بریدههای کتاب آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) زهره 1404/4/1 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 25 تن، بی دریافت ذره ای طعام یا قطره ای آب دوباره جوان شد و جان گرفت. چه معجزه ها می کند امید! 0 1 علی راد 1403/1/8 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 195 0 5 علی راد 1403/1/31 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 237 0 5 امیرمحمد حبیب پوریان 1403/2/11 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 349 فشار فشردگی تن و روح بیرون شدن چیزی از تن ذره، ذره، درد، دردی بیرون از توان مردی به نیرو حتی چنان محمد. درد واپسین دم زندگی: مرگ. بیرون رفتن کند و کشنده جان از تن. پس لرزش..... ورود موجهایی نرم در بدن شستشوی روح در مایعی لطیف از جنس نور گویی زایشی دوباره زندگانی نو دیگر شدن جنس جان........ پس صدایی به لطافت باران و خوشنوایی جویباران از او برخاست: ای محمد محمد با لرزه ای اشکار گفت: بله؟ بخوان چرا بخوانم؟ نام خدایت را چگونه؟ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، محمد همنوا با موجود اسمانی خواندن اغازید: ادمی را از لخته ای خون افرید، بخوان و پروردگار تو ارجمند ترین است، همو که به وسیله قلم اموزش داد، و ادمی را انچه نمی دانست اموخت. سوره علق 0 1 امیرمحمد حبیب پوریان 1403/1/11 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 68 بریده ای از صفحات ۶۸ و ۶۹ = «ای مردم، من ۷۲ کتاب خوانده ام که همه از اسمان فرو امده است، در بسیاری از این کتابها نشانه های ان پیام اور اخرین، که خواهد امد نوشته شده است. در زبور داوود امده است « خداوندا برپا کننده سنت را برانگیزان، تا مردم را بیاگاهند که عیسی بشر است وخدا نیست» به انجیل اندر امده است: مسیح یارانش را گفت « من می روم و زود باشد تا فارقلیط با روح حق نزد شما اید و او از پیش خود سخن نمی گوید و تنها انچه را بدو وحی رسد می کند. فارقلیط بر پبامبری من شهادت می دهد، همچنان که من بر پیامبری او گواهی دادم ، و عالم را بر گناه سرزنش می کند. او کیش خدا را زنده گرداند، راز هارا بر شما بگشاید و پیچیدگیها را تفسیر کند. من برای شما مثلها اوردم، و او تفسیر انهارا می اورد. از میانه مردی پرسید «به تورات اندر، چه؟ در انجا نیز ایا اشاره ای به او شده است؟ راهب گفت: اری ای مرد! در سفر پنجم امده است: همانا من از برادران قوم بنی اسرائیل، ایشان را پیام اوری چون تو برگزینم، و سخن خویش را در دهان او قرار دهم، در کتاب حیقوق، دانیال و اشعیا امده است: او از سرزمین تهامه ( مکه) است. تازیان احمدش نامند، بیرون از ان نامهایی چون محمد، یاسین و مانند انها نیز دارد. او گشاده دیدگان و پیوسته ابروان است. هم بر میان دو کتفش نشانه ای است همچون خزی که رنگذان رو به سیاهی دارد. او محبوب ترین افریده خدا نزد اوست............... یا فارقلیط و یاسین و احمد و محمد 0 2
بریدههای کتاب آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) زهره 1404/4/1 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 25 تن، بی دریافت ذره ای طعام یا قطره ای آب دوباره جوان شد و جان گرفت. چه معجزه ها می کند امید! 0 1 علی راد 1403/1/8 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 195 0 5 علی راد 1403/1/31 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 237 0 5 امیرمحمد حبیب پوریان 1403/2/11 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 349 فشار فشردگی تن و روح بیرون شدن چیزی از تن ذره، ذره، درد، دردی بیرون از توان مردی به نیرو حتی چنان محمد. درد واپسین دم زندگی: مرگ. بیرون رفتن کند و کشنده جان از تن. پس لرزش..... ورود موجهایی نرم در بدن شستشوی روح در مایعی لطیف از جنس نور گویی زایشی دوباره زندگانی نو دیگر شدن جنس جان........ پس صدایی به لطافت باران و خوشنوایی جویباران از او برخاست: ای محمد محمد با لرزه ای اشکار گفت: بله؟ بخوان چرا بخوانم؟ نام خدایت را چگونه؟ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، محمد همنوا با موجود اسمانی خواندن اغازید: ادمی را از لخته ای خون افرید، بخوان و پروردگار تو ارجمند ترین است، همو که به وسیله قلم اموزش داد، و ادمی را انچه نمی دانست اموخت. سوره علق 0 1 امیرمحمد حبیب پوریان 1403/1/11 آنک آن یتیم نظر کرده (رمان زندگی پیامبر) جلد 1 رضا رهگذر 4.6 13 صفحۀ 68 بریده ای از صفحات ۶۸ و ۶۹ = «ای مردم، من ۷۲ کتاب خوانده ام که همه از اسمان فرو امده است، در بسیاری از این کتابها نشانه های ان پیام اور اخرین، که خواهد امد نوشته شده است. در زبور داوود امده است « خداوندا برپا کننده سنت را برانگیزان، تا مردم را بیاگاهند که عیسی بشر است وخدا نیست» به انجیل اندر امده است: مسیح یارانش را گفت « من می روم و زود باشد تا فارقلیط با روح حق نزد شما اید و او از پیش خود سخن نمی گوید و تنها انچه را بدو وحی رسد می کند. فارقلیط بر پبامبری من شهادت می دهد، همچنان که من بر پیامبری او گواهی دادم ، و عالم را بر گناه سرزنش می کند. او کیش خدا را زنده گرداند، راز هارا بر شما بگشاید و پیچیدگیها را تفسیر کند. من برای شما مثلها اوردم، و او تفسیر انهارا می اورد. از میانه مردی پرسید «به تورات اندر، چه؟ در انجا نیز ایا اشاره ای به او شده است؟ راهب گفت: اری ای مرد! در سفر پنجم امده است: همانا من از برادران قوم بنی اسرائیل، ایشان را پیام اوری چون تو برگزینم، و سخن خویش را در دهان او قرار دهم، در کتاب حیقوق، دانیال و اشعیا امده است: او از سرزمین تهامه ( مکه) است. تازیان احمدش نامند، بیرون از ان نامهایی چون محمد، یاسین و مانند انها نیز دارد. او گشاده دیدگان و پیوسته ابروان است. هم بر میان دو کتفش نشانه ای است همچون خزی که رنگذان رو به سیاهی دارد. او محبوب ترین افریده خدا نزد اوست............... یا فارقلیط و یاسین و احمد و محمد 0 2