت، اسرارت را برایش فاش کنی. 0 37 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 70 تو آنقدر به او نزدیکی که خوب نمیتوانی درکش کنی. شاید غریبهای که چند قدم دورتر ایستاده، او را بهتر و واضحتر ببیند و درکش کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 82 ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آنقدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 129 هیچکس آنقدر پیر نیست که نتواند لباسی را که دوست دارد، بپوشد. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 131 این تصویر مرا یاد دورانی میاندازد که تصور میکردم... یعنی واقعاً اعتقاد داشتم که تار عنکبوتها، رومیزیهای پریهایند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 176 گیلبرت عزیز! هرگز اجازه نده ترس و واهمه در قلبت رخنه کند و تو را به اسارت بگیرد. بیا پر دل و جرأت و ماجراجویانه به راهمان ادامه بدهیم. بیا به زندگی و همه رهآوردهایش روی خوش نشان بدهیم، حتی اگر در میانهی راه با دشواری، حصبه و بچههای دوقلو مواجه شویم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 180 با خاطره نوشتن، روحم را تخلیه میکنم. ولی هنوز نتوانستم علت آتش گرفتن قلبم را بنویسم تا شاید کمی آرام شوم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 160 انسان همیشه میتواند اطرافش دیدنیها یا شنیدنیهای زیبایی را کشف کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 191 قبول کن که همیشه میخواهی مردم را از دام اشتباههایشان بیرون بیاوری در حالی که بعضی از آنها دلشان نمیخواهد خلاص شوند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 31 هیچ راهی برای کمک کردن به او وجود ندارد؛ چون نمیخواهد کسی کمکش کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 54 «به نظر شما بد گفتن از مردهها کار غلط... یا خطرناکی است؟» آنی گفت: نه، فقط... کمی بی انصافی است... مثل کتک زدن کسی که نمیتواند از خودش دفاع کند. 0 0 محسن محمودی 1403/5/30 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 20 گیلبرت! تا به حال متوجه شدهای چند نوع سکوت وجود دارد؟ سکوت جنگل... سکوت ساحل... مرغزار... شب... بعد از ظهر تابستانی. و هر یک با دیگری تفاوت دارد، چرا که هرکدام از گونهای متفاوت است و حال و هوای خاص خودش را دارد. مطمئنم اگر نابینا بودم و حتی نمیتوانستم گرما و سرما را حس کنم، باز هم از نوع سکوت اطرافم میفهمیدم، کجایم. 0 41 مبینا🌴 1403/12/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 101 او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی. 0 11
بریدههای کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 55 به قول یک نفر نفرت همان عشق است، فقط مسیر را اشتباه رفته. - آنی شرلی. 0 9 Maryam 🌱 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 31 «گیلبرت! تا به حال متوجه شده ای چند نوع سکوت وجود دارد؟ سکوت جنگل... سکوت ساحل... مرغزار... شب... بعدازظهر تابستانی. و هر یک با دیگری تفاوت دارد، چرا که هر کدام از گونه ای متفاوت است و حال و هوای خاص خودش را دارد. مطمئنم اگر نابینا بودم و حتی نمی توانستم گرما و سرما را حس کنم، باز هم از نوع سکوت اطرافم می فهمیدم، کجایم.» 0 0 Maryam 🌱 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 190 «بین همه اتفاق های نامطمئن زندگی، ازدواج کردن از همه نامطمئن تر است.» 0 4 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/11 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 82 ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آن قدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری. 2 25 𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪 1404/6/15 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 131 آدم فقط وقتی میتواند لذت واقعی نوشیدن آب را درک کند که از شدت تشنگی درحال هلاکت باشد. 0 30 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 130 به هر حال گاهی اوقات بهتر است دنیا را به حال خود بگذاریم و همانطور که هست، قبولش کنیم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 55 به قول یک نفر نفرت همان عشق است، فقط مسیر را اشتباه رفته. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 67 چیزی در وجودش بود که باعث میشد با خیال راحت، اسرارت را برایش فاش کنی. 0 37 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 70 تو آنقدر به او نزدیکی که خوب نمیتوانی درکش کنی. شاید غریبهای که چند قدم دورتر ایستاده، او را بهتر و واضحتر ببیند و درکش کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 82 ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آنقدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 129 هیچکس آنقدر پیر نیست که نتواند لباسی را که دوست دارد، بپوشد. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 131 این تصویر مرا یاد دورانی میاندازد که تصور میکردم... یعنی واقعاً اعتقاد داشتم که تار عنکبوتها، رومیزیهای پریهایند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 176 گیلبرت عزیز! هرگز اجازه نده ترس و واهمه در قلبت رخنه کند و تو را به اسارت بگیرد. بیا پر دل و جرأت و ماجراجویانه به راهمان ادامه بدهیم. بیا به زندگی و همه رهآوردهایش روی خوش نشان بدهیم، حتی اگر در میانهی راه با دشواری، حصبه و بچههای دوقلو مواجه شویم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 180 با خاطره نوشتن، روحم را تخلیه میکنم. ولی هنوز نتوانستم علت آتش گرفتن قلبم را بنویسم تا شاید کمی آرام شوم. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 160 انسان همیشه میتواند اطرافش دیدنیها یا شنیدنیهای زیبایی را کشف کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 191 قبول کن که همیشه میخواهی مردم را از دام اشتباههایشان بیرون بیاوری در حالی که بعضی از آنها دلشان نمیخواهد خلاص شوند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 31 هیچ راهی برای کمک کردن به او وجود ندارد؛ چون نمیخواهد کسی کمکش کند. 0 0 فاطمه دستیار 3 روز پیش آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 54 «به نظر شما بد گفتن از مردهها کار غلط... یا خطرناکی است؟» آنی گفت: نه، فقط... کمی بی انصافی است... مثل کتک زدن کسی که نمیتواند از خودش دفاع کند. 0 0 محسن محمودی 1403/5/30 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 20 گیلبرت! تا به حال متوجه شدهای چند نوع سکوت وجود دارد؟ سکوت جنگل... سکوت ساحل... مرغزار... شب... بعد از ظهر تابستانی. و هر یک با دیگری تفاوت دارد، چرا که هرکدام از گونهای متفاوت است و حال و هوای خاص خودش را دارد. مطمئنم اگر نابینا بودم و حتی نمیتوانستم گرما و سرما را حس کنم، باز هم از نوع سکوت اطرافم میفهمیدم، کجایم. 0 41 مبینا🌴 1403/12/10 آنی شرلی در ویندی پاپلرز جلد 4 لوسی مود مونتگمری 4.4 72 صفحۀ 101 او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی. 0 11