بریدههای کتاب کتابخانه نیمه شب کتابدار کوچولو 1404/3/7 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 173 شهرت کامل یعنی وقتی به جایی برسی که با کمی تلاش بتوانی قهرمان، نابغه یا حتی خدا به چشم بیایی. اما اشکالش خطرناک بودنش بود، چون به همان راحتی میشد مثلا به یک شیطان یا آدم شرور یا فقط موجودی احمق و نادان سقوط کرد. 0 5 Nova 1403/1/27 کتابخانه نیمه شب: یک کتابخانه، بی نهایت زندگی مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 139 "میتونی همه چیز داشته باشی و در عین حال هیچ چیزی رو حس نکنی" 0 2 فاطمه معروفی 1403/10/30 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 247 0 20 ایمان 1402/3/24 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 289 به نورا گفت:« بازی رو ساده میشه یادگرفت، ولی توش استاد شدن خیلی سخته. هر حرکتی که میکنی دروازه دنیای تازه ای از احتمالات رو به روت باز میکنه.» 289 «هر آدمی توی زندگی اش میلیون ها میلیون تصمیم میگیره؛ بزرگ و کوچک. هر زمانی که به جای تصمیم الف، تصمیم ب گرفته بشه، نتیجه هم متفاوت خواهد شد. با هر تصمیم یه تغییر بی بازگشت رخ میده که در ادامه اش باعث تغییرات دیگه ای میشه...»378 0 0 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 30 با اطمینان به سوی رویاهایت قدم بردار و آن زندگی را تجربه کن که تصورش کرده بودی! 0 19 لِئا منتظر 1403/5/9 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 147 هرگز هیچ همراهی به اندازه تنهایی نمی تواند برای انسان همراه باشد. ترجمه:ابوالفضل بهمن یار 0 1 Tiyara banani 1404/3/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 190 ثور در والدن نوشته بود :« اگر کسی با اعتمادبهنفس در مسیر رویاهایش جلو برود و تلاش کند همانطور که تخیل کرده زندگی کند، به موققیتی خواهد رسید که کسی در عرصهی عمومی انتظارش را ندارد.» 0 2 پارمیس 1403/6/27 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 68 آدم ها هم مثل شهرند. نمیشود به خاطر چند بخش کمتر جذابشان، به کل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهی شهر و کوچه های فرعی تاریک و خطرناک، امّا بخش های خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند. 0 34 Mahla 1403/11/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 27 او برای این زندگی ساخته نشده بود.هر حرکتی که کرده بود اشتباه بود، هر تصمیمی که گرفته بود فاجعه بود و هر روزش از آن کسی که می خواست باشد اندکی پس رفته بود. شناگر ، موسیقی دان، فیلسوف ، شریک زندگی ، جهانگرد، یخچال شناس، خوشبخت، معشوق ، هیچکدام نشده بود 0 6 امیرحسین 1402/6/29 کتابخانهی نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 38 لحظات خوش هم اگر به اندازه کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند. 0 1 هانیه 1402/4/25 کتابخانه ی نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 97 1 13 Tiyara banani 1404/3/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 156 نافرمانی بنیاد حقیقی آزادیه، فرمانبرها مجبورن برده باشن. 0 4 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 56 ترس از عشق همان ترس از زندگی است، و کسی که از زندگی بترسد، مرده ای بیش نیست! 0 18 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 47 هر زندگی از میلیون ها تصمیم شکل گرفته است که بعضی از آنها بزرگ هستند و بعضی کوچک، اما هر تصمیمی که گرفته میشود، نتیجه تغییر میکند، تغییری جبران ناپذیر که خود موجب تغییرات دیگر میشود 0 6 فاطیما بهزادی 1403/12/21 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 191 زندگی پر از پدیده های حیرت انگیزه 0 20 MwBy 1403/12/18 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 21 0 13 Michikatsu 1402/5/20 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 34 ثورو میگفت: با اطمینان به سوی رویاهایت قدم بردار. آن زندگی ای را تجربه کن که تصور کرده ای. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/10/29 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 413 کشف بزرگی است که بفهمی میخواهی به همانجایی پناه ببری که از آن گریخته بودی. که بفهمی زندان یک مکان نیست، زندان چشمانداز تو از زندگی است. 0 7 ایمان 1402/3/23 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 190 ثورو در والدن نوشته بود :« اگر کسی با اعتماد به نفس در مسیر رویاهایش جلو برود و تلاش کند همانطور که تخیل کرده زندگی کند، به موفقیتی خواهد رسید که کسی در عرصه عمومی انتظارش را ندارد.» او همین طور در نظر گرفته بود که بخشی از این موفقیت نتیجه تنها بودن است. «من هیچگاه همراهی پیدا نکردم که قابل معاشرت تر از تنهایی باشد.» نورا در آن لحظه همین احساس مشابه را داشت. 0 0 امیرحسین حمزه 1402/6/14 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 226 اگه میفهمیدم هیچ شیوۀ زندگی ای نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه ، همه چیز خیلی ساده تر میشد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل بخشی از ذاتِ شادیه. 0 1
بریدههای کتاب کتابخانه نیمه شب کتابدار کوچولو 1404/3/7 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 173 شهرت کامل یعنی وقتی به جایی برسی که با کمی تلاش بتوانی قهرمان، نابغه یا حتی خدا به چشم بیایی. اما اشکالش خطرناک بودنش بود، چون به همان راحتی میشد مثلا به یک شیطان یا آدم شرور یا فقط موجودی احمق و نادان سقوط کرد. 0 5 Nova 1403/1/27 کتابخانه نیمه شب: یک کتابخانه، بی نهایت زندگی مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 139 "میتونی همه چیز داشته باشی و در عین حال هیچ چیزی رو حس نکنی" 0 2 فاطمه معروفی 1403/10/30 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 247 0 20 ایمان 1402/3/24 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 289 به نورا گفت:« بازی رو ساده میشه یادگرفت، ولی توش استاد شدن خیلی سخته. هر حرکتی که میکنی دروازه دنیای تازه ای از احتمالات رو به روت باز میکنه.» 289 «هر آدمی توی زندگی اش میلیون ها میلیون تصمیم میگیره؛ بزرگ و کوچک. هر زمانی که به جای تصمیم الف، تصمیم ب گرفته بشه، نتیجه هم متفاوت خواهد شد. با هر تصمیم یه تغییر بی بازگشت رخ میده که در ادامه اش باعث تغییرات دیگه ای میشه...»378 0 0 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 30 با اطمینان به سوی رویاهایت قدم بردار و آن زندگی را تجربه کن که تصورش کرده بودی! 0 19 لِئا منتظر 1403/5/9 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 147 هرگز هیچ همراهی به اندازه تنهایی نمی تواند برای انسان همراه باشد. ترجمه:ابوالفضل بهمن یار 0 1 Tiyara banani 1404/3/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 190 ثور در والدن نوشته بود :« اگر کسی با اعتمادبهنفس در مسیر رویاهایش جلو برود و تلاش کند همانطور که تخیل کرده زندگی کند، به موققیتی خواهد رسید که کسی در عرصهی عمومی انتظارش را ندارد.» 0 2 پارمیس 1403/6/27 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 68 آدم ها هم مثل شهرند. نمیشود به خاطر چند بخش کمتر جذابشان، به کل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهی شهر و کوچه های فرعی تاریک و خطرناک، امّا بخش های خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند. 0 34 Mahla 1403/11/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 27 او برای این زندگی ساخته نشده بود.هر حرکتی که کرده بود اشتباه بود، هر تصمیمی که گرفته بود فاجعه بود و هر روزش از آن کسی که می خواست باشد اندکی پس رفته بود. شناگر ، موسیقی دان، فیلسوف ، شریک زندگی ، جهانگرد، یخچال شناس، خوشبخت، معشوق ، هیچکدام نشده بود 0 6 امیرحسین 1402/6/29 کتابخانهی نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 38 لحظات خوش هم اگر به اندازه کافی مهلت داشته باشند، میتوانند به درد تبدیل بشوند. 0 1 هانیه 1402/4/25 کتابخانه ی نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 97 1 13 Tiyara banani 1404/3/16 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 156 نافرمانی بنیاد حقیقی آزادیه، فرمانبرها مجبورن برده باشن. 0 4 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 56 ترس از عشق همان ترس از زندگی است، و کسی که از زندگی بترسد، مرده ای بیش نیست! 0 18 فاطیما بهزادی 1403/12/15 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 47 هر زندگی از میلیون ها تصمیم شکل گرفته است که بعضی از آنها بزرگ هستند و بعضی کوچک، اما هر تصمیمی که گرفته میشود، نتیجه تغییر میکند، تغییری جبران ناپذیر که خود موجب تغییرات دیگر میشود 0 6 فاطیما بهزادی 1403/12/21 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 191 زندگی پر از پدیده های حیرت انگیزه 0 20 MwBy 1403/12/18 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 21 0 13 Michikatsu 1402/5/20 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 34 ثورو میگفت: با اطمینان به سوی رویاهایت قدم بردار. آن زندگی ای را تجربه کن که تصور کرده ای. 0 4 Faeze Jafarnia 1402/10/29 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 413 کشف بزرگی است که بفهمی میخواهی به همانجایی پناه ببری که از آن گریخته بودی. که بفهمی زندان یک مکان نیست، زندان چشمانداز تو از زندگی است. 0 7 ایمان 1402/3/23 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 190 ثورو در والدن نوشته بود :« اگر کسی با اعتماد به نفس در مسیر رویاهایش جلو برود و تلاش کند همانطور که تخیل کرده زندگی کند، به موفقیتی خواهد رسید که کسی در عرصه عمومی انتظارش را ندارد.» او همین طور در نظر گرفته بود که بخشی از این موفقیت نتیجه تنها بودن است. «من هیچگاه همراهی پیدا نکردم که قابل معاشرت تر از تنهایی باشد.» نورا در آن لحظه همین احساس مشابه را داشت. 0 0 امیرحسین حمزه 1402/6/14 کتابخانه نیمه شب مت هیگ 4.0 526 صفحۀ 226 اگه میفهمیدم هیچ شیوۀ زندگی ای نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه ، همه چیز خیلی ساده تر میشد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل بخشی از ذاتِ شادیه. 0 1