بریده‌ای از کتاب آنی شرلی در ویندی پاپلرز اثر لوسی مود مونتگمری

مبینا🌴

مبینا🌴

1403/12/10

بریدۀ کتاب

صفحۀ 101

او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی.

او همان طور که چشم هایش کم کم گرم می شدند، فکر کرد چه کیفی دارد که نیمه شب بیدار شوی و بعد از شنیدن صدای زوزه های اولین طوفان زمستانی، خودت را زیر پتویت مچاله کنی و دوباره به سرزمین خواب و رویا برگردی.

16

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.