بریدهای از کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی
1404/3/2
صفحۀ 35
تلخترین رنج ایوان ایلیچ آن بود که هیچکس آنجور که او میخواست غم او را نمیخورد. او گاهی بعد از رنجی طولانی بیش از همهچیز دلش میخواست که (گرچه از اقرار به این معنا شرم داشت) کسی برایش مثل طفل بیماری غمخواری کند. دلش میخواست مثل طفلی که ناز و نوازشش میکنند رویش را ببوسند یا برایش اشک بریزند و دلداریاش بدهند.
تلخترین رنج ایوان ایلیچ آن بود که هیچکس آنجور که او میخواست غم او را نمیخورد. او گاهی بعد از رنجی طولانی بیش از همهچیز دلش میخواست که (گرچه از اقرار به این معنا شرم داشت) کسی برایش مثل طفل بیماری غمخواری کند. دلش میخواست مثل طفلی که ناز و نوازشش میکنند رویش را ببوسند یا برایش اشک بریزند و دلداریاش بدهند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.