بریده‌ای از کتاب هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی اثر جوئل واینسهایمر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 129

از آنجایی که اگر قرار است اثر فهمیده شود می‌بایست نقطه تماسی با جهان معاصرِ تأویل‌گزار پیدا کند، هر تأویلی، هر قدر هم که به تمام و کمال با اثر مناسبت داشته باشد، دارای ردپاهایی از زمانِ حالِ تأویل‌گزار خواهد بود.

از آنجایی که اگر قرار است اثر فهمیده شود می‌بایست نقطه تماسی با جهان معاصرِ تأویل‌گزار پیدا کند، هر تأویلی، هر قدر هم که به تمام و کمال با اثر مناسبت داشته باشد، دارای ردپاهایی از زمانِ حالِ تأویل‌گزار خواهد بود.

258

23

(0/1000)

نظرات

عجب جمله‌ای. مو به تن آدم سیخ می‌شه. 
فقط منظور از تاویل رو خودش تو کتاب توضیح داده؟
4

1

بله جملهٔ جالبی است.
کلا بحث از "تأویل" و مشخصا معنای تأویل در هرمنوتیک فلسفی، خیلی درازدامنه است. توی این کتاب هم بهش می‌پردازه تا حدِ نسبتا خوبی.
در آثار افراد اساسی هرمنوتیک فلسفی و کتاب‌های مقدماتی در مورد هرمنوتیک بحث‌هایی در مورد این امر تأویل و... شده است.  

0

خیلی ممنون. فکر کنم خیلی معلومه که سواد فلسفی ندارم. 
یه کتاب مقدماتی هرمنوتیک معرفی می‌کنید لطفا؟
@SAH.Hashemi04 

1

کتاب "هرمنوتیک" از سری دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد می‌تواند گزینهٔ بسیار مختصر و خوبی باشد (البته زیادی مختصر است)
بخشی از کتاب "فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای" از ایون شرت با ترجمه هادی جلیلی هم عالی است.
کتاب "هرمنوتیک" از پالمر هم کتاب مقدماتی‌ای است که خودش فارغ از مقدماتی بودن کتاب مهمی است.
اینا رو سر ذهن دارم الان. 
@z.naghavi 

1