بریده‌های کتاب ما شروعش می کنیم

کسانی که کینه در خود نگه می‌دارند ، تمایل به تلافی کردن دارند. خیلی از والدین این کار را می‌کنند. آن‌ها از کاری که همسرشان انجام می‌دهد یا چیزی که می‌بینند، خوش‌شان نمی‌آید ، در نتیجه، از کودک‌شان به عنوان یک اسلحه استفاده می‌کنند.

«خونه‌ی من یا تو؟» «خانه‌ی تو میخواهم در تختی باشم که بوی تو را می دهد.»

حتی هیولاها هم نمی‌توانند بدون آن‌که قلبی درون سینه‌شان بتپد، زنده بمانند. بالاخره ، جایی قلبی هست. شاید تاکنون کسی در زندگی‌اش به اون نگفته است از این که قلبش می‌زند، خوشحال است.

زاده شدن در بین یک گروه از افراد الزاماً آنها را به خانواده شما تبدیل نخواهد کرد

"ظاهرا حسادت تاریخ انقضا ندارد."

ممنونم که در حال حاضر،آرامش بخش‌ترین قسمت زندگی من هستی. ممنونم که هر بار راهم رو گم می‌کنم،فانوس دریایی میشی که بهش نیاز دارم،چه قصدت این باشه که به من بتابی،چه نباشه. من قدر دان تو هستم. دلم برات تنگ شده.

اگه ما یه چیزی رو به دست آوردیم دلیل نمیشه که فکر کنیم مستحق داشتنش هستیم...

ما آدمی هستیم. ما انسان هستیم و انسان‌ها گاهی اوقات ، ناامید کننده می‌شوند.

"وفاداری من مختص افرادی است که خوبی را به زندگی من اهدا میکنند، وفا داری من فقط مختص افرادی است که سعی دارند زندگی مرا از نو ساخته و مرا خوشحال کنند، فقط اینها هستند که زندگی من به انها اختصاص دارد..."

«اما هنوز حسم مثل توئه.نگرانم کارم دلم رو بزنه.چرا ازمون انتظار دارند یه چیزیو انتخاب کنیم که توش تلاش کنیم و موفق بشیم؟اگه من بخوام هر پنج سال یک بار،یه کار کاملا متفاوت انجام بدم،چی میشه؟»

وقتی جوان‌تر هستیم،بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیریم و وقتی کسانی که باید دوستمان داشته باشند،در تمام آن سال‌ها به ما می‌گویند هیچ چیز نیستیم،کم کم باور می‌کنی و به تدریج به هیچ بدل می‌شویم.

می‌خواهم با نهایت تلاشم ادامه بدهم و این تنها کاری است که می‌توانم بکنم. شاید تمام تصمیم هایم درست یا در چهارچوب زمانی مناسبی نبوده است اما این حقیقت که من شجاعت آن را یافته‌ام اصلاً تصمیمی بگیرم،موضوعی است که می‌خواهم تمرکزم را روی آن حفظ کنم.

خنده دار است به محض اینکه برای اولین بار عشق را حس می کنی،ناگهان تمایل شدیدی به ابراز آن در تو پیدا میشود.گویی کلمات درست در وسط سینه ام شکل می گرفتند.

این‌که از کسی برای رفتاری که با خودم داشته است، تنفر داشته باشم، یک موضوع است ، و خشمگین شدن از بدرفتاری فردی با انسانی که بیش از هر کسی در این دنیا تحسینش میکنم ، موضوه کاملا متفاوتی است.

گاهی اوقات، دشوارترین تصمیم‌هایی که یک فرد می‌گیرد، به احتمال زیاد به بهترین نتیجه منجر می‌شود.

بسیاری از مردم به اشتباه تصور می‌کنند کافی است به افراد در هم شکسته و ناامید عشق ورزید تا آنها بتوانند خود را ترمیم و اصلاح کنند اما مشکل این است که نه تنها به او کمک نمی‌کنند بلکه در نهایت خودشان نیز دچار همان وضعیت خواهند شد