بریده‌ای از کتاب یادداشت های روزانه جلال آل احمد اثر محمدحسن دانایی

سامان

سامان

1404/4/5

بریدۀ کتاب

صفحۀ 450

دیشب منزل احسانی بودیم، با ایرانی و ارجمند نامی و این زنکه متشاعره! اعنی فروغ فرخ‌زاد که آن شب خانه خودم پوستش را کندم. حشیش دادند، کشیدیم. یک سرچپق. و این اولین بار بود که می‌کشیدم. قبل از آن در بازدید شیرازی(دربند) شرابی زده بودم، آنجا هم تکرار شد و احساس کردم که باحشیش گیج می‌شوم.

دیشب منزل احسانی بودیم، با ایرانی و ارجمند نامی و این زنکه متشاعره! اعنی فروغ فرخ‌زاد که آن شب خانه خودم پوستش را کندم. حشیش دادند، کشیدیم. یک سرچپق. و این اولین بار بود که می‌کشیدم. قبل از آن در بازدید شیرازی(دربند) شرابی زده بودم، آنجا هم تکرار شد و احساس کردم که باحشیش گیج می‌شوم.

39

4

(0/1000)

نظرات

سودآد

سودآد

1404/4/5

حس میکنم جلال واقعا دوست نداشته اینا چاپ بشه بدون اجازه چاپش کردن🤦🏻
1

1

سامان

سامان

7 روز پیش

واسه آشنایی با خود واقعی جلال خیلی مفیده.  

1