بریده کتابهای مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنمحمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 96ابله خورهٔ کتاب ، خواننده همه چیز خوانی است که جمع کردن کتاب را با تحصیل دانش اشتباه میگیرد و دست آخر باور میکند که حوادث داستان با رخداد های جهان واقع یکی است.02محمد1402/10/08مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 53لویی استیونسن در جمله ای معروف می گوید « اگر از من بپرسید ، می گویم سفر نمیکنم که جایی بروم، سفر میکنم که فقط بروم. من برای سفر کردن سفر میکنم. مسئله مهم رفتن است».06معصومه توکلی1403/02/06مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 15زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد.537محمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 98آن ها( خوانندگان حریص و خورندگان کتاب) بی آنکه از مضمون کتاب بهره ای برند کلمات را میبلعند و متن را نه به تجربه ای عملی که به خواب و خیال برمیگردانند. خورهٔ کتاب, با وجود همه کتاب هایی که بلعیده است، همچنان ابله می ماند.012محمد1402/10/08مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 51بیشتر ما از سکوت می ترسیم چون در سکوت ممکن است مجبور شویم مشاهده کنیم، به حوادث گذشته فکر کنیم و به تأمل بنشینیم.02معصومه توکلی1403/02/06مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 27آگوستین میان خواندن آنچه غلط است و خواندن آنچه درست است تمایز قائل میشود. در نظر آگوستین، تجربهٔ خواندنِ مثلاً ویرژیل همان مسائل اساسی را با خود دارد که خواندن متون مقدس، و یکی از موضوعات مهم، میزان اهمیتی است که خواننده مجاز است به هر یک از این متون نسبت دهد. وی میگوید «من مجبور بودم سفرهای قهرمانی به نام آینیاس را به خاطر بسپارم، حال آنکه سرگردانیهای خود را از نظر دور میداشتم. آموخته بودم که بر مرگ دیدو، که خود را قربانی عشق کرده بود، زاری کنم، در حالی که من دور از تو، ای خدای من و ای همهٔ زندگانی من، میمُردم و قطرهای اشک بر وضع مصیبتبار خود نمیریختم».020محمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 96هر کس که بخواهد برخلاف طبیعت خویش جامه تقوا بپوشد و هنر و استعداد خود را در این تظاهر به کار برد ، نقایص خود را بهتر و بیشتر نشان میدهد.02
بریده کتابهای مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنمحمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 96ابله خورهٔ کتاب ، خواننده همه چیز خوانی است که جمع کردن کتاب را با تحصیل دانش اشتباه میگیرد و دست آخر باور میکند که حوادث داستان با رخداد های جهان واقع یکی است.02محمد1402/10/08مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 53لویی استیونسن در جمله ای معروف می گوید « اگر از من بپرسید ، می گویم سفر نمیکنم که جایی بروم، سفر میکنم که فقط بروم. من برای سفر کردن سفر میکنم. مسئله مهم رفتن است».06معصومه توکلی1403/02/06مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 15زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد.537محمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 98آن ها( خوانندگان حریص و خورندگان کتاب) بی آنکه از مضمون کتاب بهره ای برند کلمات را میبلعند و متن را نه به تجربه ای عملی که به خواب و خیال برمیگردانند. خورهٔ کتاب, با وجود همه کتاب هایی که بلعیده است، همچنان ابله می ماند.012محمد1402/10/08مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 51بیشتر ما از سکوت می ترسیم چون در سکوت ممکن است مجبور شویم مشاهده کنیم، به حوادث گذشته فکر کنیم و به تأمل بنشینیم.02معصومه توکلی1403/02/06مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 27آگوستین میان خواندن آنچه غلط است و خواندن آنچه درست است تمایز قائل میشود. در نظر آگوستین، تجربهٔ خواندنِ مثلاً ویرژیل همان مسائل اساسی را با خود دارد که خواندن متون مقدس، و یکی از موضوعات مهم، میزان اهمیتی است که خواننده مجاز است به هر یک از این متون نسبت دهد. وی میگوید «من مجبور بودم سفرهای قهرمانی به نام آینیاس را به خاطر بسپارم، حال آنکه سرگردانیهای خود را از نظر دور میداشتم. آموخته بودم که بر مرگ دیدو، که خود را قربانی عشق کرده بود، زاری کنم، در حالی که من دور از تو، ای خدای من و ای همهٔ زندگانی من، میمُردم و قطرهای اشک بر وضع مصیبتبار خود نمیریختم».020محمد1402/10/16مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندنآلبرتو منگوئل3.23صفحۀ 96هر کس که بخواهد برخلاف طبیعت خویش جامه تقوا بپوشد و هنر و استعداد خود را در این تظاهر به کار برد ، نقایص خود را بهتر و بیشتر نشان میدهد.02