بریده کتابهای جنون مکزیکی مُحیصا 1402/10/24 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 88 به یاد تکه ی خاصی از نوشته های یونگ افتاد:« همه سایه ای با خود حمل می کنند.» 0 9 reyhaneh 1403/6/21 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 183 تمامی رویا ها وقایع را پیشگویی می کنند، اما برخی واضح تر از بقیه.... 0 2 reyhaneh 1403/6/22 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 371 نئومی با خودش فکر کرد که آینده قابل پیشبینی نیست و نمیتوان چیزی را پیشگویی کرد. هر فکری غیر از این مضحک و نامعقول بود. اما آن روز صبح آنها جوان بودند و میتوانستند به امید چنگ بزنند امید به اینکه دنیا میتواند از نو ساخته شود ،مهربانتر و شیرینتر از قبل... 0 2 مُحیصا 1402/10/25 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 96 بدن های ما اسرار زیادی توی دل خودشون دارن و بدون گفتن حتی یه کلمه داستان های زیادی تعریف میکنن، مگه نه؟ 0 13 مُحیصا 1402/10/25 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 112 من دنیا رو دیدم و از دیدنش متوجه شدم که مردم به رذیلت های خودشون وابسته ن. اطراف هر خونه ای قدم بزنی، متوجه چهره های مشابه،حالت های مشابه توی اون چهره ها و افرادی مشابه میشی. نمی تونی هر لکه و عیبی رو که این آدم ها دارن، با مواد شوینده از بین ببری. 0 29 مُحیصا 1402/10/23 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 31 نوئمی کلمه ی قبیح را در ذهنش تکرار کرد و به یاد راهبه های سختگیر دوران تحصیلش افتاد. او یاغی گری را حین ذکر گفتن با تسبیح یاد گرفته بود. 0 12
بریده کتابهای جنون مکزیکی مُحیصا 1402/10/24 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 88 به یاد تکه ی خاصی از نوشته های یونگ افتاد:« همه سایه ای با خود حمل می کنند.» 0 9 reyhaneh 1403/6/21 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 183 تمامی رویا ها وقایع را پیشگویی می کنند، اما برخی واضح تر از بقیه.... 0 2 reyhaneh 1403/6/22 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 371 نئومی با خودش فکر کرد که آینده قابل پیشبینی نیست و نمیتوان چیزی را پیشگویی کرد. هر فکری غیر از این مضحک و نامعقول بود. اما آن روز صبح آنها جوان بودند و میتوانستند به امید چنگ بزنند امید به اینکه دنیا میتواند از نو ساخته شود ،مهربانتر و شیرینتر از قبل... 0 2 مُحیصا 1402/10/25 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 96 بدن های ما اسرار زیادی توی دل خودشون دارن و بدون گفتن حتی یه کلمه داستان های زیادی تعریف میکنن، مگه نه؟ 0 13 مُحیصا 1402/10/25 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 112 من دنیا رو دیدم و از دیدنش متوجه شدم که مردم به رذیلت های خودشون وابسته ن. اطراف هر خونه ای قدم بزنی، متوجه چهره های مشابه،حالت های مشابه توی اون چهره ها و افرادی مشابه میشی. نمی تونی هر لکه و عیبی رو که این آدم ها دارن، با مواد شوینده از بین ببری. 0 29 مُحیصا 1402/10/23 جنون مکزیکی سیلویا مورنو-گارسیا 3.6 10 صفحۀ 31 نوئمی کلمه ی قبیح را در ذهنش تکرار کرد و به یاد راهبه های سختگیر دوران تحصیلش افتاد. او یاغی گری را حین ذکر گفتن با تسبیح یاد گرفته بود. 0 12