بریدهای از کتاب زبان شعر در نثر صوفیه: درآمدی به سبک شناسی نگاه عرفانی اثر محمدرضا شفیعی کدکنی
1403/10/28
صفحۀ 268
عارف، به عنوان یک انسان و در جایگاه یک موجود، چیزی است در محاصرهٔ بینهایت، بینهایتی که آن را هستی میخوانیم. عارف، از رهگذر زبان میکوشد که بر هستی احاطه حاصل کند یعنی این وضع را واژگون کند؛ چیزی که پارهای از هستی است، هستی را پارهای از خود کند و محال را که قدما میگفتند تحقق بخشد و نشان دهد که چه گونه «قِسمِ شیء، قَسیمِ شیء» شده است.
عارف، به عنوان یک انسان و در جایگاه یک موجود، چیزی است در محاصرهٔ بینهایت، بینهایتی که آن را هستی میخوانیم. عارف، از رهگذر زبان میکوشد که بر هستی احاطه حاصل کند یعنی این وضع را واژگون کند؛ چیزی که پارهای از هستی است، هستی را پارهای از خود کند و محال را که قدما میگفتند تحقق بخشد و نشان دهد که چه گونه «قِسمِ شیء، قَسیمِ شیء» شده است.
(0/1000)
امیرمحمد سالاروند
1403/11/1
0