بریدههای کتاب مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 793 یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا 0 9 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 41 اینچنین هر شادی و غم بگذرد جمله بگذشتند، این هم بگذرد 0 7 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 836 میخواستی از حال درونم پرسی آنگونه من از خویش برونم که مپرس 0 15 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 786 ترا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛ ترا من چشم در راهم. شباهنگام. در آن دم که برجا درهها، چون مرده ماران خفتگانند؛ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم؛ ترا من چشم در راهم. 0 8 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 126 میکند تغییر گردش عالم میگریزد غم 0 8 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 26 گم شد از من، گم شدم از یادِ او، ماند بر جا قصهٔ بیداد او 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 196 از پا نمیفتاد گر از جای میفتاد 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 164 ارجمندی ز قوّتِ دلِ توست همه زانجاست آنچه حاصل توست 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 197 در زندگی که معرکهٔ رنج و راحت است رنجیست زندگی و نه جای شکایت است بیدرد مردماند در راحتِ مدام 0 3 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 738 و مانند چراغ من که سوسو میزند در پنجرهٔ من نگاه چشم سوزانش_ امیدانگیز_ با من در این تاریک منزل میزند سوسو 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/14 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 209 در پیله تا به کِی بر خویشتن تنی؟ پرسید کرم را، مرغ از فروتنی تا چند منزوی در کنج خلوتی؟ در بسته تا به کِی، در محبس تنی؟ در فکر رَستنم ، پاسخ بداد کرم خلوت نشستهام زینروی منحنی فرسوده جان من از بس به یک مدار بر جای ماندهام، چون فطرت دنی همسالهای من ، پروانگان شدند جَستند از این قفس، گشتند دیدنی یا سوخت جانشان دهقان به دیگران جز من که زندهام، در حال جان کندنی در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ یا پَر برآورم، بهرِ پریدنی اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی! کوشش نمیکنی؟ پَرّی نمیزنی؟ پابندههٔ چهای؟ وابستهٔ کهای؟ تا کی اسیری و در حبسِ دشمنی؟ 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 30 عاشقم من بر لقای روی دوست سِیر من، همواره هردم، سوی اوست 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 88 خلق همان چشمهٔ جوشندهاند بیهده در خویش خروشندهاند یک دو سه حرفی به لب آموخته خاطر بس بیگنهان سوخته لیک اگر پرده ز خود بَردرند یک قدم از مقدم خود بگذرند در خم هر پردهٔ اسرار خویش نکته بسنجند فزونتر ز پیش 0 1 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 787 شب همه شب شکسته خواب به چشمم 0 11 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 778 من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانهٔ مهمانکش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است: چند تن خوابآلود چند تا ناهموار چند تا ناهشیار 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 136 یک کمک! لیکن، که کمک میکرد؟ فرد میبایست، باشد اندر درد 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 34 چیست آخر! اینچنین شیدا چرا؟ این همه خواهان درد و ماجرا! چشم بگشای و به خود باز آی، هان که تویی نیز از شمارِ زندگان دائماً تنهایی و آوارگی، دائماً حیرانی و بیچارگی، دائما نالیدن و بگریستن، نیست ای غافل! قرارِ زیستن حاصل عمر است شادی و خوشی نه پریشانحالی و محنتکشی اندکی آسوده شو، بخرام شاد چند خواهی عمر را بر باد داد! چند! چند آخر مصیبت بُردنا لحظهای دیگر بباید رفتنا 0 2 مریم محسنیزاده 1404/3/3 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 663 میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم میشکند 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 117 هر که نشناخته اطمینان کرد جای درمان، طلب حرمان کرد 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 120 جامهٔ طفلش بازوان اوست! این جهان اوست! 0 1
بریدههای کتاب مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 793 یک چند به گیر و دار بگذشت مرا یک چند در انتظار بگذشت مرا باقی همه صرف حسرت روی تو شد بنگر که چه روزگار بگذشت مرا 0 9 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 41 اینچنین هر شادی و غم بگذرد جمله بگذشتند، این هم بگذرد 0 7 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 836 میخواستی از حال درونم پرسی آنگونه من از خویش برونم که مپرس 0 15 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 786 ترا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛ ترا من چشم در راهم. شباهنگام. در آن دم که برجا درهها، چون مرده ماران خفتگانند؛ در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمیکاهم؛ ترا من چشم در راهم. 0 8 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 126 میکند تغییر گردش عالم میگریزد غم 0 8 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 26 گم شد از من، گم شدم از یادِ او، ماند بر جا قصهٔ بیداد او 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 196 از پا نمیفتاد گر از جای میفتاد 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 164 ارجمندی ز قوّتِ دلِ توست همه زانجاست آنچه حاصل توست 0 1 مریم محسنیزاده 1404/2/13 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 197 در زندگی که معرکهٔ رنج و راحت است رنجیست زندگی و نه جای شکایت است بیدرد مردماند در راحتِ مدام 0 3 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 738 و مانند چراغ من که سوسو میزند در پنجرهٔ من نگاه چشم سوزانش_ امیدانگیز_ با من در این تاریک منزل میزند سوسو 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/14 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 209 در پیله تا به کِی بر خویشتن تنی؟ پرسید کرم را، مرغ از فروتنی تا چند منزوی در کنج خلوتی؟ در بسته تا به کِی، در محبس تنی؟ در فکر رَستنم ، پاسخ بداد کرم خلوت نشستهام زینروی منحنی فرسوده جان من از بس به یک مدار بر جای ماندهام، چون فطرت دنی همسالهای من ، پروانگان شدند جَستند از این قفس، گشتند دیدنی یا سوخت جانشان دهقان به دیگران جز من که زندهام، در حال جان کندنی در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ یا پَر برآورم، بهرِ پریدنی اینک تو را چه شد کای مرغ خانگی! کوشش نمیکنی؟ پَرّی نمیزنی؟ پابندههٔ چهای؟ وابستهٔ کهای؟ تا کی اسیری و در حبسِ دشمنی؟ 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/8 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 30 عاشقم من بر لقای روی دوست سِیر من، همواره هردم، سوی اوست 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 88 خلق همان چشمهٔ جوشندهاند بیهده در خویش خروشندهاند یک دو سه حرفی به لب آموخته خاطر بس بیگنهان سوخته لیک اگر پرده ز خود بَردرند یک قدم از مقدم خود بگذرند در خم هر پردهٔ اسرار خویش نکته بسنجند فزونتر ز پیش 0 1 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 787 شب همه شب شکسته خواب به چشمم 0 11 مریم محسنیزاده 7 روز پیش مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 778 من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانهٔ مهمانکش روزش تاریک که به جان هم نشناخته انداخته است: چند تن خوابآلود چند تا ناهموار چند تا ناهشیار 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 136 یک کمک! لیکن، که کمک میکرد؟ فرد میبایست، باشد اندر درد 0 4 مریم محسنیزاده 1404/2/10 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 34 چیست آخر! اینچنین شیدا چرا؟ این همه خواهان درد و ماجرا! چشم بگشای و به خود باز آی، هان که تویی نیز از شمارِ زندگان دائماً تنهایی و آوارگی، دائماً حیرانی و بیچارگی، دائما نالیدن و بگریستن، نیست ای غافل! قرارِ زیستن حاصل عمر است شادی و خوشی نه پریشانحالی و محنتکشی اندکی آسوده شو، بخرام شاد چند خواهی عمر را بر باد داد! چند! چند آخر مصیبت بُردنا لحظهای دیگر بباید رفتنا 0 2 مریم محسنیزاده 1404/3/3 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 663 میتراود مهتاب میدرخشد شبتاب نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک غم این خفته چند خواب در چشم ترم میشکند 0 6 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 117 هر که نشناخته اطمینان کرد جای درمان، طلب حرمان کرد 0 3 مریم محسنیزاده 1404/2/11 مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج سیروس طاهباز 3.8 1 صفحۀ 120 جامهٔ طفلش بازوان اوست! این جهان اوست! 0 1