بریده کتابهای از من نخواهید لبخند بزنم فاطمه قاسمی 1402/12/19 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 17 _ نمیدانم چطور او و پدرم از زندگی با هم ناراضیاند. سوال های احمقانهشان که درست مثل هم است. 1 25 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 11 اصلاً راستش فکر میکنم تا قبل از این، دیکتهی کلمهی طلاق را بلد نبودم، چون نوشتهاش را ندیده بودم. مطمئنم تا حالا توی لیست کلمههای دیکتهی مدرسه نبوده. حالا که فکر میکنم مرگ هم توی لیست نبوده. لابد دیکتهی کلمههای ناراحتکننده را آدم باید خودش یاد بگیرد. 0 33 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 6 هروقت که ناراحتید باید سر مادرتان داد بزنید. اصلاً آنها خودشان این انتظار را از شما دارند. این بخشی از شغل مادر بودن است. 4 15 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 7 به نظرتون سَگَک احمقانهترین کلمهی دنیا نیست؟ 4 29 فاطمه قاسمی 1402/12/19 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 11 طلاق مثل این است که پدر و مادرت جلوی چشمت دوچرخهی صفر کیلومترت را با ماشین زیر بگیرند.یعنی میبینی که چه اتفاقی دارد میافتد، اما ماشین دیگر راه افتاده و هیچ کاری نمیتوانی بکنی. داد میزنی: "وایسید! وایسید!" اما هیچ کس صدایت را نمیشنود. بنابراین همان طور سر جایت میایستی و تماشا میکنی که چطور چرخ های ماشین دوچرخهات را مثل لواشک له میکند. یک احساس وحشتناک توی دلت پخش میشود، انگار که بخواهی بالا بیاوری یا از حال بروی یا همچین چیزی. گریه میکنی ولی کمکی به حالت نمیکند.پدر و مادرت میگویند متاسفند اما آنهم کمکی به حالت نمیکند. هیچ چیز کمکی نمیکند. دوچرخه تکهتکه شده و دیگر هیچوقت مثل روز اولش نمیشود. طلاق این است. 0 4
بریده کتابهای از من نخواهید لبخند بزنم فاطمه قاسمی 1402/12/19 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 17 _ نمیدانم چطور او و پدرم از زندگی با هم ناراضیاند. سوال های احمقانهشان که درست مثل هم است. 1 25 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 11 اصلاً راستش فکر میکنم تا قبل از این، دیکتهی کلمهی طلاق را بلد نبودم، چون نوشتهاش را ندیده بودم. مطمئنم تا حالا توی لیست کلمههای دیکتهی مدرسه نبوده. حالا که فکر میکنم مرگ هم توی لیست نبوده. لابد دیکتهی کلمههای ناراحتکننده را آدم باید خودش یاد بگیرد. 0 33 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 6 هروقت که ناراحتید باید سر مادرتان داد بزنید. اصلاً آنها خودشان این انتظار را از شما دارند. این بخشی از شغل مادر بودن است. 4 15 معصومه توکلی 1402/9/12 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 7 به نظرتون سَگَک احمقانهترین کلمهی دنیا نیست؟ 4 29 فاطمه قاسمی 1402/12/19 از من نخواهید لبخند بزنم باربارا پارک 4.2 6 صفحۀ 11 طلاق مثل این است که پدر و مادرت جلوی چشمت دوچرخهی صفر کیلومترت را با ماشین زیر بگیرند.یعنی میبینی که چه اتفاقی دارد میافتد، اما ماشین دیگر راه افتاده و هیچ کاری نمیتوانی بکنی. داد میزنی: "وایسید! وایسید!" اما هیچ کس صدایت را نمیشنود. بنابراین همان طور سر جایت میایستی و تماشا میکنی که چطور چرخ های ماشین دوچرخهات را مثل لواشک له میکند. یک احساس وحشتناک توی دلت پخش میشود، انگار که بخواهی بالا بیاوری یا از حال بروی یا همچین چیزی. گریه میکنی ولی کمکی به حالت نمیکند.پدر و مادرت میگویند متاسفند اما آنهم کمکی به حالت نمیکند. هیچ چیز کمکی نمیکند. دوچرخه تکهتکه شده و دیگر هیچوقت مثل روز اولش نمیشود. طلاق این است. 0 4