بریدهای از کتاب طرح و ساختار رمان اثر جیمزاسکات بل
1403/9/19 - 11:13
صفحۀ 325
مخالفان پیشطرحنویسی عاشق گشت و گذار در میان گلهای باغ تخیلاتشان در هنگام نوشتن هستند. آنها بیمحابا اجازه میدهند شخصیتها و تصاویری که در ذهنشان شکل میگیرد آنها را هدایت کنند. سپس با خوشحالی دنبال تصاویر و شخصیتها میروند و ماجراهای گشت و گذارهایشان را روی کاغذ میآورند. داستان علمینویس معروف، ری برادبری، یکی از مخالفان پیشطرحنویسی است. وی در کتاب آیین ذن در هنر نویسندگی میگوید: طرح همان جا پاهای شخصیتهای اثر شماست که در روزی برفی برای رسیدن به مقصدی باورنکردنی از خود به جا میگذارند. طرح پس از نوشتن رمان به وجود میآید نه قبل از آن. طرح نمیتواند قبل از به وجود آمدن حوادث وجود داشته باشد. این چیزی است که طرح باید باشد. طرح همان تمایل بشر به دویدن و رسیدن به هدف است. طرح نمیتواند مکانیکی باشد، بلکه چیزی پویاست. لذتی که مخالفان پیشطرحنویسی میبرند این است که هر روز عاشق میشوند، اما درست مثل اتفاقات خود زندگی ممکن است قلب درد هم بگیرند!
مخالفان پیشطرحنویسی عاشق گشت و گذار در میان گلهای باغ تخیلاتشان در هنگام نوشتن هستند. آنها بیمحابا اجازه میدهند شخصیتها و تصاویری که در ذهنشان شکل میگیرد آنها را هدایت کنند. سپس با خوشحالی دنبال تصاویر و شخصیتها میروند و ماجراهای گشت و گذارهایشان را روی کاغذ میآورند. داستان علمینویس معروف، ری برادبری، یکی از مخالفان پیشطرحنویسی است. وی در کتاب آیین ذن در هنر نویسندگی میگوید: طرح همان جا پاهای شخصیتهای اثر شماست که در روزی برفی برای رسیدن به مقصدی باورنکردنی از خود به جا میگذارند. طرح پس از نوشتن رمان به وجود میآید نه قبل از آن. طرح نمیتواند قبل از به وجود آمدن حوادث وجود داشته باشد. این چیزی است که طرح باید باشد. طرح همان تمایل بشر به دویدن و رسیدن به هدف است. طرح نمیتواند مکانیکی باشد، بلکه چیزی پویاست. لذتی که مخالفان پیشطرحنویسی میبرند این است که هر روز عاشق میشوند، اما درست مثل اتفاقات خود زندگی ممکن است قلب درد هم بگیرند!
نظرات
1403/9/19 - 11:20
شما پیشطرحنویس هستید یا مخالف پیشطرحنویسی؟ و چرا؟این زیر بنویسین:)
0
1403/9/19 - 13:33
به نظرم تا حدی از هر دو نیازه.بدون پیش طرح ذهن سر درگم میشه، و اکر همهچیز را از قبل بنویسی در لحظاتی امکان تغییر و چرخش از متن و داستان گرفته میشه.
2
1403/9/19 - 13:35
فکر کنم من بیشتر پیش طراح نویس هستم... البته اول میذارم سوژه بیاد توی ذهنم و از یه چیزی الهام بگیرم. بعد که ایده به ذهنم رسید معمولا مشغول نوشتنش میشم ولی معمولا کلی تغییر میدم به اون ایده انگار یه نخ کامواست که تصمیم گرفتم باهاش شال گردن ببافم ولی تصمیم میگیرم از هم بازش کنم با اون کاموا یه ژاکت بدوزم. شخصیتها و نخ همونن ولی یه تغییر اساسی به داستان میدم و بهتر هم میشه 😂 یا معمولا پایان داستان از همون کلمه اول توی ذهنم هست هرچند ندونم وسطش چی میشه... @Helly
1
حلما آقاسی
1403/9/19 - 12:10
1