بریدههای کتاب مرگ خانم وستاوی Ramina 1404/2/30 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 68 0 4 Ramina 1404/2/30 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 200 1 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 5 یک یعنی اندوه دو یعنی شادی سه یعنی دختر چهار یعنی پسر پنج یعنی نقره شش یعنی زر هفت یعنی راز نکنش ابراز. 0 7 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 8 آن شعر را تغییر میدهم ؛ یک یعنی شادی ، یک یعنی عشق ، یک یعنی آینده. 0 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 83 کشیش بلندتر از صدای باد و امواج گفت: «خاکستر به خاکستر، غبار به غبار، اطمینان از امید به رستاخیز و زندگی ابدی...» 0 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 398 و صدای درون گوشش را شنید که حالا صدای خودش بود، قاطعانه، بدون گرفتگی بدون تغییر از تمامی اتفاق هایی که افتاده بود. دیگه نه دیگه هیچ رازی نیست، هال. به حقیقت رسیده بود و فقط همین اهمیت داشت. 0 7
بریدههای کتاب مرگ خانم وستاوی Ramina 1404/2/30 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 68 0 4 Ramina 1404/2/30 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 200 1 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 5 یک یعنی اندوه دو یعنی شادی سه یعنی دختر چهار یعنی پسر پنج یعنی نقره شش یعنی زر هفت یعنی راز نکنش ابراز. 0 7 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 8 آن شعر را تغییر میدهم ؛ یک یعنی شادی ، یک یعنی عشق ، یک یعنی آینده. 0 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 83 کشیش بلندتر از صدای باد و امواج گفت: «خاکستر به خاکستر، غبار به غبار، اطمینان از امید به رستاخیز و زندگی ابدی...» 0 4 ᥲv𝗂ᥢᥲ; 1404/6/3 مرگ خانم وستاوی روت ویر 3.5 13 صفحۀ 398 و صدای درون گوشش را شنید که حالا صدای خودش بود، قاطعانه، بدون گرفتگی بدون تغییر از تمامی اتفاق هایی که افتاده بود. دیگه نه دیگه هیچ رازی نیست، هال. به حقیقت رسیده بود و فقط همین اهمیت داشت. 0 7