بریدهای از کتاب یادداشت های روزانه جلال آل احمد اثر محمدحسن دانایی
1404/4/5
صفحۀ 450
دیشب منزل احسانی بودیم، با ایرانی و ارجمند نامی و این زنکه متشاعره! اعنی فروغ فرخزاد که آن شب خانه خودم پوستش را کندم. حشیش دادند، کشیدیم. یک سرچپق. و این اولین بار بود که میکشیدم. قبل از آن در بازدید شیرازی(دربند) شرابی زده بودم، آنجا هم تکرار شد و احساس کردم که باحشیش گیج میشوم.
دیشب منزل احسانی بودیم، با ایرانی و ارجمند نامی و این زنکه متشاعره! اعنی فروغ فرخزاد که آن شب خانه خودم پوستش را کندم. حشیش دادند، کشیدیم. یک سرچپق. و این اولین بار بود که میکشیدم. قبل از آن در بازدید شیرازی(دربند) شرابی زده بودم، آنجا هم تکرار شد و احساس کردم که باحشیش گیج میشوم.
(0/1000)
سامان
7 روز پیش
1