بریده‌های کتاب صنعت اینفلوئنسری (تلاش برای کسب اعتبار در رسانه های اجتماعی)

فشارهای داخلی و خارجی که در گذر زمان به صنعت وارد شده، ضمن تغییر قواعد بازی، منجر به این شده که محتوا جای ارزش‌ها را بگیرد.

افزایش نابرابری در توزیع درآمد و کمبود فرصت برای مشاغل طبقه متوسط، باعث ایجاد نوعی موج هجوم به فروش در رسانه‌ها شده است و به عبارت دیگر، درحال تبدیل کردن همه‌چیز به ابزاری برای کسب درآمد است.

شما هر چقدر هنگام مواجه شدن با یک کاربر در رسانه اجتماعی تعداد دنبال‌کننده بالاتر یا تعداد بازتوییت‌های بیشتری را مشاهده کنید، تصور می‌کنید که شخص مهمی است؛ درحالی که همیشه چنین نیست‌.

مکانیسم فنی رسانه‌های اجتماعی ارزش‌های محل تولید آن‌ها را نشان می‌دهند: یعنی فرهنگی که منافع تجاری بر آن حاکم است.

صنعت اینفلوئنسری فاقد قوانین و مقرراتی است که روابط بازیگران آن را تنظیم کند و بازارهای آن کاملا باز هستند و پلتفرم‌ها نمی‌توانند بدانند که آیا یک پست اصلا حمایت مالی می‌شود یا خیر! زیرا تراکنش‌ها عمدتا خارج از پلتفرم انجام می‌شوند.

تیلور لورنز در نیویورک‌تایمز نیز در مقاله‌ای نوشت که اینفلوئنسرها به جایی رسیده‌اند که حتی اختیار تصمیم‌گیری خوراک و پوشاک خود را به صاحبان برندها می‌فروشند.

همه فکر می‌کنند که فلان اینفلوئنسر تا چه اندازه اصیل است و محتوای معتبری تولید می‌کند، حال آنکه بسیاری از دنبال‌کنندگان نمی‌دانند که اینفلوئنسر برای افزایش فروش محصولی که تبلیغ می‌کند و کمیسیونی که می‌خواهد بگیرد، چقدر برنامه‌ریزی استراتژیک می‌کند و از واقعیت خود دور می‌شود.

هنگامی که شرکت‌های بزرگ برند و اینفلوئنسرها متوجه شدند که آنها نیز نوعی کالا و محصول در صنعت اینفلوئنسری هستند، هر دو طرف بهتر توانستند تعیین کنند که چه کسی می‌تواند برای معاملات از اسپانسری مالی طرف مقابل سود ببرد.