بریده‌های کتاب مسئله اسپینوزا

نمی‌توانم تصور کنم که از خاک ریاکاری، آرامش جوانه بزند.

کسی که واقعا عاشق خداست نباید انتظار داشته باشد که خدا هم عاشق او باشد!

خدا درباره‌ی اینکه چگونه او را میستاییم یا حتی اگر او را میستاییم، هیچ خواسته و آرزویی ندارد. پس ژاکوب به من اجازه بده تا خدا را به روش خودم دوست بدارم و به او عشق بورزم.

وقتی کسی میمیرد، ما بیشتر وقتها به دنبال چیزی یا کسی هستیم که سرزنشش کنیم.

تنها کسی آزاد است که با آرامش خاطر تحت لوای عقل زندگی کند.

ما بیشتر وقت‌ها چیزهایی را باور داریم که معنایی ندارند.

نمی‌دانم آیا تاکنون توانستی در جایی در خانه باشی، چون خانه مکان نیست... حالتی ذهنی است.

جنبه تیره و تار تحسین، حسادتی است که با نارضایتی از معمولی بودن خود شخص آمیخته است.

اطاعت کورکورانه بدون هیچ پرسشی، بیماری است.

وقتی کسی می‌میرد، ما بیشتر وقت‌ها به دنبال چیزی یا کسی هستیم که سرزنشش کنیم.

تو دنیا را خواهی جُست و جامعه‌ای غیرخرافاتی نخواهی یافت. مادامی که جهل و غفلت وجود دارد، پیروی از خرافات هم وجود دارد.

لحظه‌ای احساس گناه کردم. سپس به خود یادآور شدم که من هم انسانم و انسان‌ها ذاتاً به بی توجهیِ دفاعی گرایش دارند.

دقیقا. به عبارت دیگر مهم نیست که چه چیزی با باور داری یا می‌گویی که باور داری، مهم است که چگونه زندگی می‌کنی.

بیشتر آنچه رهبران مذهبی انجام می‌دهند، ارتباط اندکی با خدا دارد.

مقامات مذهبی، از همه رنگش، می‌خواهند مانع رشد توانایی‌ها و استعدادهای عقلانی شوند.

من معتقد نیستم که پرسیدن، بیماری باشد. اطاعت کورکورانه بدون هیچ پرسشی، بیماری است‌.

افسوس! اگر همه‌ی انسانها خردمند بودند و حسن نیت بیشتری داشتند، دنیا بهشت بود، اکنون بیشتر جهنم است.