بریدههای کتاب مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 778 من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانهٔ مهمانکش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است: چند تن خوابآلود چند تا ناهموار چند تا ناهشیار 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 136 یک کمک! لیکن، که کمک میکرد؟ فرد میبایست، باشد اندر درد 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 34 چیست آخر! اینچنین شیدا چرا؟ این همه خواهان درد و ماجرا! چشم بگشای و به خود باز آی، هان که تویی نیز از شمارِ زندگان دائماً تنهایی و آوارگی، دائماً حیرانی و بیچارگی، دائما نالیدن و بگریستن، نیست ای غافل! قرارِ زیستن حاصل عمر است شادی و خوشی نه پریشانحالی و محنتکشی اندکی آسوده شو، بخرام شاد چند خواهی عمر را بر باد داد! چند! چند آخر مصیبت بُردنا لحظهای دیگر بباید رفتنا 0 2 مریم محسنیزاده 1404/3/3 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 663 میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم میشکند 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 117 هر که نشناخته اطمینان کرد جای درمان، طلب حرمان کرد 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 120 جامهٔ طفلش بازوان اوست! این جهان اوست! 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/23 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 448 آه! میگویند چون بگذشت روزی بگذرد هر چیز با آن روز 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 19 من ندانم با که گویم شرح درد: قصهٔ رنگِ پریده، خون سرد؟ 0 1 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 721 سال و مه را از من برده غارت از من یکهتاز شب و روز همچنانی که خیال دم بیداری را خوابهای شیرین 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/27 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 478 خاستم از جا گرچه دل همداستان با من نمیشد تا برآیم از ره این رنجهای جمله جانفرسا آن نگارین را 0 11 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 33 کیستی تو! این سر پرشور چیست! تو چهها جویی در این دوران زیست؟ 0 4 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 728 تا از قطار رفتهٔ تاریک لحظهها، روشن به دست آیدم آن لحظه کاندران 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 94 یا مخور حق کسی کز تو جداست یا بخور با دگران آنچه تراست 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/27 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 485 اندر آن خلوت جا، پنداری میرسد هر دمی از راه کسی لیک کس نیست. امیدیست کز آن میرود، باز میآید نفسی 0 7 مریم محسنیزاده 1404/2/23 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 445 آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 23 دیدم از افسوس و ناله نیست سود درد را باید یکی چاره نمود 0 1 مریم محسنیزاده 1404/3/5 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 793 یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا 0 9 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 41 اینچنین هر شادی و غم بگذرد جمله بگذشتند، این هم بگذرد 0 7 مریم محسنیزاده 1404/3/5 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 836 میخواستی از حال درونم پرسی آنگونه من از خویش برونم که مپرس 0 15 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 786 ترا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛ ترا من چشم در راهم. شباهنگام. در آن دم که برجا درهها، چون مرده ماران خفتگانند؛ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم؛ ترا من چشم در راهم. 0 8
بریدههای کتاب مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 778 من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانهٔ مهمانکش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است: چند تن خوابآلود چند تا ناهموار چند تا ناهشیار 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 136 یک کمک! لیکن، که کمک میکرد؟ فرد میبایست، باشد اندر درد 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 34 چیست آخر! اینچنین شیدا چرا؟ این همه خواهان درد و ماجرا! چشم بگشای و به خود باز آی، هان که تویی نیز از شمارِ زندگان دائماً تنهایی و آوارگی، دائماً حیرانی و بیچارگی، دائما نالیدن و بگریستن، نیست ای غافل! قرارِ زیستن حاصل عمر است شادی و خوشی نه پریشانحالی و محنتکشی اندکی آسوده شو، بخرام شاد چند خواهی عمر را بر باد داد! چند! چند آخر مصیبت بُردنا لحظهای دیگر بباید رفتنا 0 2 مریم محسنیزاده 1404/3/3 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 663 میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم میشکند 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 117 هر که نشناخته اطمینان کرد جای درمان، طلب حرمان کرد 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 120 جامهٔ طفلش بازوان اوست! این جهان اوست! 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/23 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 448 آه! میگویند چون بگذشت روزی بگذرد هر چیز با آن روز 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 19 من ندانم با که گویم شرح درد: قصهٔ رنگِ پریده، خون سرد؟ 0 1 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 721 سال و مه را از من برده غارت از من یکهتاز شب و روز همچنانی که خیال دم بیداری را خوابهای شیرین 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/27 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 478 خاستم از جا گرچه دل همداستان با من نمیشد تا برآیم از ره این رنجهای جمله جانفرسا آن نگارین را 0 11 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 33 کیستی تو! این سر پرشور چیست! تو چهها جویی در این دوران زیست؟ 0 4 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 728 تا از قطار رفتهٔ تاریک لحظهها، روشن به دست آیدم آن لحظه کاندران 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 94 یا مخور حق کسی کز تو جداست یا بخور با دگران آنچه تراست 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/27 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 485 اندر آن خلوت جا، پنداری میرسد هر دمی از راه کسی لیک کس نیست. امیدیست کز آن میرود، باز میآید نفسی 0 7 مریم محسنیزاده 1404/2/23 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 445 آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد میسپارد جان 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 23 دیدم از افسوس و ناله نیست سود درد را باید یکی چاره نمود 0 1 مریم محسنیزاده 1404/3/5 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 793 یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا 0 9 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 41 اینچنین هر شادی و غم بگذرد جمله بگذشتند، این هم بگذرد 0 7 مریم محسنیزاده 1404/3/5 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 836 میخواستی از حال درونم پرسی آنگونه من از خویش برونم که مپرس 0 15 مریم محسنیزاده 1404/3/4 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 786 ترا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛ ترا من چشم در راهم. شباهنگام. در آن دم که برجا درهها، چون مرده ماران خفتگانند؛ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم؛ ترا من چشم در راهم. 0 8