بریده‌ کتاب‌های درباره زندگی و جهان ویرجینیا وولف

درباره زندگی و جهان ویرجینیا وولف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 76

در گروه بلو مزبری تمایلات هم جنس بازانه و روابط نامشروع پیش و پس از ازدواج رایج بود. و اکثر مردم انگلستان، در سه دهه ی آغاز سده ی بیستم، هنوز این نحوه ی معاشرت و رفتار را نمی پذیرفتند. سر انجام ونسا و ویرجینیا وولف، با دو نفر نفر از مردان بلو مزبری، یعنی کلایو بل و لئونارد وولف ازدواج کردند، اما هیچ یک به ازدواج و تعهدات خانوادگی شان پایبند نماندند. ونسا، مدتی پس از ازدواج، با راجر فرای و پس از آن با دانکن گرانت وارد روابط نامشروع شد. کلایو بل هم کلکسیونی از رابطه های بی بند و بار جمع کرد. ویرجینیا وولف هم که گرفتار کشمکش های هم جنس بازانه اش بود و صرفاً به عنوان یک دوست در کنار لئونارد وولف زندگی می کرد سرانجام، در آستانه ی یکی از هجوم های ویرانگر جنون، در 1941 خودکشی کرد و مرد. لئونارد وولف، شوهر ویرجینیا وولف، سوسیال_دموکرات یهودی بود که مدت ها کارمند ارشد و قاضی و پلیس رژیم استعمارگر انگلستان در سیلان بود و در مقام ((یک رئیس دادگاه و پلیس)) آدم هایی را به چوبه ی دار سپرد و از منافع امپراطوری استعمارگر انگلستان در میان مردم محروم و زیر سلطه ی سیلان دفاع کرد و اغراض دولت انگلستان را پیش برد.

1

درباره زندگی و جهان ویرجینیا وولف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 36

اصلی ترین مؤلفه های پسارئالیسم کلاسیک(چکیده ی کتاب) : 1-ظهور و گسترش پسارئالیسم کلاسیک در آغاز سده ی بیستم، نتیجه و محصول مستقیم بحران ناشی از به تمامیت رسیدن مدرنیته و در پی آن، سیطره ی پسامدرنیسم و اندیشه ی پسامدرن است. 2-پسارئالیسم کلاسیک، اولینِ ظهورِ عقل گریزی پسامدرن است. عقل گریزی پسامدرن، نتیجه ی کم فروغی مفرط عقلانیت مدرن است. 3-پسارئالیسم کلاسیک، اولین مظهر تزلزل و فروپاشی سوژه ی مدرن در قلمرو داستان است. 4-ارائه درکی متفاوت از درک مرسوم رئالیستی از زمان و تکیه بر جریان سیال ذهن 5-تأکید بر تجزیه و تحلیل ((روانی)) و واکاوی نفسانیات درونی شخصیت های داستان 6-زمان به شدت ذهنی می شود. ظهور زمان در داستان تابع سیستمی خطی(سیر از گذشته به آینده) نیست و به تبع درونیات شخصیت های داستانی و احوالات روحی و جریان تداعی های ذهنی آنان دچار نوعی بی نظمی می شود. 7-اثار داستانی پسارئالیستی کلاسیک پی رنگ های آشفته و غیر منسجم و ضعیف دارند. 8-شخصیت های داستانی در آثار پسارئالیستی کلاسیک، کیفیتی گنگ و شبح گونه دارند. 9-در پسارئالیسم کلاسیک، مفهوم رئالیستی ((علت-معلول)) در داستان دچار تزلزل می شود. 10-در آثار پسارئالیستی کلاسیک، نوعی فضای بحران و انحطاط سیطره دارد. 11-استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن و نیز تأکید خاص بر ارائه ی تجزیه و تحلیل نفسانی و بازگویی درونیات شخصیت های داستانی ردو مؤلفه اصلی و بنیادین داستان های پسارئالیستی کلاسیک هست.

0

درباره زندگی و جهان ویرجینیا وولف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 17

ویژگی های اصلیِ ادبیات تفصیلی (چکیده ی کتاب) : 1-از سده ی چهاردهم میلادی ظهور می کند و در سده ی هجدهم میلادی با ظهور رمان به اوج می رسد. 2-در ادبیات داستانی مدرن، صورت اومانیستی بشر در اثر ظاهر می شود. 3-منِ فردی مدرن در چارچوب نوعی نظام علّی-معلولی که در فلسفه ی اومانیست تعریف شده است، با حوادث و ماجراها مواجه می شود. 4-ادبیات داستانی مدرن، شش عنصر ساختاری دارد که در تعامل با یکدیگر هستند:شخصیت، حادثه، نظام علت و معلول فلسفی مدرن، زمان، مکان و قصه 5-به لحاظ فنی، شاید بتوان رمان ها را از نظر توجه به عنصر حادثه یا عنصر شخصیت یا برجسته بودنِ نقش قصه، به گونه هایی تقسیم کرد اما به هر حال و نوعاً منِ فردی مدرن است که عنصر کانونیِ رمان و داستان کوتاه را تشکیل می دهد. 6-رمان و ویژگی های آن. رمان مبتنی بر تعریفی از نظام علت-معلول است که از دل فلسفه ی اومانیستی و عمدتاً گرایشِ تجربی - حسی آن بیرون آمده است. 7-رمان از زمان ظهور در اوایل سده ی 18 تا امروز، مقاطع و مراحلِ مختلفی را طی کرده است و در قالبِ رویکرد ها و مکتب های ادبی مختلف پدیدار شده است.

0

درباره زندگی و جهان ویرجینیا وولف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 84

ویژگی های آثار داستانی ویرجینیا وولف (چکیده ی کتاب) 1-یکی از داستان نویسان پسارئالیسم کلاسیک بود که تا حدی تحت تأثیر جیمز جویس بود ولی سبک شخصی خاص خودش را داشت. 2-از تکنیک جریان سیال ذهن استفاده ی زیادی می کند. 3-در آثار داستانی خود، جریان مرسوم خطی زمان را می شکند. 4-وولف به طور خاص به ناخودآگاهی و زوایای پنهان و تاریک شخصیت و تمرکز بر آن ها علاقه دارد. 5-حضور خاطرات و تجربه های گذشته و بازخوانی و مرور و ارجاع مکرر به آن ها، از ویژگی های شخصیت ویرجینیا وولف است که در آثار داستانی اش نیز ظاهر شده است. 6-آثار داستانی ویرجینیا وولف، از پی رنگ های نیرومندی برخوردار نیستند. 7-در جهان داستانی وولف، شخصیت پردازی های دقیق، موشکافانه، و جزئی رئالیستی نقش و جایگاه چندانی ندارند و در بررسی شخصیت ها بیشتر با شبحی کم رنگ رو به رو هستیم که حول کمپلکس هایی از تداعی ها و گفت و گو های درونی پدیدار شده اند. 8-یکی از نقاط قوت داستان های وولف،نثر غنایی آن هاست. 9-وولف زنی پریشان حال، افسرده و آلوده به انحرافات اخلاقی بود. این پریشانی و افسردگی در داستان های او نیز حضور پررنگ دارند. 10-پریشانی و گسستگی داستان های وولف و شخصیت های آن، از وجهی دیگر ناظر به بحران و پریشانی سوژه ی نفسانی مدرن و تزلزل بنیادین آن است، تزلزلی که سوژه ی مدرن را در آستانه ی فروپاشی و تجزیه ی کامل قرار داده بود و وولف، جویس و کافکا هر یک به نحوی از این وضعیت سخن می گفتند.

1