بریدۀ کتاب

عصیان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 82

اما آندریاس متوجه چیزی نشد، چون او حالا غرق خوشبختیِ سرمست‌کننده‌ و تازه‌اش بود که مثل زرهی ما آدم‌ها را در مقابل بدی‌ها و خباثت این دنیا مجهز می‌کند، و مثل نقابی دوستانه شرارت انسان‌ها را می‌پوشاند.

اما آندریاس متوجه چیزی نشد، چون او حالا غرق خوشبختیِ سرمست‌کننده‌ و تازه‌اش بود که مثل زرهی ما آدم‌ها را در مقابل بدی‌ها و خباثت این دنیا مجهز می‌کند، و مثل نقابی دوستانه شرارت انسان‌ها را می‌پوشاند.

226

29

(0/1000)

نظرات

خوب کتابیست! 
1

1

آره واقعا.
خیلی روایت سرراستی داره. خودم دو روزه و در دونشست خوندمش و تموم شد. 

1