بریدهای از کتاب دوباره فکر کن! قدرت شناختن آنچه نمی دانید اثر آدام ام. گرانت
1404/1/16
صفحۀ 63
هویت ما باید بر اساس ارزش هایمان باشد نه اساس باورهای مان ارزش ها اصول اساسی زندگی ما هستند و ممکن است مواردی مانند تعالی سخاوت آزادی و انصاف یا امنیت و صداقت باشند. اگر هویت شما برپایهٔ این ارزش ها باشند، میتوانید نسبت به بهترین روش های پیشرفت در این ارزش ها ذهنی باز داشته باشید. شما پزشکی را میخواهید که هویت او محافظت از سلامتی باشد، معلمی را میخواهید که هویت او کمک به یادگیری دانش آموزان باشد و رئیس پلیسی را میخواهید که هویت او ارتقای امنیت و عدالت باشد. وقتی هویت این افراد بر اساس ارزش هایشان باشد و نه بر اساس عقایدشان ، آن ها انعطاف پذیری مورد نیاز را برای به روزرسانی شیوه های خود بر اساس شواهد جدید به دست میآورند.
هویت ما باید بر اساس ارزش هایمان باشد نه اساس باورهای مان ارزش ها اصول اساسی زندگی ما هستند و ممکن است مواردی مانند تعالی سخاوت آزادی و انصاف یا امنیت و صداقت باشند. اگر هویت شما برپایهٔ این ارزش ها باشند، میتوانید نسبت به بهترین روش های پیشرفت در این ارزش ها ذهنی باز داشته باشید. شما پزشکی را میخواهید که هویت او محافظت از سلامتی باشد، معلمی را میخواهید که هویت او کمک به یادگیری دانش آموزان باشد و رئیس پلیسی را میخواهید که هویت او ارتقای امنیت و عدالت باشد. وقتی هویت این افراد بر اساس ارزش هایشان باشد و نه بر اساس عقایدشان ، آن ها انعطاف پذیری مورد نیاز را برای به روزرسانی شیوه های خود بر اساس شواهد جدید به دست میآورند.
نظرات
1404/1/16
میدونستید علامه طباطبایی رو هم بهش تهمت نسبی گرایی داده بودن؟...شاید خوب نباشه ولی از طرف شاگرد اعظمشون هم این صحبت شد... به هر حال تو هر دیدی و نگرشی همیشه حرف خوب میتونه وجود داشته باشه. شاید در قشر خاکستری یا نسبی گرا بیشتر! چون غالبا بر موضوعات اطرافشون آشنایی دارن @S_naziri78
0
1404/1/16
چه جالب. نه نمیدونستم آخه واقعا مرز باریکیه.. مخصوصا برای فردی که مراجعه میکنه به خونده ها. حالا باز اونی که مینویسه تکلیفش با خودش مشخصه بله همینطوره. خود همین کتابه میگه که: یکی از نشانه های فراگیران مادام العمر این است که فهمیده اند میتوانند از هر کسی که ملاقات میکنند چیزی یاد بگیرند. @frederick1420
1
1404/1/17
این تفکیک عمیق بین ارزشها و باورها از کجا اومده؟ مگر ارزشها خودشون نوع خاصی از باورها نیستن و مگر در شکلدهی به هویت(identity) (و حتی رفتار) این دو در تعامل با خیلی هویتهای(entity) دیگه محصول نهایی رو نمیسازن؟
2
1404/1/17
این که دقیق بر چه اساس هست رو نمیدونم. و تعریف دقیق این دو کلمه. چیزی که من فکر میکنم و میدونم اینه که باور ها بر مبنای ارزش ها شکل میگیرن... که در ادامه باورها رفتار رو شکل میدن. حرف اینه که ارزش یه چیز ثابته تقریبا. ( شکل گیری و تغییرشون یه چیز اساسی تره ) و روی صحبت این کتاب روی بازاندیشیه. و بازاندیشی در باور رو منظورش هست و توضیح میده. مثلا برای من کمک به بقیه ارزشه. بر اساس این ارزش و با اطلاعات مختلف باوری در ذهن من شکل میگیره. مثال این باور شکل میگیره که دادن کمک هزینه به بقیه برای کمک به بقیه خوبه. حالا میام در موقعیت های مختلف مبتنی بر این باور رفتار میکنم. صحبت متن این هست که وقتی شما هویتتون رو به این باور وابسته کنید دیگه سختتونه تغییرش. و حتی در موقعیت هایی دارید طبق باورتون رفتار میکنید ولی حتی به ارزشتون هم نمی رسید ولی اگر به ارزش وابسته باشه در موقعیت های مختلف می سنجید که چه چیزی باور درستی هست و بر اساس اون رفتار میکنید. این که کلمه ی ( باور ) و ( ارزش ) و ( هویت) چقدر درست ترجمه شده و تعریف دقیقشون در علم چیه الله اعلم. ولی نویسنده به این شکل به کار برده
1
1404/1/17
سال ها دوست داشتم یه جایی بود که میشد راجع به خونده ها و گفته ها حرف زد و نقد کرد و توضیح داد و توضیح شنید واقعا دم بهخوان گرم بخاطر این امکان و تشکر از شما و بقیه کسایی که واقعا میخونن و نظر میدن و صحبت میکنن. حقیقتا برای من خیلی خیلی خیلی قابل استفاده و تامله
1
1404/1/17
۱-الان دوباره همین متن بریدهای که گذاشتید رو خوندم و فکر میکنم همراه با توضیحاتی که دادید برام روشن شد منظورش چیه. اما به نظرم یه مقدار خیلی زیادی بیدقتی فلسفی داره این متن(البته انتظار ویژهای هم ازش نمیره؛ متن فلسفی که نیست). اما برای تدقیق بحث(یا شاید کمی تأمل راجع به موضوع) این نکات به ذهنم میرسه(و الزاما نیازی به پاسخ دادن هم ندارن. در صورت لزوم و صلاحدید پاسخ بدید): --- تعریف تقریبا سادهسازی شده از ارزش: چیزی از جنس گزاره، جمله، قضیه. اما گزارهای که انگار تقدم معرفتی یا هنجاری دارد. یعنی برای شناخت دیگر چیزها مهمتر است یا دربارهی خوبی یا بدی دیگر گزارهها به آن استناد میشود. از منظر تصمیمگیری: محتوای آن میتواند ما را در «انتخاب» بین بدیلهای مختلف یاری کند. یعنی در ارزش محتوایی هست مبنی بر نوعی برتری. برتری شئی یا امر واقعی بر اشیاء و امور واقع دیگر. از منظر فرااخلاق: با «خیر» یا «خوبی» نسبت وثیقی دارد و اصلا تلقی ما از خیر است که مستقیما بر محتوای ارزش اثر میگذارد. اینکه از نظر ما «خوب» چیست معین میکند که چه چیزهایی برایمان «ارزش» باشد. @S_naziri78
1
سمانه نظیری
1404/1/16
0