بریدههای کتاب جایی که خیابان ها نام داشت سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 45 0 2 نسیم 1403/3/28 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 حانیه وحیدزاده 1402/9/17 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 0 حانیه وحیدزاده 1402/9/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 197 وقتی تعداد کسانی که امید دارند از تعداد کسانی که از ناامیدی پرشده اند بیشتر بشود، عدالت خواهد آمد. 0 0 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 166 0 2 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 256 «در نهایت همهٔ ما جز مخلوقات بشری نیستیم که به یک شکل میخندیم و دنیا روزی خواهد فهمید که ما فقط خواستیم مثل ملتی آزاد زندگی کنیم؛ ملتی که امید و کرامت و هدف دارد. این همه چیز است.» 0 6 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 «اگر فقط یک آرزو داشته باشم حیات، این است که قبل آن که بمیرم یک بار دیگر خاک خانهام را لمس کنم حیات. هیچ چیز مهمتر از این نیست! هر چقدر ریشههایت عمیقتر باشد، ساقهات بلندتر و قویتر خواهد بود اما اگر ریشههایت را از ته قطع کنند، تو رو به پژمردگی و خشکی میروی. تمام خواستهام این است که روی زمین خودم بمیرم نه توی خانهٔ دخترم، بلکه توی خانهٔ خودم. » 1 33 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 3 زینب هادی 1404/5/15 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 25 0 0 زینب هادی 1404/5/15 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 27 از دست دادن زمینمان او را از درون فروریخته بود و ما ابزاری نمییافتیم که بتواند در بازسازی ویرانی به ما کمک کند. او سعی کرده بود همه چیز را درون خودش بریزد؛ چون هیچ وقت مانند گذشته حرف نزد، نخندید و داستان نگفت. 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 38 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 53 میخواستم چشمهایش را از کاسه در بیاورم وقتی تصور میکردم که توی آشپزخانه من آشپزی میکند و از پنجره من بیرون را تماشا میکند و از اجاق و کابینتهای من استفاده میکند. 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 53 میخواستم گریه کنم ولی نمیتوانستم به آنها اجازه بدهم بر اندوه ما شادی کنند 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 49 «ازشان متنفرم.» بیبی زینب ابروهایش را درهم کشید: «ما عربها میگوییم زخمی که به داخل خونریزی کند خطرش بیشتر است. پس من متنفر نیستم حیات. تنفر زمینم را بهم برنمیگرداند.» 0 1 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 56 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 57 0 0 زینب هادی 1404/5/22 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 0
بریدههای کتاب جایی که خیابان ها نام داشت سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 45 0 2 نسیم 1403/3/28 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 حانیه وحیدزاده 1402/9/17 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 0 حانیه وحیدزاده 1402/9/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 197 وقتی تعداد کسانی که امید دارند از تعداد کسانی که از ناامیدی پرشده اند بیشتر بشود، عدالت خواهد آمد. 0 0 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 166 0 2 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 256 «در نهایت همهٔ ما جز مخلوقات بشری نیستیم که به یک شکل میخندیم و دنیا روزی خواهد فهمید که ما فقط خواستیم مثل ملتی آزاد زندگی کنیم؛ ملتی که امید و کرامت و هدف دارد. این همه چیز است.» 0 6 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 «اگر فقط یک آرزو داشته باشم حیات، این است که قبل آن که بمیرم یک بار دیگر خاک خانهام را لمس کنم حیات. هیچ چیز مهمتر از این نیست! هر چقدر ریشههایت عمیقتر باشد، ساقهات بلندتر و قویتر خواهد بود اما اگر ریشههایت را از ته قطع کنند، تو رو به پژمردگی و خشکی میروی. تمام خواستهام این است که روی زمین خودم بمیرم نه توی خانهٔ دخترم، بلکه توی خانهٔ خودم. » 1 33 سارا حسینی 1403/1/18 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 3 زینب هادی 1404/5/15 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 25 0 0 زینب هادی 1404/5/15 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 27 از دست دادن زمینمان او را از درون فروریخته بود و ما ابزاری نمییافتیم که بتواند در بازسازی ویرانی به ما کمک کند. او سعی کرده بود همه چیز را درون خودش بریزد؛ چون هیچ وقت مانند گذشته حرف نزد، نخندید و داستان نگفت. 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 38 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 53 میخواستم چشمهایش را از کاسه در بیاورم وقتی تصور میکردم که توی آشپزخانه من آشپزی میکند و از پنجره من بیرون را تماشا میکند و از اجاق و کابینتهای من استفاده میکند. 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 53 میخواستم گریه کنم ولی نمیتوانستم به آنها اجازه بدهم بر اندوه ما شادی کنند 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 49 «ازشان متنفرم.» بیبی زینب ابروهایش را درهم کشید: «ما عربها میگوییم زخمی که به داخل خونریزی کند خطرش بیشتر است. پس من متنفر نیستم حیات. تنفر زمینم را بهم برنمیگرداند.» 0 1 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 55 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 56 0 0 زینب هادی 1404/5/16 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 57 0 0 زینب هادی 1404/5/22 جایی که خیابان ها نام داشت رنده عبدالفتاح 3.7 16 صفحۀ 138 0 0