صفحۀ اصلی
گشت‌وگذار

بریده‌های کتاب بند دیوان

_

_

1403/11/2

بند دیوان
بند دیوان
بهزاد قدیمی

3.8

8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 65

نشئه در خیالاتْ چنان غرق می‌شد که خاطراتش را دوباره زندگی می‌کرد.

0

2

هستی

هستی

1403/2/31

بند دیوان
بند دیوان
بهزاد قدیمی

3.8

8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 67

می‌توانی مجذوبم باشی،می توانی تمام شب را برایم شعر بگویی، می‌توانم سیم مشاعرت را به نازترین آواها بنوازم، آهنگین ترین کلمات از گلویت جاری شوند، اما سودای داشتن مرا نداشته باش.

0

24

ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ

ℱ𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ

1403/3/28

بند دیوان
بند دیوان
بهزاد قدیمی

3.8

8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

-تقدیم به خودمان که ما بسیـاریم

0

0

آیلار

آیلار

1404/1/9

بند دیوان
بند دیوان
بهزاد قدیمی

3.8

8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 68

شاید نورهای صبح، نوزادانی هستند که در کودکی مرده باشند، آمده اند قدر زندگی به ما بگویند.

0

1

هستی

هستی

1403/2/29

بند دیوان
بند دیوان
بهزاد قدیمی

3.8

8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 11

با او ترس بیگانه نبود،با ترس زیسته بود،خفته بود،برخاسته بود و هر آن کنارش بود.

0

18