بریدۀ کتاب
1402/12/16
صفحۀ 188
وضعیت بغرنجی است. وقتی خیال میکنی بالاخره از بند کلمهها، از پیچ و خم دستور زبان، و از اصطلاحات ترجمهنشدنی به زبانهای دیگر خلاص شدهای و پس از سالها حرف زدن، خواب دیدن، عشق ورزیدن و فحش دادن به زبانی دیگر، خودت را از بند زبان مادریات رهاندهای، ناگهان میبینی زبان قدیمیات ناپدید نشده بلکه -درست مثل رسوبات املاح دریا که به بدن نهنگ میچسبند و تودههایی بزرگ میسازند- به نواحی خاصی از وجودت محدود شده. یکی از نواحیای که زبان قدیمی در آنها بیشترین دوام و ماندگاری را دارد گریه است.
وضعیت بغرنجی است. وقتی خیال میکنی بالاخره از بند کلمهها، از پیچ و خم دستور زبان، و از اصطلاحات ترجمهنشدنی به زبانهای دیگر خلاص شدهای و پس از سالها حرف زدن، خواب دیدن، عشق ورزیدن و فحش دادن به زبانی دیگر، خودت را از بند زبان مادریات رهاندهای، ناگهان میبینی زبان قدیمیات ناپدید نشده بلکه -درست مثل رسوبات املاح دریا که به بدن نهنگ میچسبند و تودههایی بزرگ میسازند- به نواحی خاصی از وجودت محدود شده. یکی از نواحیای که زبان قدیمی در آنها بیشترین دوام و ماندگاری را دارد گریه است.
1402/12/19
0