بریدهای از کتاب نجات از مرگ مصنوعی؛ در ستایش تنش های درونی اثر حبیبه جعفریان
1403/1/17
صفحۀ 56
آیا هیچ وقت خواهم فهمید کتابها محبوبهای من بودند یا دشمنانم؟ هیچ وقت نخواهم فهمید. هیچ وقت از فکرشان رها نخواهم شد و هیچ وقت آنها را نخواهم بخشید. هیچ وقت آنها را به کسی توصیه نخواهم کرد و هیچ وقت کسی را از آنها منع نخواهم کرد. هیچ وقت نخواهم فهمید که یک جنگل سبز سرپا درستتر است یا یک جنگل قهوهای کاهی، خوابیده در قفسهها. هیچ وقت نخواهم فهمید. کتابها جرئت قضاوت را از تو میگیرند، ولی لذت سرکشی را به تو میبخشند. نمیدانم کدامش درستتر است، ولی میدانم کدامش سختتر است.
آیا هیچ وقت خواهم فهمید کتابها محبوبهای من بودند یا دشمنانم؟ هیچ وقت نخواهم فهمید. هیچ وقت از فکرشان رها نخواهم شد و هیچ وقت آنها را نخواهم بخشید. هیچ وقت آنها را به کسی توصیه نخواهم کرد و هیچ وقت کسی را از آنها منع نخواهم کرد. هیچ وقت نخواهم فهمید که یک جنگل سبز سرپا درستتر است یا یک جنگل قهوهای کاهی، خوابیده در قفسهها. هیچ وقت نخواهم فهمید. کتابها جرئت قضاوت را از تو میگیرند، ولی لذت سرکشی را به تو میبخشند. نمیدانم کدامش درستتر است، ولی میدانم کدامش سختتر است.
نظرات
1403/1/19
چه عجیب! تا حالا اینطوری بهش فکر نکرده بودم، چون همیشه کتاب دوست ما معرفی شده و همیشه کتابخوانی کاری خوب!
1
1403/1/19
ولی وقتی میبینم غرق در یک کتاب شده ام و از وقت مفیدم یا وقت خوابم زده ام و هنوز دارم میخونم واقعا برام سوال میشه که آیا کار درستی کردم ؟!
1
رعنا حشمتی
1403/1/19
0