بریدهای از کتاب نجات از مرگ مصنوعی اثر حبیبه جعفریان
7 روز پیش
صفحۀ 14
در هر نقطه از زمان که امکان به اشتراکگذاری ترقی کردهاست و این امکان به وجود آمده که همه بتوانند هم را ببینند، آدمها بیشتر رو آوردهاند به از خودشان گفتن، به رو کردن و افشاگری. انگار گویندگان میخواستهاند با گفتن سبک شوند، درمان شوند، رها شوند و شنوندگان خواستهاند با شنیدن، با خواندن و سهیمشدن در چگونه بودن و چگونه زیستن دیگران خواستهاند خودشان را از تنها ماندن با خود و تردیدها و ضعفها و گناهانشان محافظت کنند. «برای من این اتفاق این گونه افتاد. میتوانست برای تو بیفتد. میتوانست برای خیلیها بیفتد. پس من تنها نیستم. پس تو تنها نیستی.»
در هر نقطه از زمان که امکان به اشتراکگذاری ترقی کردهاست و این امکان به وجود آمده که همه بتوانند هم را ببینند، آدمها بیشتر رو آوردهاند به از خودشان گفتن، به رو کردن و افشاگری. انگار گویندگان میخواستهاند با گفتن سبک شوند، درمان شوند، رها شوند و شنوندگان خواستهاند با شنیدن، با خواندن و سهیمشدن در چگونه بودن و چگونه زیستن دیگران خواستهاند خودشان را از تنها ماندن با خود و تردیدها و ضعفها و گناهانشان محافظت کنند. «برای من این اتفاق این گونه افتاد. میتوانست برای تو بیفتد. میتوانست برای خیلیها بیفتد. پس من تنها نیستم. پس تو تنها نیستی.»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.