بریدههای کتاب تاریک ماه سامان 1404/5/6 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 25 دختر زیبایی است، هر دو بار که دیدمش دلم به تپش افتاد، مثل سنگی که بیفتد به برکهای یکهو، هوایی میشود آدم، دست خودش که نیست. لبه های زری دوزی شده لباس بلوچیاش افتاده بود روی صندلهای بندری،برازنده است لاکردار، با آن چشمهای درشت توی آن صورت گرد گندمی. 0 1 سامان 1404/5/7 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 50 سینهام اطراقگاه غمباد است. 0 0 سامان 1404/5/8 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 115 تنها همین یاد کردن خاطرههای تو است که رمقی به جانم میآورد، یعنی فرق من و وحوشات بیابان اگر حساب کنی در همین جاهاست، اینکه تو از خیالم کنده نمیشوی هیهات. 0 3 سامان 1404/5/9 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 145 تحمل کن مرد، تحمل دارایی مردان است. 0 21 سامان 1404/5/10 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 208 آدمی وقتی که تنهاست با خودش خیالها میکند خورشید، دقیق میشود به هر چیزی، دنیا را طور دیگری میپاید، با چشم دیگری، صداها را بهتر میشنوی، به جنس و جای صدا فکر میکنی، حتی به صدای خودت. 0 8
بریدههای کتاب تاریک ماه سامان 1404/5/6 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 25 دختر زیبایی است، هر دو بار که دیدمش دلم به تپش افتاد، مثل سنگی که بیفتد به برکهای یکهو، هوایی میشود آدم، دست خودش که نیست. لبه های زری دوزی شده لباس بلوچیاش افتاده بود روی صندلهای بندری،برازنده است لاکردار، با آن چشمهای درشت توی آن صورت گرد گندمی. 0 1 سامان 1404/5/7 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 50 سینهام اطراقگاه غمباد است. 0 0 سامان 1404/5/8 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 115 تنها همین یاد کردن خاطرههای تو است که رمقی به جانم میآورد، یعنی فرق من و وحوشات بیابان اگر حساب کنی در همین جاهاست، اینکه تو از خیالم کنده نمیشوی هیهات. 0 3 سامان 1404/5/9 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 145 تحمل کن مرد، تحمل دارایی مردان است. 0 21 سامان 1404/5/10 تاریک ماه منصور علیمرادی 4.1 7 صفحۀ 208 آدمی وقتی که تنهاست با خودش خیالها میکند خورشید، دقیق میشود به هر چیزی، دنیا را طور دیگری میپاید، با چشم دیگری، صداها را بهتر میشنوی، به جنس و جای صدا فکر میکنی، حتی به صدای خودت. 0 8