بریده کتابهای مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 96 ابله خورهٔ کتاب ، خواننده همه چیز خوانی است که جمع کردن کتاب را با تحصیل دانش اشتباه میگیرد و دست آخر باور میکند که حوادث داستان با رخداد های جهان واقع یکی است. 0 4 محمد 1402/10/8 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 53 لویی استیونسن در جمله ای معروف می گوید « اگر از من بپرسید ، می گویم سفر نمیکنم که جایی بروم، سفر میکنم که فقط بروم. من برای سفر کردن سفر میکنم. مسئله مهم رفتن است». 0 6 معصومه توکلی 1403/2/6 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 15 زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد. 5 37 محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 98 آن ها( خوانندگان حریص و خورندگان کتاب) بی آنکه از مضمون کتاب بهره ای برند کلمات را میبلعند و متن را نه به تجربه ای عملی که به خواب و خیال برمیگردانند. خورهٔ کتاب, با وجود همه کتاب هایی که بلعیده است، همچنان ابله می ماند. 0 12 محمد برهان 1403/4/27 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 48 سیس نوتبوم، در مقدمه مجموعه جستارهای سفر خود با عنوان مهمان خانه آوارگان، از قول ابن عربی، "سیاح عرب قرن دوازدهم" (!)، میگوید حركت مبدأ وجود است ممکن نیست سکون جایی در آن داشته باشد، چراکه اگر وجود ساکن بود، به منشأ خود که عدم است باز میگشت. به همین دلیل است که سفرکردن نه در این جهان و نه در جهان پس از مرگ هرگز متوقف نمیشود». در نظر نوتبوم، ابن عربی که میداند معنی توقف کردن چیست حیات داشتن را با سفرکردن برابر میداند. 1 0 محمد 1402/10/8 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 51 بیشتر ما از سکوت می ترسیم چون در سکوت ممکن است مجبور شویم مشاهده کنیم، به حوادث گذشته فکر کنیم و به تأمل بنشینیم. 0 2 معصومه توکلی 1403/2/6 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 27 آگوستین میان خواندن آنچه غلط است و خواندن آنچه درست است تمایز قائل میشود. در نظر آگوستین، تجربهٔ خواندنِ مثلاً ویرژیل همان مسائل اساسی را با خود دارد که خواندن متون مقدس، و یکی از موضوعات مهم، میزان اهمیتی است که خواننده مجاز است به هر یک از این متون نسبت دهد. وی میگوید «من مجبور بودم سفرهای قهرمانی به نام آینیاس را به خاطر بسپارم، حال آنکه سرگردانیهای خود را از نظر دور میداشتم. آموخته بودم که بر مرگ دیدو، که خود را قربانی عشق کرده بود، زاری کنم، در حالی که من دور از تو، ای خدای من و ای همهٔ زندگانی من، میمُردم و قطرهای اشک بر وضع مصیبتبار خود نمیریختم». 0 20 محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 96 هر کس که بخواهد برخلاف طبیعت خویش جامه تقوا بپوشد و هنر و استعداد خود را در این تظاهر به کار برد ، نقایص خود را بهتر و بیشتر نشان میدهد. 0 2
بریده کتابهای مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 96 ابله خورهٔ کتاب ، خواننده همه چیز خوانی است که جمع کردن کتاب را با تحصیل دانش اشتباه میگیرد و دست آخر باور میکند که حوادث داستان با رخداد های جهان واقع یکی است. 0 4 محمد 1402/10/8 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 53 لویی استیونسن در جمله ای معروف می گوید « اگر از من بپرسید ، می گویم سفر نمیکنم که جایی بروم، سفر میکنم که فقط بروم. من برای سفر کردن سفر میکنم. مسئله مهم رفتن است». 0 6 معصومه توکلی 1403/2/6 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 15 زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد. 5 37 محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 98 آن ها( خوانندگان حریص و خورندگان کتاب) بی آنکه از مضمون کتاب بهره ای برند کلمات را میبلعند و متن را نه به تجربه ای عملی که به خواب و خیال برمیگردانند. خورهٔ کتاب, با وجود همه کتاب هایی که بلعیده است، همچنان ابله می ماند. 0 12 محمد برهان 1403/4/27 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 48 سیس نوتبوم، در مقدمه مجموعه جستارهای سفر خود با عنوان مهمان خانه آوارگان، از قول ابن عربی، "سیاح عرب قرن دوازدهم" (!)، میگوید حركت مبدأ وجود است ممکن نیست سکون جایی در آن داشته باشد، چراکه اگر وجود ساکن بود، به منشأ خود که عدم است باز میگشت. به همین دلیل است که سفرکردن نه در این جهان و نه در جهان پس از مرگ هرگز متوقف نمیشود». در نظر نوتبوم، ابن عربی که میداند معنی توقف کردن چیست حیات داشتن را با سفرکردن برابر میداند. 1 0 محمد 1402/10/8 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 51 بیشتر ما از سکوت می ترسیم چون در سکوت ممکن است مجبور شویم مشاهده کنیم، به حوادث گذشته فکر کنیم و به تأمل بنشینیم. 0 2 معصومه توکلی 1403/2/6 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 27 آگوستین میان خواندن آنچه غلط است و خواندن آنچه درست است تمایز قائل میشود. در نظر آگوستین، تجربهٔ خواندنِ مثلاً ویرژیل همان مسائل اساسی را با خود دارد که خواندن متون مقدس، و یکی از موضوعات مهم، میزان اهمیتی است که خواننده مجاز است به هر یک از این متون نسبت دهد. وی میگوید «من مجبور بودم سفرهای قهرمانی به نام آینیاس را به خاطر بسپارم، حال آنکه سرگردانیهای خود را از نظر دور میداشتم. آموخته بودم که بر مرگ دیدو، که خود را قربانی عشق کرده بود، زاری کنم، در حالی که من دور از تو، ای خدای من و ای همهٔ زندگانی من، میمُردم و قطرهای اشک بر وضع مصیبتبار خود نمیریختم». 0 20 محمد 1402/10/16 مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن آلبرتو منگوئل 3.1 5 صفحۀ 96 هر کس که بخواهد برخلاف طبیعت خویش جامه تقوا بپوشد و هنر و استعداد خود را در این تظاهر به کار برد ، نقایص خود را بهتر و بیشتر نشان میدهد. 0 2