بریدهای از کتاب قرآن کریم: ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان اثر محمدمهدی باقری
1403/9/10
صفحۀ 438
سوره فاطر - آیه ۳۲ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ بعد از تو، قرآن را بین بندگان برگزیدۀ خودمان بهیادگار میگذاریم. آخر، عدهای از بندهها با ارتکاب گناه به خودشان بد میکنند، عدهای هم میانهرو و فرمانبردارند و عدهای، به توفیق الهی، در کارهای خوب سبقت میگیرند. البته بهیادگارگذاشتن قرآن بین گروه سوم بزرگواریِ ویژۀ خداست. موقع خوندن این آیه، انگار که دارم درسهای مدرسه رو میخونم شمارهگذاریش کردم تا دستهها مشخص بشه. البته که قرآن سراسر حکمته ولی در حد سواد خودم یا بسته به مشغولیات ذهنیم بعضی آیهها یه طور دیگه توجهام رو جلب میکنه. آیه ۳۲ میگه قرآن رو به یادگار میذارم. اول از همه نمیشه یاد بخش اول حدیث ثقلین نیفتاد. این یعنی هرکی شهادتین گفته و یا خواسته مسلمان باشه میراثدار قرآنه. نمیدونم چرا تا حالا اینطوری بهش نگاه نکرده بودم. وقتی من میراثدار چیزی باشم یعنی نسبت بهش حس تملک دارم و به اندازه اون تملک هم ازش بهره میبرم و هم در برابرش مسئولیت دارم. اما بعد گفته سه گروه میراثدار هستن. گناهکاران میانهروها برگزیدهها یعنی فرقی نمیکنه کی هستی و چی هستی. این میراث برات گذاشته شده حالا اگه استفاده درست نمیکنی دیگه مشکل خودته. یه "خاک تو سر بی لیاقتت کنن" کم داره به نظرم. بعد مفسران اومدن بررسی که چرا خدا اول اون میراثدارهای سرتق رو اسم برده و آخرش رسیده به اون سوگلیها؟ دلایل مختلف بوده. یکیش مثلا اینکه معمولا جمعیت گناهکارها بیشتر و برگزیدهها کمتر. اما یکی دیگهاش که بیشتر دوستش داشتم این بوده خواسته به اون گناهکاره بگه من در هر حال تو رو بین بندههام حساب میکنم. تو توی بغل خودمی ولی لنگ و لگد میندازی دیگه. اینا میراثدارها گناهکار و بیتوجه به میراثشون هنوز از رحمت خدا محروم نشدن. از طرفی به اون برگزیدهها هم یه تلنگر میزنه که یه وقت مغرور نشن. حتی بهشون تاکید کرده اگر الان تو این گروه هستین "به خواست و توفیق الهی" بوده و این مقام و توفیق رو باید با توجه حفظ کنین. گروه وسط هم که مثل بچه وسطی هستن. :)
سوره فاطر - آیه ۳۲ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ بعد از تو، قرآن را بین بندگان برگزیدۀ خودمان بهیادگار میگذاریم. آخر، عدهای از بندهها با ارتکاب گناه به خودشان بد میکنند، عدهای هم میانهرو و فرمانبردارند و عدهای، به توفیق الهی، در کارهای خوب سبقت میگیرند. البته بهیادگارگذاشتن قرآن بین گروه سوم بزرگواریِ ویژۀ خداست. موقع خوندن این آیه، انگار که دارم درسهای مدرسه رو میخونم شمارهگذاریش کردم تا دستهها مشخص بشه. البته که قرآن سراسر حکمته ولی در حد سواد خودم یا بسته به مشغولیات ذهنیم بعضی آیهها یه طور دیگه توجهام رو جلب میکنه. آیه ۳۲ میگه قرآن رو به یادگار میذارم. اول از همه نمیشه یاد بخش اول حدیث ثقلین نیفتاد. این یعنی هرکی شهادتین گفته و یا خواسته مسلمان باشه میراثدار قرآنه. نمیدونم چرا تا حالا اینطوری بهش نگاه نکرده بودم. وقتی من میراثدار چیزی باشم یعنی نسبت بهش حس تملک دارم و به اندازه اون تملک هم ازش بهره میبرم و هم در برابرش مسئولیت دارم. اما بعد گفته سه گروه میراثدار هستن. گناهکاران میانهروها برگزیدهها یعنی فرقی نمیکنه کی هستی و چی هستی. این میراث برات گذاشته شده حالا اگه استفاده درست نمیکنی دیگه مشکل خودته. یه "خاک تو سر بی لیاقتت کنن" کم داره به نظرم. بعد مفسران اومدن بررسی که چرا خدا اول اون میراثدارهای سرتق رو اسم برده و آخرش رسیده به اون سوگلیها؟ دلایل مختلف بوده. یکیش مثلا اینکه معمولا جمعیت گناهکارها بیشتر و برگزیدهها کمتر. اما یکی دیگهاش که بیشتر دوستش داشتم این بوده خواسته به اون گناهکاره بگه من در هر حال تو رو بین بندههام حساب میکنم. تو توی بغل خودمی ولی لنگ و لگد میندازی دیگه. اینا میراثدارها گناهکار و بیتوجه به میراثشون هنوز از رحمت خدا محروم نشدن. از طرفی به اون برگزیدهها هم یه تلنگر میزنه که یه وقت مغرور نشن. حتی بهشون تاکید کرده اگر الان تو این گروه هستین "به خواست و توفیق الهی" بوده و این مقام و توفیق رو باید با توجه حفظ کنین. گروه وسط هم که مثل بچه وسطی هستن. :)
🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸
1403/9/10
1