بریدۀ کتاب

باد شرق باد غرب
بریدۀ کتاب

صفحۀ 10

تصور اینکه آرزو کنم جور دیگری باشم هیچگاه به سرم راه نمی یافت . بی آنکه به این موضوع فکر کنم ، طبعاً به نظرم می رسید که تمام آدمهای حسابی می باید شبیه من باشند. اگر صدایی ضعیف گویی از دور و از پس دیوارهای حیاط، می گفت زنانی در این جهان هستند که با من متفاوتند، زنهایی هستند که مانند مردها آزادانه هر کجا بخواهند می روند ، من هیچگونه اهمیتی نمی دادم و طبق آموخته هایم مسیر مورد تأیید نیاکانم را دنبال میکردم. هیچگونه تماسی از بیرون بر من مؤثر نمی افتاد و هیچ آرزویی نداشتم اما اکنون وقت آن است که به این مخلوقات عجیب به این زنهای مدرن با اشتیاق بنگرم و در تقلید از آنها بکوشم.

تصور اینکه آرزو کنم جور دیگری باشم هیچگاه به سرم راه نمی یافت . بی آنکه به این موضوع فکر کنم ، طبعاً به نظرم می رسید که تمام آدمهای حسابی می باید شبیه من باشند. اگر صدایی ضعیف گویی از دور و از پس دیوارهای حیاط، می گفت زنانی در این جهان هستند که با من متفاوتند، زنهایی هستند که مانند مردها آزادانه هر کجا بخواهند می روند ، من هیچگونه اهمیتی نمی دادم و طبق آموخته هایم مسیر مورد تأیید نیاکانم را دنبال میکردم. هیچگونه تماسی از بیرون بر من مؤثر نمی افتاد و هیچ آرزویی نداشتم اما اکنون وقت آن است که به این مخلوقات عجیب به این زنهای مدرن با اشتیاق بنگرم و در تقلید از آنها بکوشم.

6

(0/1000)

نظرات

روشنا

1402/9/16

اینو کی شروع کردی؟ 😶

0

همین الان الان که تو نیستی 😂
1

0

روشنا

1402/9/16

🫠😂 

0