بریده‌ای از کتاب رستخیز: بیست و چهار روایت از روضه هایی که زندگی می کنیم اثر حبیبه جعفریان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 18

محرم همین الان داخل روز دهمش شد. همین الان‌. آخرین چکه‌های شب که مانده بود رفت و هرچه زن‌ها و پیرمرد‌های محله شکری چرخیدند و زدند به سر و سینه‌هاشان و التماس صبح کردند که یک دم مَدَمَد، گوش نداد.

محرم همین الان داخل روز دهمش شد. همین الان‌. آخرین چکه‌های شب که مانده بود رفت و هرچه زن‌ها و پیرمرد‌های محله شکری چرخیدند و زدند به سر و سینه‌هاشان و التماس صبح کردند که یک دم مَدَمَد، گوش نداد.

30

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.