بریده‌های کتاب خاطرات خانه ی مردگان

انسان مخلوقی است که می‌تواند خود را با همه چیز عادت بدهد،و من گمان می‌کنم این قدرت معتاد شدن به محیط خود،یکی از بزرگ‌ترین احسان هایی است که طبیعت به فرزندانش می‌کند

بی تردید فلسفه جنایت پیچیده تر و درک نشدنی تر از آن چیزی است که آدم فکر می کند.

بله آدم موجود جان سختی است! موجودی که به همه چیز عادت می کند، به گمانم این بهترین توصیفی است که از یک موجود بشری می توان کرد.

انسان بدون کار، بدون قانون، و بدون تمام چیزهایی که به خاصه متعلق بدوست، دیگر انسان نیست و تباه می‌شود و دوباره به صورت حیوانی بازمی‌گردد

آری، بشر موجود سرسختی‌ست. من تصور می‌کنم بهترین تعریفی که می‌توان از انسان کرد این است: انسان عبارتست از موجودی که به همه چیز عادت می‌کند.

انسانیت، محبت و همدردی برادرانه با بیماران گاهی موثرتر از داروست .

«از آن کسی که هرگز آدم نکشته گاه بیش‌تر از فردی که شش نفر را کشته باید ترسید»

«سرباز روسی نسبت به سرباز ترکی که با او در جنگ است هیچ کینه‌ای ندارد، با این همه سرباز ترک او را با شمشیر، با نیزه و یا با تفنگ می‌کشد...»

«هیچ آدمی بدون داشتن هدفی که برای رسیدن به آن تلاش می‌کند، نمی‌تواند زنده بماند.»

«هیچ وضعیتی را نمی‌توان با زندگی آزاد، اگرچه دشوار، اما آزاد مقایسه کرد.»