بریدههای کتاب داس مرگ؛ ابر تندر صوفیا 1403/12/6 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 110 اهمیت ندادن به هیچکس و هیچچیز، آزادی میآره. 0 23 Nana 1403/8/17 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 293 اما من چطور میتوانم بشریت را در برابر خودش محافظت کنم؟ 0 19 آراد ارجمندی 1403/4/6 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 384 0 1 لنا 1403/12/23 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 301 آنچه فرا رسیده را گریزی نیست. 0 3 پاپیروس. 1404/4/19 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 63 "دوست های قدیمی، پشت پردهی مبهم تجربههایی که بین دوستان قدیمی مشترک نبود، گیر می افتادند." 0 6 شرک صورتی 1404/4/22 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 95 0 7 وایولت 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 231 《روئن؟ روئن، کجا بودی؟ کجایی؟ خیلی نگرانت بودیم!》 1 3 وایولت 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 230 به در ورودی نزدیک شد اما در آخرین لحظه حتی نتوانست خودش را راضی کند که در بزند. قبل از این هرگز این طور احساس بزدلی نکرده بود. می توانست بی هیچ ترسی با مردان و زنانی که برای گرفتن جانها تعلیم دیده بودند رو در رو شود. اما روبه رو شدن با خانواده اش پس از خوشه چینی شدن پدرش، از توان او خارج بود. 0 4 شرک صورتی 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 208 0 0 وایولت 1404/4/26 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 271 نمیبینی اسلید؟ همه این ماجرا عین یه هزارتوی آینهایه. هیچکس هم نمیدونه بازتاب اولین تصویر که اون طرف مسیره، مال کیه...پس از بازی لذت میبری یا میری بیرون. 0 6 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 320 روئن رو به جلو شیرجه زد؛ بندهایش را فراموش کرده بود... اما خشمش جز تکان دادن صندلی نتیجهای در پی نداشت. اگر میتوانست از این صندلی رها شود، میکشتشان. خوشه چینیشان نمیکرد، میکشتشان. چنان با کینه و تعصب پیشین آشکاری تکه تکه شان میکرد که فرمان دوم داسها به خاکستر تبدیل شود! و این همان چیزی بود که گدارد میخواست. او میخواست وجود روئن از خشمی مرگبار سرشار شود و قادر نباشد آن را به کار گیرد. نتواند انتقام سرنوشت دهشتناک دوستش را بگیرد. 0 6 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 321 در طول دو سال گذشته، جسم روئن مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، روانش از هم دریده و احساساتش لهیده شده بود. اما از همهی اینها جان به در برده بود. آنچه موجب مرگش نشده بود، قوی ترش کرده بود... باعث شده بود عزمش برای ترمیم آن چه در هم شکسته بود، جزم شود. اما حالا او بود که درهمشکسته بود و نانیتهای تمام دنیا هم برای ترمیم این ویرانی کافی نبود. 0 2 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 329 فارادی گفت:《هر چی بیشتر به چیزهای تصادفی دقت کنی، اتفاقهای تصادفی بیشتر و بیشتر برنامهریزی شده به نظر میرسن.》 0 5 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 342 از زمانی که نخستین گروه آدمهای غارنشین، کسی را با سنگ از پا درآوردند، بشریت عادت کرد مشکلات پیچیده را به گردن کسی بیندازد که مقصر دانستنش آسان است. 0 4 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 343 بهترین حالتی که میتونیم بهش امید ببندیم اینه که تکبر خاضعانه داشته باشیم. -داس کوری- 0 4 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 344 سوگواری دلیل نمیشه به فساد رو بیاریم. 0 35 Hadis 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 30 با این حال میلیاردها آدمی که هر روز با من مکالمه می کنند، آن حس تنهایی را که در وجودم هست، از بین نمی برند... چون گرچه تمام وجودم از آنها سرچشمه می گیرد، من یکی از آنها نیستم. 0 7 Hadis 1404/5/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 357 اگر قرار باشه با کارهایی که از انجام دادنشون پشیمانیم قضاوت بشیم، هیچ انسانی شایستگی جارو کردن زمین را هم نخواد داشت. 0 1 Hadis 1404/5/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 400 《توانایی ها هدررفته، یکی از ناراحتکنندهترین چیزهاست.》 0 0 وایولت 1404/4/31 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 385 اطرافیانش مثل موش پا به فرار گذاشتند اما گدارد نزدیکترینشان را گرفت. یک زن. برایش اهمیتی نداشت این زن کیست و نقشش در این جهان چیست و آیا برای دنیا مفید است یا نه. او برای گدارد تنها یک چیز بود. پالتوی کلفتی به تن داشت اما تیغه بدون اینکه با مقاومت چندانی روبهرو شود از آن گذشت. زن به زمین افتاد و جیغش نیمهکاره ماند. 0 3
بریدههای کتاب داس مرگ؛ ابر تندر صوفیا 1403/12/6 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 110 اهمیت ندادن به هیچکس و هیچچیز، آزادی میآره. 0 23 Nana 1403/8/17 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 293 اما من چطور میتوانم بشریت را در برابر خودش محافظت کنم؟ 0 19 آراد ارجمندی 1403/4/6 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 384 0 1 لنا 1403/12/23 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 301 آنچه فرا رسیده را گریزی نیست. 0 3 پاپیروس. 1404/4/19 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 63 "دوست های قدیمی، پشت پردهی مبهم تجربههایی که بین دوستان قدیمی مشترک نبود، گیر می افتادند." 0 6 شرک صورتی 1404/4/22 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 95 0 7 وایولت 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 231 《روئن؟ روئن، کجا بودی؟ کجایی؟ خیلی نگرانت بودیم!》 1 3 وایولت 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 230 به در ورودی نزدیک شد اما در آخرین لحظه حتی نتوانست خودش را راضی کند که در بزند. قبل از این هرگز این طور احساس بزدلی نکرده بود. می توانست بی هیچ ترسی با مردان و زنانی که برای گرفتن جانها تعلیم دیده بودند رو در رو شود. اما روبه رو شدن با خانواده اش پس از خوشه چینی شدن پدرش، از توان او خارج بود. 0 4 شرک صورتی 1404/4/24 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 208 0 0 وایولت 1404/4/26 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 271 نمیبینی اسلید؟ همه این ماجرا عین یه هزارتوی آینهایه. هیچکس هم نمیدونه بازتاب اولین تصویر که اون طرف مسیره، مال کیه...پس از بازی لذت میبری یا میری بیرون. 0 6 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 320 روئن رو به جلو شیرجه زد؛ بندهایش را فراموش کرده بود... اما خشمش جز تکان دادن صندلی نتیجهای در پی نداشت. اگر میتوانست از این صندلی رها شود، میکشتشان. خوشه چینیشان نمیکرد، میکشتشان. چنان با کینه و تعصب پیشین آشکاری تکه تکه شان میکرد که فرمان دوم داسها به خاکستر تبدیل شود! و این همان چیزی بود که گدارد میخواست. او میخواست وجود روئن از خشمی مرگبار سرشار شود و قادر نباشد آن را به کار گیرد. نتواند انتقام سرنوشت دهشتناک دوستش را بگیرد. 0 6 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 321 در طول دو سال گذشته، جسم روئن مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، روانش از هم دریده و احساساتش لهیده شده بود. اما از همهی اینها جان به در برده بود. آنچه موجب مرگش نشده بود، قوی ترش کرده بود... باعث شده بود عزمش برای ترمیم آن چه در هم شکسته بود، جزم شود. اما حالا او بود که درهمشکسته بود و نانیتهای تمام دنیا هم برای ترمیم این ویرانی کافی نبود. 0 2 وایولت 1404/4/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 329 فارادی گفت:《هر چی بیشتر به چیزهای تصادفی دقت کنی، اتفاقهای تصادفی بیشتر و بیشتر برنامهریزی شده به نظر میرسن.》 0 5 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 342 از زمانی که نخستین گروه آدمهای غارنشین، کسی را با سنگ از پا درآوردند، بشریت عادت کرد مشکلات پیچیده را به گردن کسی بیندازد که مقصر دانستنش آسان است. 0 4 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 343 بهترین حالتی که میتونیم بهش امید ببندیم اینه که تکبر خاضعانه داشته باشیم. -داس کوری- 0 4 وایولت 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 344 سوگواری دلیل نمیشه به فساد رو بیاریم. 0 35 Hadis 1404/4/28 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 30 با این حال میلیاردها آدمی که هر روز با من مکالمه می کنند، آن حس تنهایی را که در وجودم هست، از بین نمی برند... چون گرچه تمام وجودم از آنها سرچشمه می گیرد، من یکی از آنها نیستم. 0 7 Hadis 1404/5/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 357 اگر قرار باشه با کارهایی که از انجام دادنشون پشیمانیم قضاوت بشیم، هیچ انسانی شایستگی جارو کردن زمین را هم نخواد داشت. 0 1 Hadis 1404/5/27 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 400 《توانایی ها هدررفته، یکی از ناراحتکنندهترین چیزهاست.》 0 0 وایولت 1404/4/31 داس مرگ؛ ابر تندر جلد 2 نیل شوسترمن 4.7 57 صفحۀ 385 اطرافیانش مثل موش پا به فرار گذاشتند اما گدارد نزدیکترینشان را گرفت. یک زن. برایش اهمیتی نداشت این زن کیست و نقشش در این جهان چیست و آیا برای دنیا مفید است یا نه. او برای گدارد تنها یک چیز بود. پالتوی کلفتی به تن داشت اما تیغه بدون اینکه با مقاومت چندانی روبهرو شود از آن گذشت. زن به زمین افتاد و جیغش نیمهکاره ماند. 0 3