بریده‌های کتاب دیو کوکی و دلبر

باران،گیاهان،پاییز همه و همه حس سرزندگی به او می داد.

دلبر پاسخ داد:《 تو بسیار مهربانی. مهربانی‌ات خوشایند است، و هر زمان که به آن فکر می‌کنم، زشتی‌ات از نظرم پنهان می‌شود.》 ديو گفت:《آری، آری. قلب مهربانی دارم، اما با وجود این دیوم.》 دلبر گفت:《در میان انسان‌ها بسیارند آنان که بیش از تو لیاقت این عنوان را دارند و من تو را، همین‌گونه که هستی، به آنانی ترجیح می‌دهم که در هیأت انسان، قلبی خائن، فاسد و بی رحم را پنهان کرده‌اند.》 ژان ماری لوپرانس دو بومون، ۱۷۵۰

موضوع این است که زندگیِ من خیلی خسته‌کننده است.

تو را می‌پرستم حتی اگر دردناک باشد..!

گاهی اوقات مشغول بودن برای آدم بهتر است. زیاد فکر کردن می تواند خطرناک باشد.