بریدهای از کتاب حکمتها و اندرزها اثر مرتضی مطهری
1403/8/15

4.8
3
صفحۀ 130
کلمه آزادی از کلماتی است که این بلا بر سرش آمده. پیش مردمان جاهل، آزادی یعنی پشت پا زدن به حکم محکم عقل و روگرداندن از دین و غوطهور شدن در منجلاب فحشا و رذالت و پستی، آزادی یعنی به هیچ اصلی از اصول محکم اخلاقی پابند نبودن، آزادی یعنی خاموش کردن وجدان و کشتن فطرت و سقوط به حضیض حیوانیت. آری مردمی که از عقل و تحقیق بدورند هر حقیقتی را از هر منبعی بگیرند، چه از منبع دین و اسلامیت و چه از منبع تمدن و تجدد، به بدترین صورتی آن را مسخ میکنند و قلب ماهیت میدهند. برای چنین مردمی به جای آن که کلمه صبر معنای ثبات و استحکام روحی بدهد معنای زبونی و سستی و دست روی دست گذاشتن میدهد، به جای آن که زهد و ترک دنیا معنای علوّ روح و رُقاء نفس بدهد معنای بیکاری و بیعاری و کلّ بر غیر شدن میدهد، کلمه آزادی به جای آن که معنای وارستگی از پستی و از تعلق خاطر به اباطیل و اوهام را بدهد معنای لاابالیگری و غوطهور شدن در منجلاب فحشا و بیعفتی و فساد اخلاق میدهد، و این است که خدا میفرماید: وَ یجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذینَ لا یعْقِلونَ.
کلمه آزادی از کلماتی است که این بلا بر سرش آمده. پیش مردمان جاهل، آزادی یعنی پشت پا زدن به حکم محکم عقل و روگرداندن از دین و غوطهور شدن در منجلاب فحشا و رذالت و پستی، آزادی یعنی به هیچ اصلی از اصول محکم اخلاقی پابند نبودن، آزادی یعنی خاموش کردن وجدان و کشتن فطرت و سقوط به حضیض حیوانیت. آری مردمی که از عقل و تحقیق بدورند هر حقیقتی را از هر منبعی بگیرند، چه از منبع دین و اسلامیت و چه از منبع تمدن و تجدد، به بدترین صورتی آن را مسخ میکنند و قلب ماهیت میدهند. برای چنین مردمی به جای آن که کلمه صبر معنای ثبات و استحکام روحی بدهد معنای زبونی و سستی و دست روی دست گذاشتن میدهد، به جای آن که زهد و ترک دنیا معنای علوّ روح و رُقاء نفس بدهد معنای بیکاری و بیعاری و کلّ بر غیر شدن میدهد، کلمه آزادی به جای آن که معنای وارستگی از پستی و از تعلق خاطر به اباطیل و اوهام را بدهد معنای لاابالیگری و غوطهور شدن در منجلاب فحشا و بیعفتی و فساد اخلاق میدهد، و این است که خدا میفرماید: وَ یجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذینَ لا یعْقِلونَ.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.