بریدههای کتاب دعبل و زلفا مَهدیه :)) 1404/1/21 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 شجاعتِ حقگویی نداریم که گرفتار سلطهی باطل شدهایم . 0 2 مَهدیه :)) 1404/1/26 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 283 امام رضا (ع) به دعبل فرمودند : بدان هرکس مرا در دیار غربتم ، در طوس ، زیارت کند ، در قیامت آمرزیده است و با من خواهد بود . 0 0 نبات 1403/12/25 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 250 آدمی زاد چه بد تاجری است که سعادت جاودان را به عمر دو روزه ی دنیا می فروشد و سرافکنده و مغبون به سرای باقی رانده می شود! 0 5 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 به چیزی دلبستگی ندارم . حق را بیپروا میگویم ؛ اما چون حقیقت ، تلخ است ، به مزاج اهل باطل نمیسازد و عصبانیشان میکند . 0 0 عَلَـویه 1402/2/29 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 126 هارون گفت : عیبی در تو نمی بینم جز آن که از رافضیانی ! ای کاش به مسلک عامه در می آمدی ! چنین کن تا مقرری خوبی بگیری و از ملازمانم باشی. _من نیز تنها حُسنم را در این می بینم که به سفارش قرآن و پیامبر گرامی ، عمل میکنم و از دوست داران اهل بیتم. 0 14 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 88 خدا را رها میکنی و برای خرمهرههای هوا و هوس به هارون رو میآوری و خدا گوهرِ توفیق و یاد خودش را از تو میگیرد تا از همه مغبونتر باشی ! موسیبنجعفر پادشاهی در لباس زاهدان است و هارون ، گدایی در لباس پادشاهان . دوست دارم با آن پادشاه حقیقی باشم . همیشه غبطه خوردهام به کسانی که عزتنفس خود را قربانی هوا و هوس نکردهاند ! 0 0 زهره مالکی 1403/11/9 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 -تا دقیقه ای دیگر از هم جدا می شویم.این را به یادگار از من داشته باش:زبانی که به حق نچرخد،به درد همان لقمه در دهان چرخاندن می خورد و بس! 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 88 امان از جاذبههای دنیا که گرچه گذراست ، خود را شیرین و جاودان مینماید ! ما کی از خواب غفلت بیدار خواهیم شد ، خدا میداند ! 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 برزخی میان حق و باطل نیست . از حق که گذشتی ، دیگر هرچه هست باطل است . 0 0 عارفه سامی 🧕🏻💍 1403/7/12 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 - به چیزی دلبستگی ندارم. حق را بی پروا می گویم؛ اما چون حقیقت، تلخ است، به مزاج اهل باطل نمی سازد و عصبانیشان می کند. -راهی میانه را در پیش بگیر. نمونهاش ترانههای امشبت. - افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست. از حق که گذشتی، دیگر هر چه هست باطل است. 0 11 زهره مالکی 1403/11/11 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 176 دعبل گفت: طوری از انسان حرف می زنی که انگار بوته کدوست ! نقش ایمان و عشق را از یاد برده ای! این دو، اکسیر اعظم است مرده را زنده می کند. 0 2 ملکه بهشت 1403/10/30 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 1 0 11 سادات خانوم✧*) 1403/10/3 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 22 چاره چیست امروز نان در شعر است شاعر مکارمی را به ناف اشراف و درباریان فاسد میبندد که آنها در خواب هم نمیدیدند در عوض سکههای طلا میگیرد هیچ دروغی را چنین به طلا نمیخرند بگذریم که گاهی قطعهای شعر شایسته مانند عصای موسی از منجیق و گزر هم کوبنده تر است و بساط سحر و جادوی فرعونیان را فرو میبلعد خودم بیشتر از دیگران باید حرف خودم را باور داشته باشم سخت بود که مردانی از شیعیان را به بهانههای واهی کشته بودند دختران و زنانشان را مانند غنیمت جنگی میبردند تا بین خود تقسیم کنند نمیتوانست به خود بقبولاند که آن در یتیم را مانند اسبی اصیل و کمیاب بفروشند و یکی که شاید پدربزرگ او به حساب بیاید صاحب او شود 0 13 عارفه سامی 🧕🏻💍 1403/7/12 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 138 دعبل گفت: شعر، زنگ بیدارباش است، نه لالایی برای ستم گرانی که سیر خورده و نوشیدهاند و از گرانی بار گناه و جنایت، خوابشان نمی برد. 0 10 نبات 1403/12/25 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 151 نالید:خدایا گناهانم چنان فراوان اند که جز تو از پس شمارش آن بر نمی آید!اگر می خواهی کیفرم دهی ، در همین دنیا باشد و به آخرت نیفتد!حتی اگر کیفرم آن باشد که جان و مال و اولاد و مقامم را از من بستانی،راضی ام! 0 11 حسین بحری 1403/4/1 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 250 آدمیزاده چه بد تاجری است که سعادت جاودان را به عمر دو روزهی دنیا میفروشد و سرافکنده و مغبون به سرای باقی رانده میشود! 0 2 مَهدیه :)) 1404/1/26 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 283 _ مرا در محبت و دوستی خاندان پیامبر (ص) ملامت نکن گه شیفتهشان هستم و به نیکی و پاکیشان اطمینان دارم ! آنان را برای رشد و کمالم برگزیدم که برگزیدهتریناند ! 0 0 زهره مالکی 1403/11/10 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 _راهی میانه را در پیش بگیر.نمونه اش ترانه های امشبت. _افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست.از حق که گذشتی،دیگر هر چه هست باطل است. 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 58 جعفر پرسید : برخی از بزرگان که به اینجا میآیند ، به لکنت میافتند و سراپا میلرزند . کافی است اشارهای کنم تا سرهایی بریده شود و والیانی را عزل ، و داراییشان را مصادره کنند . چگونه است که تو نمیهراسی ؟ _ آنها یا واهمه دارند که از تبهکاریهایشان باخبر شده باشی و یا به سکههای طلا و قدرتت چشم طمع دارند . من نه گناهی کردهام ، نه طمعی دارم . به نان و کشکی میسازم و سخنی میگویم که مقبول پروردگارم باشد . _ سالوس را کنار بگذار دعبل ! پس برای چه به اینجا آمدهای ؟ باید به مسجد میرفتی . _ برای دو مطلب آمدم . یکی این که بگویمت هرچه بُرجت را بالاتر ببری ، اگر از آن بیفتی ، سختتر در هم میشکنی . اگر امروز میتوانی با اشارهای جانی بستانی و فرمانروایان سرزمینهایی را همانند این مهرههای شطرنج ، جابهجا کنی ، دستی را هم باور داشته باش که میتواند در لحظهای با تو چنین کند . دوم آنکه به من بگویی فرزند رسول خدا کجاست و چرا رهایش نمیکنید ؟ 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/21 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 آن روی سکهی قدرت ، بیرحمی و قساوت است . 0 0
بریدههای کتاب دعبل و زلفا مَهدیه :)) 1404/1/21 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 شجاعتِ حقگویی نداریم که گرفتار سلطهی باطل شدهایم . 0 2 مَهدیه :)) 1404/1/26 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 283 امام رضا (ع) به دعبل فرمودند : بدان هرکس مرا در دیار غربتم ، در طوس ، زیارت کند ، در قیامت آمرزیده است و با من خواهد بود . 0 0 نبات 1403/12/25 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 250 آدمی زاد چه بد تاجری است که سعادت جاودان را به عمر دو روزه ی دنیا می فروشد و سرافکنده و مغبون به سرای باقی رانده می شود! 0 5 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 به چیزی دلبستگی ندارم . حق را بیپروا میگویم ؛ اما چون حقیقت ، تلخ است ، به مزاج اهل باطل نمیسازد و عصبانیشان میکند . 0 0 عَلَـویه 1402/2/29 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 126 هارون گفت : عیبی در تو نمی بینم جز آن که از رافضیانی ! ای کاش به مسلک عامه در می آمدی ! چنین کن تا مقرری خوبی بگیری و از ملازمانم باشی. _من نیز تنها حُسنم را در این می بینم که به سفارش قرآن و پیامبر گرامی ، عمل میکنم و از دوست داران اهل بیتم. 0 14 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 88 خدا را رها میکنی و برای خرمهرههای هوا و هوس به هارون رو میآوری و خدا گوهرِ توفیق و یاد خودش را از تو میگیرد تا از همه مغبونتر باشی ! موسیبنجعفر پادشاهی در لباس زاهدان است و هارون ، گدایی در لباس پادشاهان . دوست دارم با آن پادشاه حقیقی باشم . همیشه غبطه خوردهام به کسانی که عزتنفس خود را قربانی هوا و هوس نکردهاند ! 0 0 زهره مالکی 1403/11/9 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 -تا دقیقه ای دیگر از هم جدا می شویم.این را به یادگار از من داشته باش:زبانی که به حق نچرخد،به درد همان لقمه در دهان چرخاندن می خورد و بس! 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 88 امان از جاذبههای دنیا که گرچه گذراست ، خود را شیرین و جاودان مینماید ! ما کی از خواب غفلت بیدار خواهیم شد ، خدا میداند ! 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 برزخی میان حق و باطل نیست . از حق که گذشتی ، دیگر هرچه هست باطل است . 0 0 عارفه سامی 🧕🏻💍 1403/7/12 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 - به چیزی دلبستگی ندارم. حق را بی پروا می گویم؛ اما چون حقیقت، تلخ است، به مزاج اهل باطل نمی سازد و عصبانیشان می کند. -راهی میانه را در پیش بگیر. نمونهاش ترانههای امشبت. - افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست. از حق که گذشتی، دیگر هر چه هست باطل است. 0 11 زهره مالکی 1403/11/11 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 176 دعبل گفت: طوری از انسان حرف می زنی که انگار بوته کدوست ! نقش ایمان و عشق را از یاد برده ای! این دو، اکسیر اعظم است مرده را زنده می کند. 0 2 ملکه بهشت 1403/10/30 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 1 0 11 سادات خانوم✧*) 1403/10/3 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 22 چاره چیست امروز نان در شعر است شاعر مکارمی را به ناف اشراف و درباریان فاسد میبندد که آنها در خواب هم نمیدیدند در عوض سکههای طلا میگیرد هیچ دروغی را چنین به طلا نمیخرند بگذریم که گاهی قطعهای شعر شایسته مانند عصای موسی از منجیق و گزر هم کوبنده تر است و بساط سحر و جادوی فرعونیان را فرو میبلعد خودم بیشتر از دیگران باید حرف خودم را باور داشته باشم سخت بود که مردانی از شیعیان را به بهانههای واهی کشته بودند دختران و زنانشان را مانند غنیمت جنگی میبردند تا بین خود تقسیم کنند نمیتوانست به خود بقبولاند که آن در یتیم را مانند اسبی اصیل و کمیاب بفروشند و یکی که شاید پدربزرگ او به حساب بیاید صاحب او شود 0 13 عارفه سامی 🧕🏻💍 1403/7/12 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 138 دعبل گفت: شعر، زنگ بیدارباش است، نه لالایی برای ستم گرانی که سیر خورده و نوشیدهاند و از گرانی بار گناه و جنایت، خوابشان نمی برد. 0 10 نبات 1403/12/25 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 151 نالید:خدایا گناهانم چنان فراوان اند که جز تو از پس شمارش آن بر نمی آید!اگر می خواهی کیفرم دهی ، در همین دنیا باشد و به آخرت نیفتد!حتی اگر کیفرم آن باشد که جان و مال و اولاد و مقامم را از من بستانی،راضی ام! 0 11 حسین بحری 1403/4/1 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 250 آدمیزاده چه بد تاجری است که سعادت جاودان را به عمر دو روزهی دنیا میفروشد و سرافکنده و مغبون به سرای باقی رانده میشود! 0 2 مَهدیه :)) 1404/1/26 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 283 _ مرا در محبت و دوستی خاندان پیامبر (ص) ملامت نکن گه شیفتهشان هستم و به نیکی و پاکیشان اطمینان دارم ! آنان را برای رشد و کمالم برگزیدم که برگزیدهتریناند ! 0 0 زهره مالکی 1403/11/10 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 108 _راهی میانه را در پیش بگیر.نمونه اش ترانه های امشبت. _افسوس که برزخی میان حق و باطل نیست.از حق که گذشتی،دیگر هر چه هست باطل است. 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/22 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 58 جعفر پرسید : برخی از بزرگان که به اینجا میآیند ، به لکنت میافتند و سراپا میلرزند . کافی است اشارهای کنم تا سرهایی بریده شود و والیانی را عزل ، و داراییشان را مصادره کنند . چگونه است که تو نمیهراسی ؟ _ آنها یا واهمه دارند که از تبهکاریهایشان باخبر شده باشی و یا به سکههای طلا و قدرتت چشم طمع دارند . من نه گناهی کردهام ، نه طمعی دارم . به نان و کشکی میسازم و سخنی میگویم که مقبول پروردگارم باشد . _ سالوس را کنار بگذار دعبل ! پس برای چه به اینجا آمدهای ؟ باید به مسجد میرفتی . _ برای دو مطلب آمدم . یکی این که بگویمت هرچه بُرجت را بالاتر ببری ، اگر از آن بیفتی ، سختتر در هم میشکنی . اگر امروز میتوانی با اشارهای جانی بستانی و فرمانروایان سرزمینهایی را همانند این مهرههای شطرنج ، جابهجا کنی ، دستی را هم باور داشته باش که میتواند در لحظهای با تو چنین کند . دوم آنکه به من بگویی فرزند رسول خدا کجاست و چرا رهایش نمیکنید ؟ 0 0 مَهدیه :)) 1404/1/21 دعبل و زلفا مظفر سالاری 4.3 77 صفحۀ 9 آن روی سکهی قدرت ، بیرحمی و قساوت است . 0 0