بریده‌ای از کتاب پدر سرگی اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 13

چشمان عاشق البته نابیناست.

چشمان عاشق البته نابیناست.

721

73

(0/1000)

نظرات

میشه یکم از کتاب برای من بگی؟ این بریده یک جوری توی دلم نشست میخوام بخونم.. 
1

1

درباره پسری به نام کاساتسکیه با درجه بالای نظامی و دختری که عاشقشه؛ ناگهان به سبب برخی مسائل تمام این هارو رها می‌کنه و به صومعه می‌ره. 
اینم خلاصه خود داستان: 
این کتاب  درباره‌ی زندگی پر فراز و نشیب شاهزاده‌ای به نام استپان کاساتسکی است. او دلباخته‌ی دختری است و در آستانه‌ی ازدواج با او قرار دارد اما زندگی برای او برنامه‌ای دیگر در نظر دارد. برنامه‌ای که او را تغییر می‌دهد و به سمت دیگری می برد این پسر شیفته‌ی شهرت است اما به‌جای نزدیک شدن به زنان راه تقوا پیشه می‌کند، انگشتانش را از دست می‌دهد و مسیحی‌ای تندرو می‌شود. اما حقیقت چیست آیا واقعا این رفتار از سر دین است؟  

1