بریدههای کتاب نامه ای به یک دوست قدیمی محمد 1403/8/4 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 26 مرگ است آن که در تو نفس می کشد. زنهار! خاک عرصاتِ حضور آسمانی توست... 0 1 فاطمه بیکوردی 1403/3/29 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 13 لحظهها در عکسها نابود میشوند و تو هم از آن روز که این حقیقت را دریافتی، دیگر عکسهایت را جمع نکردی. 0 5 فاطمه فاء 1404/3/2 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 15 0 2 ♡alireza 1404/2/4 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 30 ای خاک نشین! در جست و جوی جاودانگی سرگردانی بس است؛ او همان جاست که تو هرگز باور نمی داری... در مرگ ! باور کن. 0 4 Amirhossein Modares 1404/6/2 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 22 میدانم که تو از من سالها فاصله گرفتهای. میدانم که دیگر نمیتوان سر در بغل تو پنهان کرد و گریست. میدانم که دیگر اجازه نمیدهی که دلت تنگ شود. میدانم که دیگر وقت سحر در کوچههای زیر آسمان قدم نمیزنی. میدانم که دیگر رازی برایت باقی نمانده است و آسمانت آن همه کوچک است که میتوان با یک آپولو تا انتهایش رفت. میدانم... میدانم. 0 1 فاطمه بیکوردی 1403/3/29 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 28 ای خاک نشین! در جست و جوی جاودانگی سرگردانی بس است؛ آن همان جاست که تو هرگز باور نمیداری... در مرگ... باور کن! 4 10 شایان شیروانی 1403/6/20 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 26 زنهار! خاکْ عرصاتِ حضور آسمانی توست و تو بازخواهی گشت به همان ستارهای که از آن آمدهای. ای خاک نشین! 0 4
بریدههای کتاب نامه ای به یک دوست قدیمی محمد 1403/8/4 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 26 مرگ است آن که در تو نفس می کشد. زنهار! خاک عرصاتِ حضور آسمانی توست... 0 1 فاطمه بیکوردی 1403/3/29 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 13 لحظهها در عکسها نابود میشوند و تو هم از آن روز که این حقیقت را دریافتی، دیگر عکسهایت را جمع نکردی. 0 5 فاطمه فاء 1404/3/2 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 15 0 2 ♡alireza 1404/2/4 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 30 ای خاک نشین! در جست و جوی جاودانگی سرگردانی بس است؛ او همان جاست که تو هرگز باور نمی داری... در مرگ ! باور کن. 0 4 Amirhossein Modares 1404/6/2 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 22 میدانم که تو از من سالها فاصله گرفتهای. میدانم که دیگر نمیتوان سر در بغل تو پنهان کرد و گریست. میدانم که دیگر اجازه نمیدهی که دلت تنگ شود. میدانم که دیگر وقت سحر در کوچههای زیر آسمان قدم نمیزنی. میدانم که دیگر رازی برایت باقی نمانده است و آسمانت آن همه کوچک است که میتوان با یک آپولو تا انتهایش رفت. میدانم... میدانم. 0 1 فاطمه بیکوردی 1403/3/29 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 28 ای خاک نشین! در جست و جوی جاودانگی سرگردانی بس است؛ آن همان جاست که تو هرگز باور نمیداری... در مرگ... باور کن! 4 10 شایان شیروانی 1403/6/20 نامه ای به یک دوست قدیمی سید مرتضی آوینی 4.2 15 صفحۀ 26 زنهار! خاکْ عرصاتِ حضور آسمانی توست و تو بازخواهی گشت به همان ستارهای که از آن آمدهای. ای خاک نشین! 0 4